فریبا فرخد | شهرآرانیوز؛ مشهد قدیم روزگاری پهنه درختان سر به آسمان گذاشته و باغهای آباد فراوانی بوده که محصولات میوه و نوبرانههای تابستانش مزه دهان زائر و مجاور را شیرین میکرده است. ایده ساخت کارخانههای کمپوتسازی هم از همین وفور نعمت بود که پا گرفت؛ احتمالا در تابستانی داغ مثل امسال، یکی نشسته و فکر کرده با مازاد میوه باغها علاوه بر خشکبار و مربا دیگر چه میشود ساخت؟
این «یکی» که میگوییم کسی نیست جز «میرزا علیاکبرخان پاپلی یزدی» که در اواخر دوره قاجار تصمیم میگیرد از اضافه محصول باغهای میوه مشهد، محصولی تهیه کند که نه تنها از اصراف و خرابی میوه جلوگیری کند، بلکه مردم بتوانند با خوردنش طعم میوه تازه را در دیگر فصول هم بچشند. سطرهای بعدی قصه تأسیس نخستین کارخانه کمپوت و کنسرو در مشهد صد سال پیش است.
صدسال پیش وقتی هنوز امکانات حمل و نقل میوه از شهری به شهر دیگر یا از روستاها به شهرهای بزرگِ پرمصرف ممکن نبود، اغلب محصول باغهای میوه مشهد و اطرافش میگندیدند و خراب میشدند. این موضوع عدهای را به فکر انداخت تا راهکاری برای جلوگیری از هدررفت محصولات بیندیشند که در ادامه کمپوتسازی و کنسرو میوه راهحل این مشکل شد.
نویسندگان کتاب «تاریخ اقتصادی مشهد» در اینباره مینویسند: «مازاد بودن تولید بر مصرف، دور بودن مشهد از مراکز بازار فروش، خرابی جادهها و گرانی کرایه حمل، باعث از بین رفتن بخش مهمی از محصولات باغی مشهد و روستاهای اطراف میشد. یکی از شیوههای استفاده از محصولات و میوههای درختی تبدیل آن به کمپوت بود.
این شیوه بستهبندی ماندگاری میوهها را افزایش میداد و قابلیت نگهداری آن را بالا میبرد. کمپوتسازی واکنشی به ناکارآمدی شیوه سنتی خشک کردن میوه و مشکلات تجارت در سالهای آخر دوره قاجار بود تا از این طریق میوه را به صورت تازه در اختیار مصرفکننده قرار دهد.»
ماجرا از این قرار است که مردم ایران کمپوتسازی و کنسرو کردن میوهها به صورت دستی را از دوره قاجار شروع کردند و بعدها کارگاههای کوچکی در گوشهوکنار شهر ساخته شدند، ولی کسی که این فن را به یک صنعت تبدیل کرد «علیاکبر پاپلی یزدی» بود که برای نخستین بار در مشهد کارخانه کمپوتسازی راه انداخت.
پیش از ایجاد این کارخانه، یکی از جراید مشهد در سال ۱۳۰۵ خورشیدی درباره این صنعت چنین مینویسد: «اگر یک بازرگان با جرئتی ریسک کند، میتواند کارخانه تهیه مربا و ژله در ایران دایر کند، زیرا در مشهد، میوه زیاد و ارزان است و با این سرمایهگذاریها به پیشرفت مملکت کمک میشود». وجود این شرایط و آگاهی از فواید ساخت کارخانه کمپوت از اوایل دوره پهلوی به صورت جدی مورد توجه قرار میگیرد و از قضا به صنعت موفقی تبدیل میشود آنچنان که در طی نیم قرن بر تعداد آنها افزوده میشود.
جالب است بدانید که در یکی دو دهه ابتدایی ورود این صنعت به کشور، بیشتر کارخانجات کمپوتسازی ایران در استان خراسان متمرکز شده بودند؛ برای نمونه کارخانههای کمپوت خراسان، شاداب، میخوش، ممتاز خراسان، خوشاب، شهدساز، سوغات خراسان، چین چین، رضوی و بهگل همه در این حدود فعالیت میکردند، اما همانطور که در سطرهای بالا گفتیم زنگ این صنعت را نخست «میرزا علی اکبر خان پاپلی یزدی» به صدا درآورد و چرخ این صنعت را در خراسان به حرکت درآورد. او در دوران کاری خود آنچنان سبب رونق این صنعت شد که توانست علاوه بر بازارهای داخلی توجه بازار خارجی را هم جلب کند.
روزنامهآزادی چند سال پس از تأسیس کارخانه کمپوتسازی درباره او مینویسد: «میرزا علیاکبرخان پاپلی یزدی که سابقه و تجربه فعالیت فنی داشت، اولین بار در سال ۱۳۰۸ خورشیدی تولید کمپوت در مشهد را شروع کرد. او ساخت کمپوت و سرمایهگذاری در این صنعت را با مشارکت تجارتخانه حاج عبدالحسین تهرانی و پسرانش انجام داد. این فکر در ایران بکر و نو بود و میتوانست با تبلیغات در خارج و داخل برای فروش کمپوت خراسان به موفقیتهای درخشانی برسد و چند میلیون قوطی کمپوت هلو، زردآلو و سایر میوههای مشهد به آمریکا و اروپا ارسال کند.»
