به گزارش شهرآرانیوز، به تعداد واقعههای طلاقی که در سال اتفاق میافتد، زنان مطلقهای را داریم که تعداد زیادی از آنان بعد از این اتفاق سرپرست خانوار میشوند.
دکتر زهره معینی، روانشناس و مشاور خانواده اینگونه توضیح میدهد: پیدا کردن یک شغل مناسب، تهیه مسکن و یک سرپناه امن، رسیدگی به نیازها و مشکلات بچهها و ... یعنی بازی کردن ۲ نقش هم زمان. همه این مسائل یک طرف، مشکلات غیرمنتظرهای که جامعه و باورهای نادرست مردم بر دوش این افراد میگذارد طرف دیگر. برای همین، اگر از بیشتر بانوانی که طلاق گرفته اند درباره وضعیتشان پس از جدایی بپرسید، همه آنها یک عقیده مشترک دارند: «نگاه جامعه بعد از جدایی به زنان بسیار آزار دهنده است.»، موضوعی که همه ابعاد زندگی یک زن مطلقه را تحت شعاع قرار میدهد و مشکلاتی غیرمعمول برایش رقم میزند. صحبتهای امروزم کمی تلخ است، فقط برای اینکه بدانیم با قضاوتها یا باورهای نادرستمان با زندگی این افراد چه میکنیم.
آمارها نشان میدهد تنها ۱۶ درصد بانوان مطلقه شاغل اند و این امر میتواند منشأ مشکلات نادرستی برای آنها باشد. این افراد برای گذران زندگی یا باید به خانه پدری برگردند -که این امر گاهی سبب دخالتهای بی مورد در زندگی شان میشود- یا خیلی زود ازدواج کنند. ازدواج بد نیست، ولی ازدواج زودهنگام و اجباری آن هم با وجود بچه، نتیجهای جز طلاق دوباره نخواهد داشت. اگر هم به دنبال کار باشند، به دلیل نداشتن مهارتهای لازم، شغلهایی به آنها پیشنهاد میشود که میزان سوءاستفاده در آنها بسیار زیاد است.
بیشتر زنانی که طلاق میگیرند دوست ندارند به خانه پدری برگردند. از این رو، یکی از مشکلات اصلی آنها تأمین مسکن خواهد بود. نگاههای آزاردهنده همسایهها و مزاحمتها و مشکلاتی که برایشان ایجاد میشود -به ویژه از سوی برخی مردان هوس باز که بیشتر مواقع متأهل هم هستند- سبب میشود اغلب به دردسر بیفتند. این مشکل فقط به تهیه مسکن ختم نمیشود. آنها هنگام سفر و تفریح هم برای اقامت در هتل یا مهمان سرا همین مشکلات را دارند.
یکی از دغدغههای مهم و آزاردهنده زنان مطلقه برعهده گرفتن حضانت بچه هاست. افزون بر اینکه برای تأمین مالی آنها با مشکل مواجه اند، تربیت دوگانه بچهها هم دردسرساز است و مادران بیشترین ضربه را از این نظر میخورند. این بچهها معمولا بابت حقارتی که جامعه به دلیل نداشتن پدر به آنها تحمیل میکند، افسرده، جامعه گریز و جامعه ستیز میشوند و سر ناسازگاری با مادر پیدا میکنند.
دید منفیای که به بانوان مطلقه وجود دارد باعث میشود آنها بعد از جدایی از جمع دوستان و حتی خانواده کناره بگیرند. تنها ماندن برای بانوان آزاردهنده است و در صورتی که حساستر و عاطفیتر باشند، این آسیب برای آنها شدیدتر خواهد بود و به احساس بیگانگی، ناامنی، ناراحتی در رابطه و انزوا منجر میشود.
مزاحمتهای همسر قبلی از شایعترین شکایتهایی است که بانوان بعد از طلاق دارند، به ویژه وقتی طلاق توافقی نباشد و بچهها با مادر زندگی کنند و مادر بخواهد دوباره ازدواج کند. دید جامعه به این مادران هم بسیار بد است و انتظار میرود با وجود بچه، دیگر ازدواج نکنند و تا آخر عمر نقش مادر فداکار را بازی کنند.