ایمان فروزاننیا |شهرآرانیوز، کرهجنوبی و کرهشمالی. این ۲ اسم آنقدر از هم متفاوتاند که سخت باور میکنیم تا همین ۷۵ سال قبل یک کشور متحد بودهاند. ۲ کره سالهاست که روابط تیره و تاری دارند، روابطی که به نظر میرسید بعد از دیدار رهبرانشان و پادرمیانی رئیسجمهور آمریکا رو به بهبود خواهد رفت، ولی همین چند هفته قبل کرهشمالی دفتر ارتباطی مشترک ۲ کره را که در یکی از شهرهای مرزی این کشور واقع شده بود، منفجر کرد تا همه بفهمند آشتی بین ۲ کره در کار نخواهد بود. حالا چه شد که امروز یاد ۲ کره افتادیم؟ اگر تقویم را نگاه کنید، خواهید دید که امروز سالروز شروع جنگ معروف بین ۲ کره است که در سال ۱۹۵۰ میلادی اتفاق افتاد.
داستان ۲ کره، تجزیه، جنگ بینشان و وضعیت کنونیشان داستان پرعبرت و عجیبی است و مرور آن نکات ارزشمندی برای علاقهمندان به سیاست و تاریخ دارد. کره ایها تا قبل از تجزیه هم خیلی در آرامش به سر نمیبردند. ژاپن سال ۱۹۰۵ به کره حمله کرد و این کشور را تحتفرمان خودش درآورد. سال ۱۹۴۵ در انتهای جنگجهانی دوم و همزمان با شکست سنگین ژاپن، وضعیت کره هم تغییر کرد. ژاپن مغلوب شده بود و کشورهای پیروز به مستعمرات آن چشم داشتند. شوروی و آمریکا همزمان چشمشان به کره بود و میخواستند این کشور را طوری بازسازی کنند که زیر پرچم خودشان باشد.
نیروهای شوروی از شمال و نیروهای آمریکایی از جنوب وارد خاک کره شدند و صف نیروهایشان در مدار ۳۸ درجه جغرافیایی به هم رسید. کره به نیمه شمالی و جنوبی تقسیم شده بود. در شمال «کیمایلسونگ» که یک کمونیست و همفکر رهبران شوروی بود، به قدرت رسید و در جنوب آمریکاییها کمک کردند یک سیاستمدار لیبرال به نام «سینگمانری» به قدرت برسد. این وضعیت تا سال ۱۹۴۹ ادامه داشت، اما کمکم رهبر کرهشمالی به این فکر افتاد که میتواند کل کره را زیر سلطه خودش دربیاورد. احتمالا این آرزوی بلند به پشتوانه چند اتفاق در سرش شکل گرفته بود.
اول اینکه روسیه اولین بمب اتم را آزمایش کرده بود. دوم اینکه کمونیستها حکومت چین را از آن خود کرده بودند و جهموری خلق چین شکل گرفته بود. از طرف دیگر نیروهای نظامی آمریکا هم خاک کرهجنوبی را ترک کرده بودند.
اینطور به نظر میآمد که کمونیست در دنیا در حال قدرت گرفتن است و کیمایلسونگ میخواست کره سومین کشور کمونیست قدرتمند دنیا بعد از شوروی و چین باشد. پس در ۲۳ ژوئن ۱۹۵۰، یعنی دقیقا ۷۰ سال قبل در چنین روزی، کرهشمالی وارد جنگ با کرهجنوبی شد. البته در این موقع هیچکدام دیگری را به رسمیت نمیشناختند. نیروهای شمالی خیلی زود تا پایتخت کرهجنوبی پیشروی کردند و سئول را از آن خود کردند.
آمریکا از نفوذ شوروی و کمونیست در کره میترسید. از طرف دیگر مردم کرهجنوبی هم بیشتر طرفدار حکومتی لیبرال بودند. پس آمریکا جلسهای در سازمان ملل برگزار کرد و بر اساس آن جلسه ۳۴۱ هزار سرباز که شامل نیروهای آمریکایی و برخی دیگر کشورهای سازمان ملل بودند، به کرهجنوبی اعزام شدند. با رسیدن این نیروها به کره، ورق جنگ برگشت و نیروهای آمریکایی نهتنها کرهجنوبی را پس گرفتند، بلکه تا پیونگیانگ، پایتخت کرهشمالی، پیش رفتند.
جنگ به این نقطه که رسید، چین وارد میدان شد و یکمیلیون سرباز برای کمک به رفیق کمونیستشان به کرهشمالی فرستاد. ورق جنگ دوباره برگشت و کرهشمالی از دست نیروهای آمریکایی درآمد. نیروهای نظامی ۲ کشور جنگ را تا پشت مرز ۳۸ درجه ادامه دادند و در سال ۱۹۵۳ با اعلام آتشبس در همان نقطه، کره بهصورت رسمی به ۲ نیمه شمالی و جنوبی تقسیم شد.
هنوز حاکمان هر ۲ کره آرزو دارند نیمه دیگر را هم از آن خود و بر اساس سیاستهای دلخواهشان اداره کنند، ولی بعد از جنگ ۲ کره دیگر هیچکدام اقدام نظامی برای تحقق آرزویشان انجام ندادند. کرهجنوبی این روزها سعی میکند با پخش اعلامیه و تبلیغات نظر مردم کرهشمالی را به سمت خودش جلب کند. انفجار دفتر ارتباطی مشترک ۲ کره توسط کرهشمالی هم جوابی است به همین کارهای کرهجنوبی. حالا مرز مدار ۳۸ درجه بین ۲ کره بیشتر از هر وقت دیگری ملتهب و آماده یک اتفاق بزرگ است.