جوانان افغانستان بربام فوتسال آسیا ایستادند بوستان خطی اسماعیل آباد در آستانه بهره‌برداری | افزایش ۷۲ هزار مترمربعی فضای سبز مشهد تا ماه آینده  شهردار مشهد مقدس خبر داد: بهره‌برداری از ایستگاه بسیج خط۳ مترو مشهد در دهه فجر ۱۴۰۴ + فیلم رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خبر داد: نسخه مازوت کم‌گوگرد برای کاهش آلایندگی صنایع و نیروگاه‌ها + فیلم اضافه‌شدن ۳۰۰ اتوبوس جدید به ناوگان حمل‌ونقل عمومی مشهد (۸ آبان ۱۴۰۴) انصاری: نظام ویژه استاندارد خراسان رضوی تدوین می‌شود | اعطای «نشان ملی زائر» از سال ۱۴۰۵ رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: بهبود ترافیک و توسعه حمل‌ونقل، اولویت شورای ششم است شهردار مشهدمقدس: تقاطع انقلاب اسلامی گره‌گشای ترافیک مناطق جنوبی و مرکزی شهر است + فیلم تکمیل ۱۱ بخش از ۱۲ پروژه ساماندهی تقاطع انقلاب اسلامی مشهد مشهد در وضعیت قرمز آلودگی | امروز نفس‌کشیدن سخت شد! (پنجشنبه، ۸ آبان ۱۴۰۴) مسیر دسترسی بولوار امام‌خمینی(ره) به میدان حافظ در تقاطع غیرهم‌سطح انقلاب اسلامی مشهد بازگشایی شد پایان انتظار و نفس تازه در بولوار شهید فخرایی مشهد | ۵ سال خاک و تاریکی به آسفالت و روشنایی رسید ضرورت تأمین منافع مردم مشهد در طرح بلندمرتبه‌سازی شهر بازگشایی مسیر دسترسی بولوار امام خمینی (ره) به میدان حافظ درتقاطع غیرهم‌سطح انقلاب مشهد پیشرفت ۷۰ درصدی فاز اول بوستان جهانشهر مشهد بازرسان، دیده‌بانان امین خدمت و سلامت اداری کنفرانس برنامه‌ریزی و مدیریت شهری، برند علمی مشهد در تعامل میان دانشگاه و مدیریت شهری حادثه، مستأجر ساختمان‌های ناایمن شهر | گزارش آخرین وضعیت ۶۵۰ ساختمان ناایمن در بافت شهری مشهد بودجه حفظ و مرمت آثار تاریخی خراسان رضوی کمتر از نیازها | مرمت می کنیم اما به اندازه اعتبار یادمان «رستم و رخش» مشهد به دلیل اجرای پروژه چپ‌گرد شاهنامه جمع شد | نصب مجدد مجسمه پس از اتمام پروژه
سرخط خبرها

روایتی درباره دکتر شیخ، پزشک مهربان مشهدی که روزگاری کارمند شهرداری بود

  • کد خبر: ۳۱۷۲۷۴
  • ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۱
روایتی درباره دکتر شیخ، پزشک مهربان مشهدی که روزگاری کارمند شهرداری بود
امروز، ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ خورشیدی، مصادف با چهل‌و‌هشتمین سالگرد درگذشت دکتر‌ مرتضی شیخ، پزشک محبوب مشهدی‏‌هاست که داستان‏‌های زیادی از مهربانی‏‌هایش نقل محافل است.

شیرین سیدی و فاطمه تفضلی | شهرآرانیوز؛  امروز، ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ خورشیدی، مصادف با چهل‌و‌هشتمین سالگرد درگذشت دکتر‌مرتضی‌شیخ، پزشک محبوب مشهدی‏‌هاست که داستان‏‌های زیادی از مهربانی‏‌هایش نقل محافل است؛ این را که او پزشک کارخانه قند آبکوه بود و دست به خیری هم در مداوای بیماران بی‌بضاعت داشت می‌دانیم، اما او روزگاری کارمند شهرداری مشهد هم بوده و حدود ۲۷ ماه در این سازمان خدمت کرده است. در سطر‌های بعدی، روایت این دوران را که از آذر‌۱۳۱۶ تا اسفند‌۱۳۱۸ ادامه داشته است، بر‌اساس اسناد موجود در سامانه مرکز اسناد تاریخ و توسعه شهری مشهد بازخوانی می‌کنیم.

