الهام ظریفیان / شهرآرانیوز - جمعیت شهر مشهد تا قبل از دهه ۲۰ به ۱۷ هزار نفر نمیرسید. بعد از تبعید رضاشاه جمعیت بیشتر شد تا جایی که سال ۱۳۲۵ به صورت تقریبی میگفتند به ۹۰ هزار نفر رسیده است. این رقم طی ۵۰ سال یعنی تا اواسط دهه هفتاد، به یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر رسید و قرار بود بخشی از آن در غرب مشهد توزیع شود که پیشتر هم در طرح خازنی فکرهایی برایش شده بود. در این سالها توسعه مشهد به سمت غرب کشیده شد و بخشی از جمعیت مشهد از بافتهای قدیمی شرق و مرکزی به آن سمت سُر داده شدند. «قاسمآباد» کمکم به اول آدرس خیلیها اضافه شد. شهرکهای آن یکی پس از دیگری متولد شدند تا برای جا دادن اولین ساکنان خود از طبقه متوسط شهری آماده شوند. امروز تنها منطقه ۱۰ شهرداری که بخشی از غرب مشهد را شامل میشود و نه همه آن، جمعیتی نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر دارد. این جمعیت به تنهایی به اندازه جمعیت بسیاری از شهرهای بزرگ کشور است و واضح است که به خدمات عمومی مختلفی از قبیل آموزشی، درمانی، ورزشی، فضای سبز و ... نیاز دارد. آیا در طرح اولیه این منطقه که در دهه ۴۰ شمسی طراحی شد این پیشبینی انجام شده بود؟ آیا در دهه هفتاد، که شیب جمعیتی شهر به دلیل زاد و ولدهای پرتعداد دهه شصت و هجوم مهاجران خسته از جنگ و بیکاری و حاشیهنشینی به شهر امام رضا (ع)، شتابی جهنده داشت و مدیران شهری و استانی وحشتزده را به توسعه غرب مشهد واداشته بود، فکری برای الزامات خدماتی این جمعیت شده بود؟ یکی از مهمترین و اساسیترین نیازهای مردم در هر منطقه شهری نیازهای بهداشتی و درمانی است. در توسعه سرسامآور غرب مشهد برنامهای برای پاسخگویی به این نیاز وجود داشته است؟ با توجه به تراکم روزافزون جمعیت در مناطقی، چون قاسمآباد و الهیه و فاصله زیادی که تا مرکز شهر و محل تجمع مجموعههای درمانی تخصصی دارند، قاعدتا باید این مراکز در غرب مشهد توسعه یابند، اما آیا دستورکاری در اینباره پیشروی متولیان درمان قرار دارد؟ پاسخ دانشگاه علوم پزشکی مشهد به این سؤال هرچه که باشد، میخواهیم پیش از آن نگاهی به طرح اولیه غرب مشهد بیندازیم تا ببینیم در نگاه طراحان چه ظرفیتی برای بهداشت و درمان در منطقه در نظر گرفته شده است.
سالهاست که با توسعه شهرداری هوشمند نرمافزارهای متعدد کاربردی به کمک واحدهای نقشهبرداری آمدهاند، اما هنوز هم نقشههای قدیمی را میتوان در اتاقهای شهرداری منطقه ۱۰ پیدا کرد؛ نقشههایی با حداقل یک متر عرض و ۳ متر طول که لبههای کاغذهای زرد شدهشان در اثر کهنگی سالها ورق خوردن پاره و لوله شدهاند. هر ۱۰، ۲۰ عدد آنها با یک جلد چرمی آلبوم شده و درست مثل قالی روی هم تا خورده و در گوشهای از اتاق روی میز چوبی ولو شده است. کارشناس واحد نقشهبرداری میگوید هنوز هم در بعضی موارد با همانها پاسخ موضوعهای مربوط به نقشه قطعهها را میدهند. جعبهای پر از طومارهای کاغذی لول شده در ابعاد کوچکتر هم هست که انگار چرکنویس نقشهبرداران در گرماگرم کشیدن خطوط و محاسبات بوده باشد.
