به گزارش شهرآرانیوز؛ وزن هزینه سبد خوراکیها همچنان روی دور افزایش است. طبق آخرین گزارش مرکز آمار ایران از تورم نقطه به نقطه مواد خوراکی اردیبهشت در بین کالاهای اساسی برنج و حبوبات از جمله پرچمدارهای افزایش قیمت در یک ماه اخیر بودهاند. در نقطه مقابل سیبزمینی، تخممرغ و مرغ ماشینی با تجربه کاهش قیمت در سوی دیگر نمودار قرار دارند.
البته این مربوط به تورم نقطه به نقطه ماهانه است، در تورم نقطه به نقطه سالانه (درصد تغییر متوسط قیمت ماه جاری نسبت به ماه مشابه سال قبل) همه اقلام بهجز پیاز تورم را تجربه کردهاند و حتی در برخی موارد این تورم سه رقمی شده، مانند لوبیاچیتی که تورم بیش از ۲۰۱ درصدی داشته است.
مرکز آمار مانند ماههای گذشته تغییرات متوسط قیمت ۵۳ قلم خوراکی منتخب برای گروههای مختلف کالاهای خوراکی در مناطق شهری کشور را بررسی کرده است. در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ از ۵۳ قلم خوراکی منتخب در نقاط شهری، تعداد ۳۲ قلم، درصد تغییر سالانه بیشتر از نرخ تورم نقطهای نقاط شهری کشور (۳۸.۴ درصد) داشتهاند. حالا در این گزارش به بررسی وضعیت برخی اقلام اساسی سبد خوراکیهای یک خانواده شهری پرداختهایم.
برنج ایرانی در دو ماه گذشته رشد درخور توجهی داشته است. بررسی بازار نشان میدهد که قیمت برخی از انواع این برنج تا بیش از ۳۰ درصد نیز افزایش یافته است. البته به گفته فعالان این صنف این گرانی نه به نفع کشاورز بود و نه مصرف کننده، فقط دلالان در این میان سود بردند.
بازار برنج ایرانی امسال تحت تأثیر چند عامل کلیدی قرار گرفت؛ از یک سو کاهش نسبی بارندگیها و محدودیت در دسترسی به منابع آبی منجر به کاهش عرضه فصلی شد و از سوی دیگر نوسانات نرخ ارز و افزایش هزینه واردات کود و نهادههای کشاورزی، هزینه تمام شده تولید را افزایش داد. به عبارت دیگر، تولیدکنندگان در رویارویی با هزینههای بالاتر و خریداران در مواجهه با قیمتهای صعودی قرار گرفتند. اهمیت برنج به عنوان یکی از اقلام اصلی سبد مصرف خانوارهای ایرانی نیز قابل انکار نیست.
از این منظر، اتخاذ سیاستهای حمایتی مانند هدفمندسازی یارانه ها، تأمین ذخایر راهبردی و تقویت سیستم شبکه توزیع دولتی به منظور کاهش واسطه گری و ثبات بخشی به قیمتها ضروری است. طبق برآورد وزارت جهاد کشاورزی، هر نفر در ایران سالانه ۴۲کیلوگرم برنج مصرف میکند. برنج، غذای شماره یک بسیاری از خانوادهها در ایران است.
تورم ماهانه برخی حبوبات نیز درخور توجه بوده است. لوبیا چیتی در این ماه ۲۱.۹ درصد تورم داشته است. از جمله دلایل افزایش قیمت لوبیا چیتی در بازار کاهش تولید داخلی، محدودیت واردات، صادرات بی رویه، و فعالیت دلالان و واسطه هاست. همچنین، عوامل خارجی مانند تغییرات آب وهوایی، افزایش نرخ جهانی حبوبات، و جنگ اوکراین و روسیه نقش مهمی در این افزایش قیمت ایفا میکنند. لوبیا قرمز، لپه، شیرخشک، قند و شکر نیز تورم ماهانه بالای ۶ درصد را تجربه کردند. حبوبات نقش مهمی در سبد غذایی افراد کم درآمد بین دهکهای درآمدی اول تا سوم دارد. گرانیها سبب میشود تا امنیت غذایی این دهکها تحت تأثیر قرار بگیرد.
تورم منفی اقلام خوراکی، یعنی کاهش قیمت این اقلام، در نگاه اول ممکن است مثبت به نظر برسد، اما در واقع یک زنگ خطر برای اقتصاد است و میتواند منجر به مشکلات جدی شود. تورم منفی در اقلام خوراکی به طور کلی برای اقتصاد و مصرف کنندگان مضر است، زیرا نشان دهنده کاهش تقاضا و افزایش عرضه است که به دنبال آن کاهش تولید، افزایش بیکاری و رکود اقتصادی را به همراه دارد.
بر اساس گزارش مرکز آمار برخی صیفی جات به اضافه مرغ ماشینی و تخم مرغ در اردیبهشت تجربه کاهش قیمت را داشتند. البته کاهش قیمت برخی محصولات مانند سیب زمینی به دلیل افزایش بی رویه قیمت در ماههای قبل بوده است. اما درباره مرغ و تخم مرغ فعالان بازار نگران وضعیت تولید و در پی آن افزایش چشمگیر قیمتها در ماههای آینده هستند.
افزایش افسارگسیخته قیمت مواد غذایی تبعات رفاهی درخور توجهی دارد. از جمله این تبعات اینکه، چون مواد غذایی تأمین کننده ضروریات بدن انسان است از این منظر که کالری دریافتی، پروتئین و انواع ویتامینها از کانال مواد غذایی جذب میشود، افزایش قیمت مواد غذایی میتواند جامعه را با مشکلات جدی به ویژه در حوزه سوءتغذیه روبه رو کند.
آمارهایی که در سالهای اخیر منتشر شده نیز تأییدکننده این ماجراست. آمارها نشان میدهد که مصرف خانوار ایرانی در خیلی از کالاها به دلیل تورم در مواد غذایی به میزان درخور توجهی کاهش پیدا کرده است. به عنوان مثال میتوان به شیر اشاره کرد، متوسط مصرف شیر از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۲ از ۱۳۴ کیلو به ۱۰۸کیلو کاهش یافته است. مصرف برنج هم در این مدت از ۱۲۰ به ۱۰۰کیلو کاهش یافته است.
در یک دهه اخیر تورمهای بالا موجب شده قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد و این مسئله روی سبد مصرفی آنان تأثیر زیادی گذاشته است. با این حال میتوان گفت که واکنش دهکهای مختلف درآمدی نسبت به تورم مواد خوراکی متفاوت بوده است. بررسیها نشان میدهد که بیشترین واکنش به افزایش قیمت خوراکیها و آشامیدنیها متعلق به دهکهای کم درآمد و میانی است. ضریب اهمیت سبد خوراکی، آشامیدنی و دخانیات برای دهک اول، یعنی کم درآمدترین دهک ۴۲.۴ درصد است.
معمولا دهکهای اول تا چهارم دهکهای ضعیف درآمدی هستند، به همین دلیل ضریب اهمیت تورم خوراکیها در دهک دوم ۴۲.۳ درصد در دهک سوم ۴۱.۱ درصد و دهک چهارم نزدیک به ۳۸.۹ درصد است. اما در آن سو ضریب اهمیت این سبد برای دهک دهم یعنی ثروتمندترینها ۲۱.۶ درصد است. این ارقام نشان میدهد که تورم فزاینده مواد غذایی در یک دهه گذشته سبب شده تا امنیت غذایی دهکهای کم درآمد بیشتر کاهش یابد.