یک تلاش ناموفق

مرتضی شیخ سال‌۱۲۸۶ خورشیدی در تهران متولد شد و همان‌جا هم در یکم تیرماه سال‌۱۳۱۱، دیپلم خود را از مدرسه طب گرفت. او از مرداد‌۱۳۱۳ در سمت کفالت صحیه (مربی بهداشت) در مدارس خلبانی فعالیت کرد و پس از خدمت در آذربایجان و سیستان به درخواست صحیه بلدی مشهد به مشهد، شهر ما، آمد و همین‌جا ماندگار شد.

صحیه بلدی مشهد (بهداری شهرداری بعدی) از سال‌۱۳۰۵ خورشیدی، یعنی حدود بیست سال پس از تأسیس شهرداری، فعالیت خود را آغاز کرد ولی چنان‌که بر‌می‏‌آید در ابتدا پزشکان تجربی و بدون مدرک در آن فعال بودند؛ به‌همین سبب آخرین ماه تابستان پر حادثه‌۱۳۱۴، دو‌ماهی پس از واقعه گوهرشاد، رئیس صحیه شهرداری مشهد به‌دنبال استخدام پزشک دیپلمه‌‏ای به نام دکتر مرتضی شیخ برآمد که در آن زمان در زابل مشغول کار بود.

ششم شهریور‌ماه‌۱۳۱۴ دکتر اقبال نامه‏‌ای می‌نویسد و موافقت دایره صحیه (اداره بهداشت) را با استخدام دکتر شیخ اعلام می‏‌د‌ارد، اما وزارت داخله با این امر به این سبب که سیستان قرار است صاحب بیمارستان شود و حضور دکتر شیخ در آن واجب است، موافقت نمی‌‏کند؛ به‌همین‌دلیل این درخواست به دو سال بعد موکول می‏‌شود.

از زابل به مشهد

۱۸‌شهریور‌۱۳۱۶ محمدعلی‌روشن، شهردار مشهد (از فروردین ۱۳۱۶ تا آبان ۱۳۱۹)، بار دیگر این درخواست را تقدیم والی خراسان می‌‏کند:

«نظر به اینکه فعلا در تیمارستان متجاوز از پنجاه نفر... نگهداری می‏‌شوند و در حقیقت آنجا لزوم یک نفر پزشک مخصوص را ایجاب نموده که همه‌روزه مرتبا در تیمارستان حاضر شده دیوانگان را تحت‌معالجه و مداوای دقیق قرار دهد از آقای دکتر‌مرتضی‌شیخ که پرونده و سابقه خدمت در اداره کل بهداری دارد با ماهی ۷۵۰ ریال حقوق به این سمت در نظر گرفته شده ضمن تقدیم رونوشت گواهی‌نامه پزشکی و خاتمه خدمت تحت‌السلاح (وظیفه) و دو نسخه شناسنامه مستدعی است دستور فرمایید مشارالیه را به سمت مزبور به وزارت داخله و اداره‌کل بهداری معرفی نمایند که قرارداد و استخدام آقای دکتر شیخ را برای شش ماهه آخر سال جاری صادر و ابلاغ نمایند اعتبار حقوق ایشان صادر و پس از تصویب انجمن شهرداری تقدیم می‏‌شود.»

در نهایت ۱۷‌آذر‌ماه‌۱۳۱۶ دکتر اعتمادی، کفیل بهداری شهرداری مشهد، خطاب به شهردار می‌‏نویسد: «دیروز به آقای دکتر مرتضی‌شیخ ابلاغ شد که در تیمارستان مشغول انجام وظیفه باشد. امروز هم به اتفاق ایشان و آقای فروزنده به تیمارستان رفته، کلیه اثاثیه آنجا با سرویس مطب تیمارستان تحویل آقای دکتر‌مرتضی‌شیخ داده شد. صورت‌مجلس تحویل پس از تنظیم تقدیم خواهد شد.»

