سرخط خبرها

نقدی بر فیلم «جاندار» به کارگردانی حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری | به امید نسل جدید

  • کد خبر: ۳۱۹۹۸
  • ۰۸ تير ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۳
نقدی بر فیلم «جاندار» به کارگردانی حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری | به امید نسل جدید
نقدی بر فیلم «جاندار» به کارگردانی حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری که در شبکه نمایش خانگی توزیع شده است. «جاندار» اثری قصه‌گو و حادثه‌محور است که با تکیه بر دو عنصر متن و اجرا، آبرومند و مخاطب‌پسند از آب درآمده و در عین حال که ایرادات ریز و درشتی هم دارد، به عنوان نخستین فیلم کارگردان‌های جوانش، امیدبخش و احترام‌برانگیز نشان می‌دهد.
محمد عنبرسوز / شهرآرانیوز، احتمالا برای نخستین‌بار است که پرده‌های سینمای ایران فیلمی جدی و با اکران گسترده‌ای را به خود می‌بینند که فیلم‌سازانی از نسل متولدین دهه هفتاد آن را ساخته‌اند. حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری در نخستین گام از مسیر حرفه‌ای خود در ساختن فیلم بلند، سال گذشته فیلم «جاندار» را اکران کردند که اخیرا در شبکه خانگی هم توزیع شده است.
«جاندار» اثری قصه‌گو و حادثه‌محور است که با تکیه بر دو عنصر متن و اجرا، آبرومند و مخاطب‌پسند از آب درآمده و در عین حال که ایرادات ریز و درشتی هم دارد، به عنوان نخستین فیلم کارگردان‌های جوانش، امیدبخش و احترام‌برانگیز نشان می‌دهد. دقیقا مشخص نیست که چقدر از فیلم‌نامه را باید به پای حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری بنویسیم و چه میزان از ماحصل کار مدیون فکر محمد داودی است. با این حال، داودی که سیمرغ فجر را هم به خاطر فیلم‌نامه «قصر شیرین» دریافت کرده، یکی از چهره‌های تازه‌نفس و خوش‌فکر سینمای ایران در عرصه نویسندگی محسوب می‌شود که قطعا تأثیرش در متن سرحال و روان «جاندار» انکارناپذیر است.
مهم‌ترین ویژگی فیلم‌نامه «جاندار» این است که، به هر شکل ممکن، ریتمش را تا آخر حفظ می‌کند و روایت قصه ملتهب و پرحادثه خود را طوری برنامه‌ریزی می‌کند که هیچ‌گاه از نفس نیفتد. در سال‌های اخیر فیلم‌های متعددی دیده‌ایم که ایده‌های درجه یک خود را با شروعی نفس‌گیر و غافل‌گیرکننده آغاز کرده، اما در حفظ ضرباهنگ ناکام بوده‌اند. «جاندار» اما، با مدیریت دقیق داستان و ارائه یکدست اطلاعات و وقایع، خودش را سرپا نگه می‌دارد.
سخن گفتن از فیلم‌نامه «جاندار»، بدون لو دادن قصه، کمی سخت است؛ اما در همین حد می‌توان گفت که فیلم با موقعیت سرخوشانه یک عروسی آغاز می‌شود، اما با وقوع یک قتل و ظهور هیولاگونه کاراکتر زخم‌خورده و مترصد انتقام یاسر، وارد لایه‌های بعدی می‌شود تا با صیقل زدن کاراکتر‌ها و ترسیم هندسه روابط گذشته و حال آن‌ها با یکدیگر، زمینه را برای بیان ایده محوری خود مهیا کند. نیم ساعت ابتدایی فیلم، مخاطب را در مورد دغدغه محتوایی «جاندار» دچار تردید می‌کند و به نظر می‌رسد که دوباره با یکی از همان آثار کلیشه‌ای درباره قصاص طرفیم. راه «جاندار» اما، خیلی زود از مسئله قصاص جدا می‌شود تا فیلم به محلی برای بازنمایی نگاه هنری سازندگانش مبدل شود.