مهدی قرهقاشلو، کارشناس واحد نقشهبرداری، اما قرار است با چند کلیک جادویی در نرمافزار سیستمش من را به سالهای ابتدایی دهه ۴۰ ببرد؛ سالهایی که طرح تفصیلی خازنی از سوی مهندس خازنی برای مشهد تهیه و تصویب شد. طرح خازنی که با توجه به ابلاغ نشدن طرح جامع جدید مشهد هنوز هم مبنای عمل در شهرداری است، در زمان تصویب و ابلاغ یک نکته مهم داشت و آن طراحی یک منطقه جدید شهری برای غرب مشهد بود. این طرح که در دهه ۷۰ مبنای توسعه قاسمآباد قرار گرفت، پیشبینیهای متعددی برای مراکز درمانی و بهداشتی منطقه غرب مشهد داشت که البته در اجرا بسیاری از این پیشبینیها تحقق نیافت. در این طرح ۳۲ لکه بهداشتی درمانی برای قاسمآباد در نظر گرفته شده بود که طبق قانون باید کاربریهایی با همین عنوان در این لکهها ایجاد میشد. اتفاقی که طی سالها تنها برای ۱۷ مورد از آنها افتاد و در ۱۵ مورد دیگر تغییر کاربریهای مختلفی- قانونی و غیرقانونی- اجرا شد. البته از ۱۷ مورد تحقق یافته هم دو مورد هنوز در محل اجرا نشدهاند بلکه تنها پروانه ساخت از شهرداری گرفتهاند و یکی از آنها در مرحله گودبرداری است.
قاسمآباد باید ۳۲ مرکز درمانی داشته باشد اما...
تعداد مواردی که در طرح خازنی با کاربری بهداشتی، درمانی پیشبینی شده بود، اما بیشتر از ۳۲ لکه بود: ۳ لکه دیگر هم در طرح بود که از همان ابتدا تغییر کاربری پیدا کرد. یکی از این لکهها قطعهای به مساحت ۲.۵ هکتار در پلیس راه امام هادی پشت برج سامان ابتدای خیابان خادمالشریعه حدفاصل آزادی ۹۷ تا خادمالشریعه است که ابتدا و در طرح خازنی کاربری آن بهداشتی درمانی بود و در سال ۸۲ به مسکونی تغییر کاربری پیدا کرد. این قطعه مالک شخصی داشت و در اصل جزو باغهای خانواده قائممقامی از ملاکان قدیمی مشهد بود. سال ۸۲ و در توافقی که شهرداری با مالکان بعضی از این زمینها کرد، بخشی از آن به خیابان تبدیل شد، بخشی به مسکونی تغییر کاربری پیدا کرد و بخشی از آن هم هنوز زمین بایر است و هیچ اتفاقی در آنها نیفتاده است.
مورد دوم قطعهای به مساحت ۲۶۰۰ متر مربع در محدوده تقاطع ادیب و حجاب بود که کاربری آن در طرح خازنی بهداشتی و درمانی پیشبینی شده بود، ولی در سال ۷۷ فضای سبز در آن اجرا شد. اتفاقی که در اینباره افتاد این بود که کاربری آن با قطعه دیگری با همان مساحت که بین ادیب ۴۹ و ۵۱ واقع شده است و کاربری فضای سبز داشت جابهجا شد. اما در این جابهجایی کفه ترازو به سمت فضای سبز سنگینی کرد. چرا که موقعیت مکانی قطعهای که از ابتدا برای درمانی پیشبینی شده بود به لحاظ دسترسی بهتر بود و سهم بهداشتی و درمانی از محل جدید تنها یک طبقه از ساختمانی شد که یک مؤسسه خیریه در محل ساخت. یعنی در عمل کاربری بهداشتی و درمانی به صورت کامل در این مورد احیا نشد.
مورد سوم وضعیتش کمی فرق میکند. این مورد یک لکه ۳.۵ هکتاری در تقاطع حجاب و شاهد است که یک قسمتش الان به صورت زمین بایر و یک قسمتش (۱.۵ هکتار) تحت تصرف یکی از نهادهای نظامی است.
۲.۵ هکتار از این قطعه به صورت زمین بایر است. هیچ بخشی از این زمین تغییر کاربری داده نشده است و همچنان کاربری آن بهداشتی و درمانی است.
مورد چهارم قطعه زمینی به مساحت ۲۹۰۰ متر مربع در تقاطع استاد یوسفی و اندیشه روبهروی ساختمان شهرداری است. کل کاربری این زمین در طرح خازنی بهداشتی درمانی تعریف شده است. این زمین در سال ۹۵ از سوی راه و شهرسازی برای ساخت مرکز بهداشت به دانشگاه علوم پزشکی مشهد تحویل داده شد، اما تاکنون تنها اسکلت آهنی مرکز بهداشت برپا و رها شده است. اکنون از فضای زمین خالی اطراف آن به عنوان پارکینگ استفاده میشود. گفته میشود دانشگاه علوم پزشکی به دلیل نداشتن بودجه این پروژه را نیمه کاره رها کرده است.