دکتر‌شیخ با عنوان پزشک تیمارستان وارد شهرداری مشهد شد، اما او در بهداری و تیمارگاه آتش‏نشانی فعالیت خود را ادامه داد، تیرماه‌۱۳۱۷ زمانی بود که جدیت و دانش این پزشک عیان شد. در این زمان بیماری باکتریایی تیفوئید زندان مشهد را فرا گرفت، اما این بیماری به همت دکتر‌شیخ و دکتر‌سالاری به‌سرعت از بین رفت.

همچنین دکتر شیخ از مهر‌ماه این سال با موافقت شهردار مشهد علاوه بر شهرداری در بهداری کارخانه قند نیز مشغول به کار شد.

بی‌عدالتی‌های سازمانی با یک پزشک کوشا

این، اما پایان ماجرای کار کردن دکتر شیخ در سازمان‌ها، ادارات یا دیگر جایگاه‌ها نیست؛ مرداد‌ماه سال‌۱۳۱۸ وزیر پیشه و هنر به رئیس بهداری در این وزارت چنین دستور می‌‏دهد: «از‌آنجا‌که هنرستان مشهد پزشک مخصوص ندارد، به آقای دکتر شیخ، پزشک کارخانه قند آبکوه، دستور دهید که هفته‌‏ای یک‌بار به امور بهداری هنرستان نیز رسیدگی نموده و گزارش آن را مرتبا ارسال دارد. انجام این خدمت جزو وظایف پزشک مشارالیه بوده و دستمزد جداگانه به او داده نخواهد شد.».

اما روی دیگر سکه، یعنی استخدام پزشکی فعال مانند دکتر‌شیخ در سیستم اداری شهرداری، بالاخره آبان ماه‌۱۳۱۸ خود را نشان داد؛ دکتر احمد‌سالاری، رئیس بهداری مشهد، در نامه‌ای به دکتر شیخ، از او می‏‌خواهد به‌علت انتقال پزشک تیمارستان به طرقبه، دکتر شیخ در همه ساعات اداری صبح و عصر در تیمارستان مستقر باشد.

این درخواست‏‌هااما با مخالفت دکتر شیخ، به توبیخ رسیده و لحن آن تغییر می‌‏کند؛ امری که دکتر شیخ آن را بر‌نمی‌تابد و در پاسخ به آن می‌‏نویسد: «توبیخ شما نسبت به دکتری که سال‌هاست با کمال درستی مشغول انجام خدمات طبی بوده و‌... و روزانه صد مریض و سایر تکلیفات مربوطه را انجام می‌‏دهد دور از انصاف و مدارای اداری است که خود ناشی از بی‌تجربگی است و اینکه مکتوب داشته‌اید جز به کار فنی خود به کار‌های دیگر دخالتی نباید بکنم، جای بسی تعجب است که شما نمی‌‏دانید ما با تشریک مساعی باید نواقص را به یکدیگر متذکر و با کمال آبرومندی، خدمتگزاری را انجام دهیم.

هیچ متوجه هستید رفتار شما با ریاست شهرداری چه لطماتی را به بهداری شهرداری وارد آورده و چگونه کار‌های بهداری شهرداری را فلج نمود‌... با‌این‌حال سرزنش هم می‏‌کنید‌... لذا مراتب را به مقام معظم حضرت اشرف (مقصود استاندار خراسان است) معروض‌... و امیدوارم که به وضعیت اسف‌آور بهداری شهرداری خاتمه داده شود و اینکه نوشته شده است خاتمه خدمت این‌جانب را خواهید خواست، بنده برای خدمتی که به تقاضای شما قطع و وصل شود، حاضر نبوده و نیستم و اگر شما خدمت وظیفه را انجام داده بودید، رعایت دیسیپلین را بیشتر ملحوظ می‏‌داشتید.

برای قطع این قبیل مکاتبات بدیهی است در این موضوع دیگر مراسله قبول نخواهم کرد تا مراتب را مقامات عالیه فیصله فرمایند.»

این مرافعه به شهردار و فرماندار نیز گزارش می‏‌شود. کاربالا می‌گیرد، آنچنان که تقاضا می‏‌کنند دکتر شیخ را از کارخانه قند آبکوه نیز اخراج کنند و پرونده بهبود قرارداد و افزایش حقوق به ۱۲۰۰ ریال نیز مسکوت بماند؛ دکتر‌شیخ درخواست افزایش حقوق خود را از خرداد ماه‌۱۳۱۷ داده و دکتر سالاری رئیس بهداری نیز آن را تأیید کرده بود، اما آن سال، چون بودجه را بسته بودند، به تصویب نرسیده و به سال‌۱۳۱۸ منتقل شده بود.

دکتر شیخ در نامه‌ای به استاندار حتی موافقت خود را برای حضور در هر دو مکان تیمارستان و تیمارگاه (بیمارستان و مطب شخصی) اعلام می‏‌دارد: «[‌آماده هستم]تیمارستان را این‌جانب انجام می‏‌دهم. اطاعت، فقط اجازه فرمایید به‌طور فوق‌العاده تیمارستان را اداره و در تیمارگاه خود‌... به ادامه خدمتم مشغول گردم که مانع بودجه نیز که مرتفع و پس از دو‌سال‌و‌نیم اصلاح شده است، ضایع نگردد و زحمات دو‌سال‌و‌نیم این بنده بیهوده نگشته باشد.... اینک رجوع خدمتم منوط به امر مبارک حضرت اشرف می‌‏باشد... و اگر از خدمات چندین‌ساله این‌جانب رنجیده‌اید، امر و مقرر فرمایید یک محکمه موازی تشکیل شود تا دلائل کافه بی‏‌گناهی خود را به اعضای محکمه بگویم تا برای هر که مقرر شود، بیشتر نایل شود.»

این درخواست هم مورد موافقت قرار نمی‏‌گیرد و همچنان اصرار به انتقال تمام‌وقت دکتر شیخ به تیمارستان از سوی مقامات شهر و استان ادامه می‏‌یابد. دکتر شیخ نیز از ۲۵‌اسفند ماه‌۱۳۱۸ دیگر به فعالیت خود در شهرداری مشهد خاتمه می‏‌دهد و از فرودین‌۱۳۱۹ دیگر سمتی در شهرداری ندارد، اما همچنان دکتر کارخانه قند آبکوه باقی می‏‌ماند. او همچنان پزشک افتخاری هنرستان مشهد نیز می‌ماند تا اینکه آبان‌۱۳۱۹ مدیر هنرستان برای وی درخواست هزینه ماهیانه ایاب و ذهاب می‌‏کند. او ابتدای دهه‌۳۰ از کارخانه قند آبکوه بازنشسته می‎شود.

روایتی درباره دکتر شیخ، پزشک مهربان مشهدی که روزگاری کارمند شهرداری بود

یک پایان دوستانه

آخرین بخش پرونده دکتر شیخ و شهرداری مشهد، اما درخواست بهمن طاهریان، قائم‌مقام شهرداری مشهد و قائم‌مقام نیابت تولیت آستان‌قدس‌رضوی برای در نظر گرفتن جای قبری در حرم‌مطهر‌رضوی برای دکتر مرتضی شیخ است. آن هم یک‌سال‌و‌نیم پیش از فوت ایشان که آثار بیماری لاعلاج او مشخص شده بود:

«همان‌طوری که استحضار دارید آقای دکتر مرتضی‌شیخ از مدتی قبل بستری و تحت درمان می‌‏باشد و با‌توجه‌به سوابق پنجاه‌ساله نام‌برده که منشأ خدمات بی‏‌شمار در شهر مقدس مشهد می‏‌باشد و محبوبیت خاص در بین قاطبه اهالی، اعم از غنی و فقیر دارد و اکنون که بر‌اساس تشخیص آقایان دکتر‌ها چیزی به پایان زندگی نام‌برده باقی نمانده است، از نظر قدردانی از زحمات شبانه‌روزی پنجاه‌ساله این مرد بزرگ مستدعی است مقرر فرمایید قبرجایی در صحن مطهر حضرت‌رضا (ع) به نام‌برده اعطا گردد که مورد‌تقاضای عموم می‏‌باشد.»

این درخواست دو هفته بعد از ارائه مورد موافقت قرار گرفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->