ناگفته نماند که حفظ ریتم قصه، مصیبت‌هایی را هم برای نویسندگان به دنبال داشته و برخی شاخ و برگ‌های اضافی و بی‌مورد در متن «جاندار»، کاملا نقد شدنی هستند. فیلم‌نامه برای اینکه خودش را از تک‌وتا نیندازد، در چند مورد لقمه را دور سرش می‌پیچاند و برای دامن زدن به عطش مخاطبی که کنجکاوی وجودش را فراگرفته، حقه‌هایی سوار می‌کند. نویسندگان «جاندار» در هیزم ریختن به آتش قصه فیلم به وضوح زیاده‌روی می‌کنند و کار را به جایی می‌رسانند که مخاطب، پس از پایان فیلم، احساس می‌کند از فیلم‌نامه رودست خورده. اگرچه قضاوت درباره این موارد تا حدودی سلیقه‌ای است، اما به نظر می‌رسد خود همان ایده لای منگنه قرار گرفتن خانواده از سوی یاسر، آن‌قدر پرکشش هست که نیازی به اضافه کردن مسئله بارداری اسما نباشد. انشقاق و دودستگی هم یک آفت طبیعی به شمار می‌رود که در چنین موقعیت پرهیجانی ممکن است در هر جمعی رخنه کند؛ یارکشی درون‌خانوادگی بین خواهر و برادر‌های ناتنی و شخم زدن گذشته‌ها با دیالوگ‌های جانیفتاده، کارکردی جز افزودن هیجان کاذب به قصه ندارد.
فارغ از ضعف در پرداخت برخی کاراکتر‌ها و اضافه کردن ویژگی‌های تصنعی به آن‌ها، فیلم‌نامه «جاندار» در دو نقطه کلیدی نیز به گره‌افکنی‌هایی متوسل می‌شود که یا اساسا بی‌منطق هستند و یا آن‌قدر دم‌دستی و سهل‌انگارانه برگزار می‌شوند که مخاطب حق دارد آن‌ها را ناموجه قلمداد کند. نخستین نمونه این اتفاق در دادگاه و زمانی رخ می‌دهد که جمال، بدون هیچ‌گونه مقدمه و پیش‌زمینه‌ای، ناگهان به قالب یک اخلاق‌مدار رادیکال فرومی‌رود و زیر همه توافقات قبلی با خانواده‌اش می‎زند.  این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که اگر غیر از این بود، گره اصلی فیلم اصلا شکل نمی‌گرفت؛ بنابراین ظاهرا نویسندگان ناگزیر از توسل به چنین تحول خامی بوده‌اند. علاوه بر این، در ماجرای گرفتن حضانت بچه از سوی عمویش (آن هم بدون اطلاع مادر) ظاهرا نویسنده فقط به افزایش میزان سرگیجه و پاتک زدن به راهکار پدر خانواده اصلی فکر می‌کرده. بالطبع در این مورد، متخصصان علم حقوق باید اظهارنظر کنند؛ اما بعید است انتقال حق حضانت فرزند، از مادر سالم به عمو، در قانون تا این حد ساده و بدون منطق باشد.
«جاندار» در اجرا به وضوح روی بازی‌ها تمرکز کرده و اتفاقا نتایج خوبی هم از این روش می‌گیرد. انتخاب مناسب بازیگران و قدرت بازی گرفتن حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری از چهره‌هایی که سابقه بازیگری برخی از آن‌ها در سینما از سن کارگردان‌ها هم بیشتر است، فیلم را سرزنده و جذاب جلوه می‌دهد. مسعود کرامتی در نقش پدر خانواده اجرای قابل قبولی دارد که تلاش برای القای آرامش و باتدبیر به نظر رسیدنش در نیمه اول را ماهرانه به استیصال پدرانه در نیمه دوم گره می‌زند. فاطمه معتمد‌آریا در نقش مادر، اجرای گرمی دارد؛ اگرچه نقشش به خوبی پرداخت نشده و موقعیت کاراکتری که می‌توانست به لحاظ روانشناختی اعجاب‌انگیز از آب دربیاید، با برچسب زن دوم بودن، کم‌اثر می‌شود. با این حال، تسلط معتمد‌آریا بر چهره و تجربه‌اش در ادای دیالوگ‌ها، لااقل برای مخاطب عام، دلنشین به نظر می‌رسد.