این مورد هرچند تحویل مجری شده، اما چون هنوز پایانکار خود را با کاربری بهداشتی و درمانی از شهرداری نگرفته است هنوز تحقق نیافته محسوب میشود.
باید درمانی باشند
البته برخی از اراضی غرب مشهد هم کاربریشان درمانی است، اما پروژهای که در آنها اجرا شده است با طرح همخوانی ندارد. مثلاً قطعه زمینی به مساحت ۵۰۰ متر مربع در خیابان جنگی در جاده قدیم قوچان (توس ۴۲) وجود دارد که کاربری آن در طرح بهداشتی درمانی تعریف شده، ولی در محل جزو بافت مسکونی است. در واقع مسکونی که بدون مجوز ساخته شده است.
کارشناس نقشهبرداری شهرداری منطقه میگوید: کاربریهای درمانی را باید خود متولیان کار مثلا دانشگاه علوم پزشکی شناسایی کنند و البته باید زمین خالی باشد که بشود روی آن اقدام کرد. آنجایی که زمین خالی نیست حتما یک مشکل حقوقی دارد. یا از ابتدا باغ بوده، یا مالک شخصی داشته که باید بروند با او توافق کنند. برای همین معمولا دور و بر این قطعات نمیروند، چون قولنامهای هستند. بافت امام هادی بیشتر همین است. این مورد هم اصلا امکان احیا ندارد. چون اینجا سه تا ملک مسکونی است. درست است که سند ندارد، ولی احیا هم نمیشود مگر اینکه دانشگاه علوم پزشکی این خانهها را بخرد که در عمل نشدنی است. تاکنون چنین مواردی هم نداشتهایم.
زمین دیگری به مساحت ۱۸۰۰ مترمربع نرسیده به رازی ۲۰ یکی دیگر از این موارد است که در مالکیت دولت قرار دارد و به صورت زمین بایر رها شده است. لکه دیگر زمینی به مساحت ۱۲۰۰ متر مربع واقع در تقاطع حجاب و رازی هم هست. این زمین هم در مالکیت دولت و در تصرف جهاد کشاورزی است. در بخشی از این زمین که به عنوان انبار جهادکشاورزی از آن استفاده میشود کاربری بهداشتی درمانی تعریف شده، ولی اجرا نشده است.
زمین دیگری به مساحت ۱۷۰۰ متر مربع در خیابان ادیب ۷ بین یاس ۴ و ۶ وجود دارد که کاربری بهداشتی درمانی آن اجرا نشده است، ولی ساختمان کناری آن که با عنوان مرکز قاریان قرآن فعالیت میکند دور آن را حصار کردهاند و به عنوان فضای باز از آن استفاده میکند. این زمین هم در مالکیت دولت است.
لکه بهداشتی دیگر در اراضی صدا و سیما واقع در تقاطع شریعتی و ادیب، حدفاصل ادیب تا فلاحی قرار دارد. کل این اراضی ۲۵ هکتار است که ۱۵۰۰ متر مربع آن کاربری بهداشتی درمانی دارد. در این اراضی که اکنون به صورت زمین بایر رها شده، قرار بوده طرح دیگری مغایر با طرح خازنی از سوی مسکن و شهرسازی ارائه شود که البته هنوز ارائه نشده تا کاربری آن به مسکونی تغییر پیدا کند. البته قرار است در طرح جدید فضاهای خدماتی هم در نظر گرفته شود.
مورد بعدی هم زمینی ۹۰۰ متر مربعی و بایر واقع در شاهد ۱۰ کنار مسجد حضرت ابوالفضل (ع)، است که در مالکیت بنیاد مسکن قرار دارد. کاربری این زمین هم بهداشتی درمانی است، اما تنها اتفاقی که در آن افتاده این است که مسجد از بخشی از آن به عنوان انبار یا کتابخانه استفاده میکند و یک بنای یک طبقه موقت هم در آن ساخته است. بقیه زمین، اما به صورت فضای باز و بایر است. لکه درمانی دیگر که در طرح منطقه وجود دارد زمینی به مساحت ۱۱۰۰ متر در رفیعی ۱ کنار فضای سبز است که این زمین هم در مالکیت بنیاد مسکن قرار دارد و به صورت زمین بایر رها شده است. لکه درمانی دیگر از ابتدا باغ شخصی بوده است.
