سمیرا منشادی | شهرآرانیوز؛ گاهی یک جمله کوتاه، یک اشاره پنهانی یا نقلقولی بیمقدمه، میتواند همچون جرقهای در انبار کاه، شعلهای از بیاعتمادی، بدگمانی و تفرقه در دل یک جمع روشن کند. سخنچینی، هرچند در ظاهر رفتاری ساده و گاه حتی بیاهمیت به نظر میرسد، اما در عمق خود، یکی از ناپیداترین و در عین حال ویرانگرترین عوامل فروپاشی روابط بین ما را شامل میشود. سخنچینی بیشتر با نقاب دلسوزی، نگرانی یا حتی صداقت، آرام و بیصدا وارد میشود، اما آنچه از خود بهجا میگذارد چیزی نیست جز کدورت، دوگانگی و زخمهایی که شاید تا مدتها به یادگار بماند.
دکتر حسین کدخدا، روانشناس و مشاور معتقد است در بسیاری از موارد، گوینده به دنبال تأثیر مستقیم یا منافع شخصی نیست؛ بلکه تنها برای جلب توجه، احساس قدرت یا تخلیه هیجانات، دست به بازگویی ناگفتهها میزند، اما همین کلمات بهظاهر بیخطر، وقتی در دل جمعی گفته میشوند، میتوانند اعتمادها را سست، دوستیها را خدشهدار و فضاها را مسموم کنند.
کدخدا در ادامه اشاره کرده است که سخنچینی از چه زمانی شروع میشود و هنگامی که فرد وارد اجتماع میشود، سخنچینیاش میتواند چه تأثیراتی روی اطرافیانش بگذارد. در ضمن اشاره کرده است که ما در برخورد با چنین افرادی چه واکنشی باید داشته باشیم.
سخنچینی کردن را میتوان معادل گزارش دادن منفی، خبرکشی و غیبت در بزرگسالی دانست. به طور معمول این عادت از زمان کودکی شروع میشود. کودکان حدود سن پنجسالگی که محیط را میشناسند، گزارشهایی را درست یا غلط به فردی که تصور میکنند صاحب قدرت است میدهند این موضوع تا حدود سن ۱۰ سالگی طبیعی است. اگر تا این زمان برای رفع آن اقدام نشود در فرد ماندگار میشود.
خبرچینی به عبارتی گفتن اتفاقهای منفی است و در مقابل گلچینی را داریم که به معنی گفتن اتفاقها با هدف مثبت است. به عنوان مثال: «مامان، توی مهمونی سعیده به خواهرش فحش داد.»، «بابا، سهراب کارتهای بازی دوستش رو آورده خونه.» این موارد با آنکه جنبه منفی دارند و تنها گزارش دادن محسوب میشوند.
والدین میتوانند در چنین مواقعی که کودک گزارشدهی یا خبرچینی را انجام میدهد از گلچینی استفاده کنند. به عنوان مثال اتفاق خوبی که در طول روز برای خودشان افتاده را بیان کنند تا کودک بهطور غیرمستقیم یاد بگیرد نکتههای خوب را بازگو کند.
اینکه سخنچینی در کودکان به عنوان یک خصیصه ناپسند باقی میماند، علاوه بر اینکه دلایل گوناگونی دارد، باید آن را در رفتارهای والدین جستوجو کنیم. والدینی که در مقابل سخنچینی فرزندشان واکنش مثبت دارند یا تشویق میکنند، سبب میشوند تا کودک رفتارش را تکرار کند. به عنوان مثال، والد از کودک میپرسد: «مامانت وقتی نبودم با کی تلفنی صحبت کرد؟»، «وقتی با بابا رفتید خونه مامانبزرگت چی بههم گفتن؟» و... این سؤالها ناخودآگاه کودک را به سمت سخنچینی میکشاند. اما از مهمترین دلایل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
چند نکته خطاب به والدین برای اینکه چرخه سخنچینی را متوقف کنند:
کم ندیدهایم افرادی که در بزرگسالی در جمع دوستان، همکاران و محیط خانواده سخنچینی میکنند. این گروه همان کودکان دیروز هستند که این رفتار در آنها نهادینه شده است. شنیدن خبر چه در محیط کار، دوستان یا خانواده که دیگران از آن اطلاعی ندارند، حس خوب و هیجانی به فرد میدهد. اما پیامدهای این کار چه میتواند باشد؟
سخنچینی یا خبرچینی در محیط کار میتواند به موارد زیر ختم شود:
افراد سخنچین در جمع خانوادگی و دوستان مانند سم هستند. چه بسا شاهد بودهاید با صحبتهایشان دوستیها و روابط خانوادگی را به سمت کدورت و جدایی کشاندهاند. در چنین جمعهایی که روابط نزدیکتری با این افراد داریم، باید چطور برخورد کنیم؟
سخنچینی در بین همسران آفتی است که سبب میشود همسران از یکدیگر دور شوند و حتی شاهدیم که عاملی برای طلاق میشود. در ادامه به برخی از دلایلی سخنچینی زوجها اشاره میکنیم:
برای رفع این مشکل چند پیشنهاد داریم:
نکته پایانی اینکه با تمام توصیههایی که از کودکی برای اینگونه افراد وجود دارد، گاه مشکل برطرف نمیشود و به بزرگسالی میرسد. به اینگونه همسران توصیه میکنیم: