رئیس سازمان سینمایی: باید سبد کالای سینما را متنوع کنیم وزیر فرهنگ: تشییع ‌پیکر شهدای اقتدار ایران در تهران، شکوه دیگر از همبستگی ایرانیان بود درگذشت «لالو شیفرین» آهنگساز فیلم «ماموریت غیرممکن» آمار فروش سینما‌های خراسان‌رضوی در هفته گذشته (۷ تیر ۱۴۰۴) حضرتی: راه فرماندهان و دانشمندان شهید ادامه دارد کارگردان ایرانی نامزد جشنواره نالیوود کانادا و برنده جوایز سن‌دیگو شد هزار و ۲۰۰ ساعت برنامه رادیویی، ویژه محرم ۱۴۰۴ برنامه ریزی برای ساخت انیمیشن راتاتویی ۲ جدیدترین آمار فروش سینما‌های کشور (۷ تیر ۱۴۰۴) | فروش حدود هفت میلیارد تومان بلیت در ۳ روز استوری جدید حامد بهداد | تسلیت به مردم داغدار + عکس انتشار کتاب «مداح شو» برای کودکان و نوجوانان نگاهی به ضعف‌های سریال «ناریا»؛ از روایت آشفته تا قصه مبهم! سعید روستایی و پیمان معادی در فهرست رای دهندگان اسکار هشدار وزیر فرهنگ درباره صداهای تفرقه‌افکنِ پس از جنگ چرا آهنگ «بوم، بوم، تل‌آویو»؛ در پاسخ حملات موشکی ایران به اسرائیل جهانی شد؟ + ویدئو نقدی بر وضعیت کنونی شعر آئینی | احساسات و گریه در شعر سوگ‌محور باید همراه محبت ولایت و شعور باشد
سرخط خبرها

شعر امیری اسفندقه برای مجموعه شعر شفیعی کدکنی

  • کد خبر: ۳۲۹۱۰
  • ۱۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۱
شعر امیری اسفندقه برای مجموعه شعر شفیعی کدکنی
مرتضی امیری اسفندقه شاعر  و هنرمند برجسته درباره کتاب «طفلی به نام شادی» محمدرضا شفیعی کدکنی غزلی تازه سروده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ چند هفته پیش محمدرضا شفیعی کدکنی کتابی با عنوان «طفلی به نام شادی» کرد.

 

این اولین مجموعه شعر شفیعی کدکنی است که پس از ۲۳ سال منتشر شده است. علاقه‌مندان به آثار شفیعی کدکنی در این سال‌ها عمدتاً مخاطب آثار او در حوزه تصحیح و شرح آثار کلاسیک ادبی مانند «تذکرة‌الاولیا» و «این کیمیای هستی» بوده‌اند.

 

دفتر «طفلی به نام شادی»، مجموعه اشعار شفیعی کدکنی از ۱۳۷۶ به بعد است. قبلا نشر سخن دو مجموعه «آیینه‌ای برای صداها» (هفت دفتر شعر منتشر در سال‌های پیش از انقلاب) و «هزارهه دوم آهوی کوهی» (اشعار ۵۶ تا ۷۶) را از او منتشر کرده بود.

 

مرتضی امیری اسفندقه، یکی از شاعران برجسته و مطرح، غزلی را به مناسبت انتشار این کتاب سروده است که در ادامه می‌خوانیم:

 

پرسیدمت پریشب از ابر نوک‌مدادی

گریان سوال کن گفت، زین آسیاب بادی

از آسیاب بادی، حیران سوال کردم

چرخان بپرس گفتا از باد بامدادی

نه دهکده خبر داشت از تو نه شهر، هی! های!

در کوچه‌ها زدم جار، پرسیدم از منادی

رفتم فراتر از هوش، آنسوی هیچ و هرگز

طی شد به جستجویت، حیران هزار وادی

گفتم به قاصدک‌ها از تو خبر بیارند

رفتند و بازگشتند، پر پر به نامرادی

چه شعرهای محضی! سبز و سفید و قرمز

خواندم به یک نگاشان، در عین بی‌سوادی

بی‌باک و پاک و بشکوه، سر ریز روح، مشروح

آیینه نجابت، آیینه‌دار رادی

شعر اینچنین که گفته؟ شفاف و شسته‌رفته

باری، چه کاره‌ای تو، ای شاعر زیادی

اینجاست، آه اینجا، سرزنده و شکوفا

گم بود و گشت پیدا، طفلی به نام شادی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->