اینجا مساحت ۶ هزار متر مربع دارد و در میثاق ۳ نبش خیابان آزاده قرار گرفته. ماجرای این زمین هم از این قرار است که شهرداری در سال ۸۸ با مالک زمین توافق کرده و در کمیسیون ماده ۵ کاربری قسمتی از آن را به فضای سبز تغییر داده، اما در مرحله اجرا کل زمین را فضای سبز کرده است. اکنون پرونده این مورد در کمیسیون ماده ۵ در جریان است که کل آن به فضای سبز تغییر کاربری پیدا کند. در همین خیابان آزاده (آزاده ۲ پشت باغ سازمان آب) قطعه زمین دیگری به مساحت ۵۰۰ متر مربع قرار دارد که آن هم در طرح بهداشتی درمانی تعریف شده، ولی در محل فضای سبز اجرا شده است.
پیش بینی مکان درمانی دیگر منطقه از سوی طراح در خیابان میعاد، نبش میعاد ۵ بوده است. این زمین که مالک شخصی داشته از قدیم به عنوان حمام استفاده میشده و هنوز هم حمام در آن دایر است. این حمام قدیمی تقریبا ۹۰۰ متر مربع مساحت دارد. زمین به نسبت وسیع دیگری که در مالکیت دولت است و به صورت بایر رها شده در فلاحی ۵۰.۱۲ قرار دارد. این زمین حدود ۳ هزار متر مربع مساحت دارد و کاربری آن بهداشتی درمانی است. زمین بایر دیگری هم با همین مساحت هم در تقاطع استاد یوسفی و ادیب قرار دارد که مالک آن هم دولت است.
غرب مشهد در برنامه ساخت بیمارستان قرار ندارد
کارشناس نقشهبرداری در حین جستوجو و بالا و پایین کردن نقشههای زیر چشمش میگوید: بسیاری از این موارد با وجود آنکه مجوز تغییر کاربری در کمیسیون ماده ۵ را ندارند، اما کاربریهای دیگری را در محل اجرا کردهاند. در این موارد کاربری بهداشتی و درمانی امکان احیا ندارد. بعضی مالک شخصی دارد و مجری تمایلی یا توانایی توافق با مالک را ندارد. در بعضی نیز که کاربری دیگری از سوی شهرداری یا نهاد دیگر اجرا شده، تمایل به تغییر کاربری از طریق کمیسیون ماده ۵ است. اما مشخص است که در بسیاری از این موارد هیچ پروژهای اجرا نشده است و زمین با کاربری بهداشتی و درمانی به صورت زمین بایر و در مالکیت دولت قرار دارد. یعنی در صورتی که ارادهای وجود داشته باشد دانشگاه علوم پزشکی میتواند این زمینها را با کاربری پیشبینی شده در طرح احیا کند و به این ترتیب باری از دوش مشکلات درمانی منطقه بردارد. مساحت بعضی از این زمینها آنقدر زیاد هست که حتی بتوان در آنها بیمارستان ساخت. اما اینکه ساخت بیمارستان و مرکز درمانی تخصصی بستری در این منطقه جزو اولویتهای متولیان درمان قرار دارد یا نه؟ موضوع دیگری است که من آن را از دکتر بحرینی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد، میپرسم. او در پاسخ به صراحت میگوید: برنامهای برای تأسیس بیمارستان در غرب مشهد نداریم. در این منطقه بیمارستانهای رضوی و طالقانی و شریعتی را داریم که بیمارستان شریعتی هم توسعه پیدا خواهد کرد. بیشتر تراکم جمعیت در شرق مشهد است و ما به شدت به دنبال ساخت بیمارستان در شرق مشهد هستیم.
تفاوت از زمین تا آسمان است
اما آیا واقعیتهای موجود در منطقه با اولویتهای دانشگاه علوم پزشکی مشهد مطابقت دارد؟ جمعیت ۴۰۰ هزار نفری منطقه ۱۰ به علاوه ۲۰۰ هزار نفر منطقه ۱۱ تنها به سه بیمارستان در این منطقه دسترسی دارند، البته آن هم نه دسترسی کامل. از این تعداد، بیمارستان مهرگان متعلق به بخش خصوصی است که البته مشکلاتی هم در ثبت و نظارت بر آن وجود دارد که این مشکلات را هم اگر فاکتور بگیریم، برای بخش زیادی از مردم ساکن که جزو طبقه متوسط جامعه محسوب میشوند، به دلیل هزینههای زیاد آن امکان استفاده ندارد. بیمارستان رضوی هم که متعلق به آستان قدس رضوی است، شبه خصوصی محسوب میشود. اما نکته مهم این است که به دلیل دور بودن از محیط شهری دسترسی آن برای ساکنان قلب منطقه ۱۰، چندان راحت و آسان نیست. وضعیت بیمارستان طالقانی که تنها بیمارستان دولتی منطقه محسوب میشود به لحاظ دسترسی از بیمارستان رضوی هم بغرنجتر است. نتیجه این میشود که به غیر از ۱۳ درمانگاه که بعضی از آنها پلیکلینیکهای تخصصی هم دارند، هیچ بیمارستان دولتی در منطقه وجود ندارد که مردم منطقه به راحتی به آنها دسترسی داشته باشند و برای خدمات درمانی تخصصی خود به بیمارستانهای مرکز شهر نروند.
