غزاله حسینپور/ شهرآرانیوز - فرزاد موتمن؛ نویسنده و کارگردان سینما، در نشست آنلاینی که شامگاه سهشنبه ۱۷ تیر ۹۹ به میزبانی شعبه خراسان انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد، به موضوع کارگردانی بر اساس ژانر پرداخت.
کارگردان و تهیهکننده «خداحافظی طولانی» با بیان اینکه ژانر، مجموعهای از فیلمهاست که ویژگیهای مشترک دارند، درباره ژانر در فیلم کوتاه گفت: فیلمهای کوتاهی در ژانرهای مختلف وجود دارند، اما کمیاب هستند. علت این است که فیلم کوتاه، موقعیت چندانی برای شخصیتپردازی و داستانگویی ندارد.
او که مهمترین ویژگی یک فیلم کوتاه را غافلگیر کردن مخاطب با تغییر موقعیت دانست، درباره نقش فیلمنامه در اثر توضیح داد: همه چیز از جمله؛ ریتم، تعداد پلان، حرکت دوربین و... به فیلمنامه بستگی دارد. شخصیتپرداز یا حادثهمحور بودن فیلمنامه در جنبههای مختلف فیلم تاثیرگذار است.
نویسنده «سراسرشب» افزود: برای دکوپاژ هر صحنه، چند نکته مهم وجود دارد؛ اولین نکته این است که باید دیالوگهای مهم پیدا شوند تا نحوه فیلمبرداری مشخص شود. معمولا هر صحنه با یک شخصیت آغاز میشود؛ بنابراین نکته دیگر این است که باید چگونگی وارد شدن به نقاط دید مختلف را مشخص کرد. مورد سوم، حرکت و افزودن شخصیتهاست؛ زیرا باعث میشود از چند خط فرضی همزمان استفاده کرد. این نکات در فیلمهای کوتاه و بلند، تفاوت چندانی ندارند.
موتمن با اشاره به ژانر کمدی و ترسناک، به مقایسه این دو پرداخت: هر ژانر، مواردی را به اثر تحمیل میکند. مثلا ترس و کمدی برخلاف دیگر ژانرها، ناشی از غرایز انسانها هستند؛ به همین دلیل اساسا یک ژانر محسوب میشوند، چون ابزارشان شبیه است. در هر دو ژانر ترسناک و کمدی، غلو صورت میگیرد. در غیر اینصورت، اثری ترسناک یا خندهدار نخواهیم داشت. البته غلو و بزرگنمایی در ژانر ترسناک، بیشتر در صدا انجام میشود.
او که باور دارد در ایران بهتر است فیلمساز به سراغ ژانر ترسناک و وحشت نرود، گفت: ضوابط ساخت فیلم در ایران، مانع ساخت فیلم ترسناک خوب میشود. آثار ترسناک، ریشه در اسطورهها دارند لذا به دلیل وجود ممیزی، بهتر است به سمت ساخت فیلم ترسناک نرویم.
به گفته این کارگردان، هر ژانر با خود ویژگیهایی به سینما میآورد؛ مثلا وسترن یک نما به تاریخ سینما افزود. به همین علت بهتر است فیلمسازان جوان با دیدن فیلمهای گوناگون؛ خصوصا کلاسیک، تجربیات لازم برای خلق اثر را به دست آورند.
او ادامه داد: ما نباید کلیشههای آثار آمریکایی یا دیگر کشورها را در استفاده از ژانر بهکار بریم. بهتر است ابتدا آنها را به سبک کاری خودمان ترجمه کنیم. برای این منظور باید زبان ژانر جامعه و زبانهای ژانری در جامعه را بشناسیم. مسعود کیمیایی نمونه موفقی از ترجمه ژانرهاست که باید از او بیاموزیم.
به باور کارگردان «چشم و گوش بسته»، بازسازی در سینما دلایل مختلفی دارد: سینما از اولین سال احداث، اقتباس کرده است. در ابتدا این اقتباس، ادبی بوده و بعد از جنگ جهانی دوم، سینما پوستاندازی کرد و به هنر دیگری تبدیل شد. دلیل اولیه این امر، تجربیات فیلمسازان تجربهگرا در اروپا بود. در واقع فیلمساز سینمای صنعتی از تجربیاتش استفاده میکرد و به زبان عام سخن میگفت. یکی دیگر از علل اقتباس این است که فیلمساز آمریکایی که بازار خوبی در اختیار دارد، تصمیم میگیرد فیلمی که قبلا خیلی خوب ساخته شده را در جامعه خود ترجمه کند.
موتمن به فیلمسازان جوان پیشنهاد کرد: آثار کلاسیک، سرچشمه و مادر هستند و به ما یاد میدهند چطور قصه بگوییم. در عین حال با دیدن آنها و تجربیات مدرن و مقایسه، میتوان تأثیر گذشت زمان و تحولات اجتماعی را متوجه شد. ژانر در اینجا به کمک میآید. برای کسب تجربه در ساخت فیلم، باید تا حد توان فیلم دید. سینمای ایران بیش از هر چیز، تحت تاثیر نئورئالیسم ایتالیاست؛ بنابراین خوب است آن را بشناسیم. مهمترین کار هر فیلمساز برای پیدا کردن سبک شخصی، خودشناسی است.