با توجه به عنوان همایش، این پرسش مطرح میشود که آیا شریعتی با دیدگاهی که داشته، تفکرش با امر ملی نسبتی دارد یا خیر؟ و آیا این موضوع در تفکر او جایگاهی دارد یا فقط برگزارکنندگان همایش قصد داشتهاند به هر نحو ممکن، مسئله امر ملی را به شریعتی نسبت دهند؟
برای پاسخ به این پرسش، لازم است انواع ملیگرایی مورد بررسی قرار گیرد. معیار معرفی انواع ملیگرایی در اینجا، کتاب «ایدئولوژیهای سیاسی» نوشته هیوود است.
این نوع ملیگرایی در فضای پس از جنگ جهانی دوم و دوران استقلال کشورهای جهان سوم از قدرتهای استعماری شکل گرفت. این گفتمان از ملیگرایی برای تحقق و حفظ استقلال کشور بهره میبرد و حتی برای تمایز خود از غرب به سوی سوسیالیسم گرایش یافته است. هدف اصلی این ملیگرایی، آزادی و خودمختاری ملی در برابر هرگونه نفوذ خارجی است.
ویژگیها: حفظ سنتها، میراث فرهنگی و ثبات اجتماعی و تأکید بر گذشته باشکوه.
این نوع ملیگرایی بر پایداری و تداوم هویت و ارزشهای موجود جامعه تمرکز دارد.
ویژگیها: تأکید بر حقوق فردی، دموکراسی، مشارکت برابر همه اعضای جامعه.
ساختن جامعهای مبتنی بر حقوق برابر و احترام به تنوع، از نکات بارز این نوع ملیگرایی است.
ویژگیها: گرایش به گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی و افزایش قدرت ملی.
هدف این نوع ملیگرایی، ارتقاء جایگاه ملی در عرصه بینالمللی و تحقق منافع گستردهتر است.
شریعتی ملیگرایی را ابزاری برای مقابله با سلطههای خارجی و احیای هویت فرهنگی میدانست و بر اهمیت آگاهی تاریخی و وحدت اجتماعی تأکید داشت. نزدیکی او به ملیگرایی رهاییبخش بیشتر تحت تأثیر فرانتس فانون، نویسنده «دوزخیان زمین» بوده است.
مرور بر آثار شریعتی نشان میدهد که او میانهای با ملیگرایی محافظهکار نداشته است. شریعتی بیشتر به هویت جمعی توجه داشت و رویکردهای شهروند محور در تفکر او جایگاهی نداشتهاند. همچنین در اندیشه او نشانی از ملیگرایی توسعهطلب دیده نمیشود.
با تغییر شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جهان، دیدگاههای شریعتی با برخی چالشها مواجه شدهاند. جوامع امروزی چندفرهنگیاند و دیدگاههای هویتی نیازمند انعطافپذیری بیشتری هستند تا تفاوتها به رسمیت شناخته شوند. ارزشهای حقوق بشر و مشارکت برابر در فرآیندهای سیاسی از ارکان جوامع مدرناند که در دیدگاه شریعتی کمتر به صورت مستقل مورد توجه قرار گرفتهاند.
نسل جدید با تجربههای متفاوت و دسترسی به اطلاعات گسترده، رویکردهای فردمحورتر و متنوعتری را دنبال میکند که ممکن است با چارچوبهای سنتیتر همخوانی نداشته باشد. جهان امروز بیشتر به سمت ملیگرایی شهروند محور در حرکت است، اگرچه ملیگرایی محافظهکار و حتی ملیگرایی فرهنگی که بر یک قوم خاص تأکید دارد (مانند ملیگرایی هندی) همچنان پررنگ است.
بنابراین، در شرایط فعلی به نظر میرسد مطالب شریعتی نتواند کمک چشمگیری به درک امر ملی کند.