بیمارستان رضا طلسم شده است
یک بخش دیگر ماجرا هم به سازمان تأمین اجتماعی و قصه پرغصه ساخت بیمارستان رضا برمیگردد. این بیمارستان هر چند که در فاصله دورتری از منطقه قرار دارد، اما میتواند بخش زیادی از بیمهشدگان تأمین اجتماعی در شهرک صنعتی توس و واحدهای اقتصادی بزرگراه آزادی و همچنین بیمهشدگان شهرهای چناران و قوچان را با ۱۱۸ هزار نفر بیمهشده و مستمریبگیر و افراد تبعی آنها در این دو شهر تحت پوشش قرار دهد. این افراد برای دریافت خدمات درمانی تخصصی یا باید به درمانگاه شهید فاتق در بولوار حجاب مراجعه کنند یا به مراکز درمانی دیگر این سازمان در بقیه مناطق. از بین یک میلیون و ۷۱۶ هزار نفر افراد بیمه شده، مستمری بگیر و افراد تحت تکفل آنها در مشهد، ۲۸۰ هزار نفرشان جزو شعبه ۳ این سازمان در مشهد میشوند که منطقه ۱۰ هم جزو آن قرار دارد. ساخت بیمارستان رضا در این منطقه میتواند مانع از مراجعه این جمعیت به دیگر مراکز درمانی منطقه و شهر شود. اما در ظاهر این پروژه آنچنان که حمید داستانی، مدیریت درمان اداره کل تأمین اجتماعی خراسان رضوی میگوید «طلسم» شده است. به گفته او تصمیمگیری درباره این بیمارستان از عهده استان خارج است و به تهران مربوط میشود. او درباره آخرین پیگیریهایی که در این باره انجام داده است، میگوید: خواست استان همواره ساخت و تکمیل این پروژه بوده است. از حدود ۶ سال پیش که دکتر نوربخش، مدیر عامل سازمان، بودند و بعد از آن مدیر عاملهای بعدی آمدند ما همواره از استان پیگیری میکردیم. جلسههایی در این باره در تهران تشکیل میدادند و تصمیمهای میانی هم گرفته میشد، اما هیچکدام از این تصمیمگیریهای میانی به آن تصمیمگیری نهایی که به یک مصوبه شفاف از سوی هیئت مدیره سازمان منجر بشود، نرسیده است. کاری که ما به عنوان یک استان انجام دادیم این است که مرتب این خواسته را به عنوان یک خواست محلی به اطلاع مدیر عامل سازمان رساندیم. تصمیم اصلی را باید سازمان تأمیناجتماعی بگیرد.
وی فرضیاتی درباره دلایل این تعلل دارد و میگوید: یکی از دلایلی که این کار و پروژههای مشابه در سراسر کشور انجام نمیشود، محدودیتهای شدید نقدینگی و اعتبارات سازمان است که با توجه به مشکلات اقتصادی که در کل کشور وجود دارد میتواند مترتب باشد. یک علت دیگر هم متأسفانه تغییرات مدیریتی است که سازمان از زمان فوت مرحوم دکتر نوربخش دچار آن شده است. این موارد و موضوعهای حادتری که سازمان با آن دست و پنجه نرم میکند باعث شده است ساخت این بیمارستان را حداقل از اولویتها خارج کند. این البته توضیحی است که به ذهن من میرسد. اینکه آنها چرا ورود نکردند، باید خودشان پاسخگو باشند.
او میگوید: ما معتقدیم استان ما با این تعداد بیمه شده یک بیمارستان دیگر در مشهد لازم دارد، ولی تصمیم نهایی را باید هیئت مدیره بگیرد. هنوز سازمان درباره اینکه این پروژه را انجام دهد یا اینکه کل آن را به بخش دیگری بدهد، تصمیمی نگرفته است. فرضیات مختلفی وجود دارد. یک فرضیه این است که سازمان خودش بسازد یک فرضیه هم است که به بخش خصوصی بفروشد یا واگذار کند. خواست استان این است که این بیمارستان برای سازمان بماند خیلی پیگیری کردیم و پیشنهادهای خود را منعکس کردیم، اما درباره هیچ کدام از این پیشنهادها مدیریت به تصمیم نرسیده است.