مراسم تشییع پیکر مطهر ۳ شهید در مشهد آغاز شد شهادت سومین سرباز زخمی شده در حمله صهیونیست‌ها به یزد (۱۵ تیر ۱۴۰۴) نقاش دیوارنگاره «بیعت»: به کاربردن تکنیک در کنار معنا به آثار هنری ارزش می‌دهد کلاس درس زندگی سالم با کربلا روایتی از تکیه دولت، مهم‌ترین جایگاه نوحه‌سرایی تهران دوره قاجار تصاویری از مراسم تشییع پیکر مطهر شهیدان «محمدعلی حسن زاده سبزوار» و «مرتضی میثمی» در حرم مطهر رضوی سوگواران حسینی در مسیر تداوم راه سیدالشهداء(ع)| هم‌زمان با روز عاشورا زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی به خیابان‌های مشهد آمدند + فیلم دو نفر از فرزندان لرستان به جمع شهدای حمله رژیم صهیونیستی پیوستند تاریخچه تعزیه زنانه در ایران از عاشورا تا جنگ ۱۲ روزه | بازخوانی نقش زن در جبهه مقاومت با الهام از حضرت زینب (س) آیت الله مروی در مراسم خطبه‌خوانی شب عاشورا: دشمنان ما نمی‌فهمند کشور امام رضا (ع) و امام حسین (ع) یعنی چه + فیلم آموزش فرهنگ عاشورایی ویژه دهه نودی‌ها در حسینیه کودک هیئت جنت‌الحسین(ع) مشهد؛ ربع قرن خدمت بی‌وقفه در مسیر احیای فرهنگ عاشورا+ فیلم عزاداری مردم تهران و سایر شهرهای کشور در روز تاسوعای حسینی و حمایت از ولی امر مسلمین جهان (۱۴ تیر ۱۴۰۴) + فیلم نغمه‌ای از عشق و ایثار حضرت ابوالفضل (ع) | عزاداری تاسوعای حسینی در مشهد (۱۴ تیر ۱۴۰۴) + فیلم هیئتی ۷۰ ساله به نام دردانه امام رضا (ع)  بررسی جایگاه تاریخی روز تاسوعا در واقعه کربلا در گفت‌و‌گو با پژوهشگر علوم اسلامی جزئیات آیین خطبه‌خوانی شب عاشورا در حرم امام‌رضا(ع) ویدیو | معنای بزرگداشت عزاداری امام حسین (ع) در زمان ما از بیانات رهبر معظم انقلاب | از تبیین تا قیام گسترش طرح «هر شب جمعه مثل اربعین» از مشهد تا اروپا
سرخط خبرها

در تب‌وتاب رفتنم

  • کد خبر: ۳۱۶۰۹۵
  • ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۶
در تب‌وتاب رفتنم
ولادت‌های عزیز شعبان گذشت و من هنوز نتوانسته‌ام خودم را برسانم حرم؛ ما مشهدی‌ها رسم داریم که مناسبت‌ها را کنار اماممان باشیم، ولی نشد.

ولادت‌های عزیز شعبان گذشت و من هنوز نتوانسته‌ام خودم را برسانم حرم؛ ما مشهدی‌ها رسم داریم که مناسبت‌ها را کنار اماممان باشیم، ولی نشد. شب ولادت امام سجاد (ع) سعی کردم به بهانه حضور در انجمن شعری که در حرم برقرار است راهی زیارت شوم، اما نشد. چند روزی می‌شد که بچه تب داشت و نزدیک ولادت حضرت علی‌اکبر (ع) دلم بدجور هوای زیارت کرده بود. استامینوفن جواب نداد به پاهایش حنا و سرکه کشیدم، پاهاش که خنک‌تر شده بود شروع کردم به بوسیدنشان، اما وروجک با حال خرابش گفت: مامان نبوس پرتقاله!

پاهایش به‌خاطر حنا رنگ پرتقال شده بود. دستمال خیس را آغشته کردم به سرکه و گذاشتم روی سرش ولی تاب نمی‌آورد. رفتم به شب عاشورا. بیمار مصلحت عاشورا اگر تب داشته آبی در کربلا نبوده که تبش را پایین بیاورند. همان‌طور که اشک از گوشه چشمم سرازیر شد دعای نور را زمزمه می‌کردم. مادرشدن هم حال عجیبی است ها! 

بعد همین مادرشدن با تمام سختی‌هایش برای بار دوم و سوم هم می‌شود آرزو، قدرت و حکمت خداست و ما بی‌خبریم. تصور کردم که مثل همیشه ورودی شیرازی ایستاده‌ام و اذن دخول می‌خوانم که زنی عراقی شکلات نعنایی را می‌آورد نزدیک و کامم را خنک می‌کنم به عطر نعنا.

وارد حرم شدم و مثل مهمان‌ها وارد چایخانه رضوان، جمع خادمان چایخانه همیشه باصفاست و دسته‌جمعی زمزمه می‌کنند؛‌ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم... توی صف طویل چای می‌ایستم و چای و شیرینی‌ام را می‌گیرم و به گوشه‌ای می‌روم و چای و شیرینی را که خوردم راهی صحن انقلاب می‌شوم و از همانجا به صف طویل زیارت ضریح می‌روم. زیارتنامه می‌خوانم و اشک می‌ریزم. قدم برمی‌دارم و صلوات می‌فرستم و ولادت مولودان شعبان را به امام هشتم (ع) تبریک می‌گویم.

نزدیک ضریح که می‌شوم بعد از عرض احترام چشمم می‌افتد به قاب عکس رئیس‌جمهور شهید و باز هم با دلی سوخته برایشان فاتحه می‌خوانم. با هدایت چوب‌پر‌ها از سمت دیگر صحن خارج می‌شوم. باید زودتر به خانه برگردم، چون دخترکم تب دارد. افکارم را از خیالات دور می‌کنم و چشم‌های خیس اشکم را باز می‌کنم و می‌بینم زیارت دلی‌ام تمام شده و وسط خانه کوچکمان نشسته‌ام و تب بچه را بررسی می‌کنم که پایین آمده.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->