از ابتدای آغاز فعالیتهایِ انتخاباتی مجلس یازدهم، طرح مسئله تقابل این مجلس با دولت روحانی مطرح شد؛ البته سناریوهای فشار به دولت تا پیش از آن وجود داشت، اما به نظر میرسد در آخرین سال فعالیت دولت که با فعالیت مجلس یازدهم همزمان میشود، این روابط، جدیترین گزینه تقابلی دولت با دیگر نهادها و دستگاههاست؛ چراکه بافت خاص سیاسی این مجلس درکنار برخی عوامل مربوطبه عملکرد دولت روحانی، این گمانهها را تقویت میکند. مجلس یازدهم، مقابل جریان سیاسی خاستگاه دولت است و از زمان تبلیغات تا به امروز منتخبان آن اظهاراتی را مطرح کردهاند که نوید روزهای پربحثی را میدهد. از خطونشان کشیدن استعفا و اتمام حجت درباره رویه سیاست خارجی دولت تا طرح بحث پیگیری بیکفایتی
رئیسجمهور.
این ادعاها البته در ایام انتخابات تا حد زیادی درکشدنی بود؛ چراکه در این ایام، کارزار شعار و ادعا و گاه تهدید داغ است و دو طرف حرفهایی را درباره رقبای خود میزنند و ادعاها و ارزیابیهای عجیبی از فهرست کسانی که موفق شدند وارد مجلس یازدهم بشوند، ارائه میکنند؛ بهخصوص درباره مجلس یازدهم که اکثریت شرکتکنندگان و بعد از آن نیز قاطبه نمایندگان از جریان سیاسی و طیفهای جدیدتر در جریان اصولگرایی بودند.
حدود یک ماه از شروع به کار مجلس میگذرد و از موج ادبیات مذکور کاسته شده است، اما هنوز هم گاهوبیگاه ادعاهایی در این حوزه با ادبیات تند شنیده میشود. طبیعی است که در کشور ما همواره خواسته مردم و توصیه بزرگان، این بوده است که مختصات انتخابات در فصل رقابت، شعارهای رقابتی و بعد از انتخابات، دیگر فصل همکاری باشد.
نباید از یاد برد که در میانه بحران کرونا کشور اولویتهای بسیار مهمی در پیش دارد. علاوهبر این، وضعیت اقتصادی فعلی در کنار تهدیدهای تازه آمریکا درباره وضعیت پرونده هستهای ایران، یک تعامل جدی را میطلبد و بدون شک در این بین تقابل بین دولت روحانی و مجلس یازدهم به سود دولت و مردم که حتی به سود نمایندگان مجلس یازدهم نیز نخواهد بود. نمایندگان محترم مردم در مجلس که این روزها مکررا از اهمیت حفظ و ارتقای جایگاه خانه ملت سخن میگویند، باید به یاد داشته باشند که نهادی مثل مجلس بهتنهایی مسئول اداره کشور نیست و جمع سه قوه باید در این شرایط برای کشور بکوشند. تسویهحسابهای سیاسی در این شرایط، هزینه بسیار زیادی برای کشور دارد، حتی اگر براساس رویههای تبلیغاتی نیز به مسئله بنگریم، حفظ تعامل بین قوه مجریه فعلی و قوه مقننه در مرحله یازدهم برای پیشبرد اهداف و شعارهای آنها در ۱۴۰۰ الزامی است؛ چراکه تنش بیش از حد در کشور تبعاتی را بهدنبال دارد که مردم را بهسمت بیانگیزه شدن از صندوق رای سوق
میدهد.
پیش از این نیز بارها مطرح شده بود که افراد و فعالان سیاسی تا زمانی که خارج از گود مسئولیت و غافل از جایگاه پاسخگویی هستند، درباره مسائل با ادبیات و فرم متفاوتی سخن میگویند و براساس شعارها و باورهای ذهنی خود، مسئولان را نقد میکنند. منتخبان مجلس یازدهم که در ایام رقابتهای انتخاباتی در اسفند سال گذشته در حمله و نقد دولت فعلی، گوی سبقت از هم میربودند، حالا در جایگاهی هستند که باید پاسخگوی موکلان خود درباره امور کشور و وضعیت زندگی آنها باشند.
در این شرایط، مجلس یازدهم هیچ گزینهای جز تعامل با روحانی و دولتش ندارد. درمقابل دولت نیز باید همین رویه را در پیش بگیرد. تعامل دولت و مجلس در شرایط فعلی، نه یک فضیلت که یک وظیفه است. نه دولت زمانی برای تنش با نمایندگان دراختیار دارد و نه مجلس یازدهم میتواند در سال پایانی دولت و شرایط فعلی کشور به تسویهحساب سیاسی بپردازد. مروت و مدارا در این شرایط، اصلیترین و البته تنها گزینه ممکن و به صلاح دو جریان سیاسی است.