باران کوثری همچنان از روز‌های اوجش فاصله دارد و چنان‌که باید و شاید از پس انتقال حس درماندگی دیوانه‌کننده‌ای که روح کاراکتر اسما را فراگرفته، برنمی‌آید. علی شادمان هم در فرم جوانی تازه بالغ، پرخاشگر و پرهیجان، تقریبا تفاوتی با اجرا‌های قبلی‌اش ندارد. حامد بهداد اما، با رویکرد گزیده‌کاری که در سال‌های اخیر انتخاب کرده، در «جاندار» هم اجرای قابل قبولی دارد و در بیان و بدن مسلط ظاهر می‌شود. اگرچه شخصیت نعیم با بازی او، به شکل مطلوبی پخته نشده و برچسب ازدواج ناموفق و رویکرد منفعت‌طلبانه‌اش از خط بیرون می‌زند، اما بهداد هنوز هم آن‌قدر قابلیت دارد که گلیم خودش را از آب بیرون بکشد.
درخشان‌ترین بازی «جاندار» اما، بدون تردید، به جواد عزتی اختصاص دارد. مردی که سال‌ها خاک بازیگری را خورده و حالا در قامت یکی از بهترین‌های ایران در فرم ایده‌آلی قرار دارد، با ایفای پیچیده و خلاقانه نقش یاسر نشان می‌دهد که می‌تواند از هر کاراکتر کوچک و ساده‌ای یک شمایل محیرالعقول خلق کند. لازم به توضیح است که اشتباهات متن جاندار، شاید بیشتر از همه، دامن همین یاسر را می‌گیرد؛ به طوری که با ارائه کد‌های روشن در دقایق ابتدایی فیلم، مخاطب کاملا مطمئن است که باید منتظر یک بدمن (شخصیت سیاه) تمام عیار باشد و همین موضوع امکان اجرای پیچیده‌تر و غافل‌گیرکننده را از عزتی سلب می‌کند. با این حال، عزتی موفق می‌شود شخصیتی انتقام‌جو با یک عقده حقارت عمیق بیافریند که، در عین آرامش و پرهیز از عربده‌کشی، بروز خوی حیوانی و وحشی‌اش مخاطب را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؛ به طوری که تقریبا تمام منتقدان موافق و مخالف فیلم، جواد عزتی را نقطه روشن «جاندار» نامیده‌اند.
پایان‌بندی فیلم از مواردی است که بسیار مورد انتقاد واقع شده است. در این مورد، به نظر نمی‌رسد که وصله پایان باز به «جاندار» بچسبد؛ چرا که امیری دوماری و پورامیری، به هر ترتیب و با کمک دیالوگ و نریشن، تکلیف فرجام وقایع را مشخص می‌کنند. ممکن است کسی ایده بهتری برای پایان این فیلم پیشنهاد بدهد، اما این شکل از خاتمه پایان باز محسوب نمی‌شود. به علاوه، محتوای «جاندار» به وضوح بر مفهوم شرافت متمرکز است و مضمون کاملا اخلاقی فیلم اگر واضح‌تر از این بیان می‌شد، قطعا اتهام پررنگ شعارزدگی را متوجه خود می‌دید. با اینکه احتمالا راه بهتری هم برای تمام کردن این فیلم وجود داشته، اما پایان‌بندی حاضر هم انتخاب کارگردانان خوش‌آتیه «جاندار» و قابل احترام است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->