طبق گزارش اتاق تجارت (خرداد ۱۳۱۵خورشیدی) آقای پاپلی و حاجی تهرانی ماشینها و دستگاههای اولیه برای تأسیس کارخانه را از آلمان وارد کرده بودند و روزی سی کارگر در این کارخانه کار میکردند.
کارخانه پاپلی یزدی هم ابتدا در باغ منبع قرار داشت، ولی بعدها و پس از آشنایی با محمد دانش و آغاز شراکت با او ماشینهای کارخانه به ملک شخصی آقای دانش منتقل شد. از این به بعد است که کارخانه کمپوتسازی مشهد دوران جدیدی را تجربه کرد که از آن با عنوان دوران طلایی یاد میکنند.
روزنامه بهار در گزارشی از نمایشگاه کالاهای خراسان که سال ۱۳۱۳ برگزار شده بود، درباره کمپوت خراسان اینطور توضیح میدهد: «مؤسسه کمپوت خراسان انواع میوههای خراسان، زردآلو، هلو، سیب، شلیل، گلابی، گیلاس، خیار، گوجهفرنگی، بادمجان و ... را به طور کمپوت در قوطیهای بسیار زیبا به نمایش گذاشت.» برابر نوشته دیگر جراید خراسان در آن دوران، مؤسسه کمپوت خراسان بهترین کمپوتها را تهیه میکرده و این محصولات قابل رقابت با بازارهای اروپایی بودهاند.
عمر پدر صنعت کمپوتسازی خراسان، اما بلند نیست؛ او خیلی ناگهانی و بر اثر سکته قلبی در ۱۴ شعبان ۱۳۵۳قمری (۱ آذر ۱۳۱۳ خورشیدی) بدرود حیات میگوید، اما این صنعت راهش را پس از او هم ادامه میدهد. البته گویا پس از مرگ پاپلی، آقای دانش همه امتیازهای کارخانه را در اختیار میگیرد. این موضوع سبب اعتراض برخی از جراید مشهد میشود. روزنامه آفتاب شرق در سالگرد درگذشت پاپلی یزدی، گزارشی با عنوان «تجارتخانه طهرانی چگونه شکل گرفت؟» منتشر میکند.
او در این گزارش، ضمن پرداختن به اهمیت کارخانه کنسرو در خراسان، به فعالیتهای مرحوم پاپلی میپردازد و مینویسد: «مرحوم پاپلی، تنها مؤسس کارخانه کمپوت و کنسروسازی خراسان بوده است. وی شخصا و منفردا دامن همت به کمر زده و با تهیه ماشینآلات و فداکاری، این کارخانه را در مشهد تأسیس و در سایه تخصص و فعالیت توانست علاوهبر بازار داخلی، بازارهای خارجی را نیز جلب کند و به صادرات مملکت خدمت نماید.»
همین روزنامه در ادامه به سرنوشت کارخانه کمپوت و کنسروسازی خراسان بعد از درگذشت مرحوم پاپلی پرداخته و به نحوه شکلگیری تجارتخانه طهرانی اشاره کرده است: «آقای دانش بهجای اینکه نسبتبه صغار بیسرپرست آن مرحوم پدری کرده و وفاداری نماید، اولا منکر شراکت شده و مرحوم پاپلی را مزدور تلقی کرده، ثانیا منکر دفتر و دفترخانه گردیده، ثالثا مدعی مالکیت استقلالی کارخانه شده، رابعا دستور داده است که نام مرحوم پاپلی از روی اتیکت قوطیهای کمپوت و کنسرو محو و به نام تجارتخانۀ طهرانی طبع نمایند و خامسا از برای قرار مسئولیت قانونی و محو آثار دلایل و تضییع حقوق صغار و خاتمهدادن به موضوع دعوی درصدد انتقال و فروش کارخانه برآمده است.»
البته فراوانی میوه و گسترش کارخانههای کمپوتسازی متعدد در خراسان به این معنا نیست که این صنعت همیشه در اوج قرار داشته و بدون مشکل پیش رفته است. برابر اسناد در دوره پهلوی اول برای ساخت ظرف کمپوت با معضلهایی روبهرو و سازندگان کمپوت مجبور میشوند از ظروف و تینهای بنزین، گازوئیل و نفت استفاده کنند.
مثلا بیمارستان شاهرضا در سال ۱۳۱۸ خورشیدی تصمیم میگیرد ۳هزار قوطی کمپوت بسازد و مهمترین ظروف در دسترس برای ساخت ظرف کمپوت در آن دوره، تینهای حلبی بنزین بودند. برابر یکی از اسناد این بیمارستان، از ۶۰ عدد تین خریداری شده، ۱۸۰ قوطی ساخته شده ولی با این همه باید ۴هزار قوطی دیگر نیز تهیه میشده برای همین هم بیمارستان شاهرضا تلاش میکند یک ماشین قوطیسازی کمپوت از تهران خریداری کند.
پس از کارخانه کمپوت خراسان، کارخانه کمپوت شاداب یکی از مهمترین کارخانههای کمپوت مشهد بود که توسط «اسحاق مارکاری بارخداریانس» در سال ۱۳۱۳ خورشیدی تأسیس شد. کارخانه کمپوت شاداب دومین واحد تولیدی استان بود که مدتها با وسایل دستی و به صورت یک کارگاه خانگی اداره میشد، اما بعدها با وارد کردن دستگاههای این صنعت به یک کارخانه تبدیل شد. برابر اسناد موجود، کارخانه شاداب خراسان محصولاتش را سال ۱۳۳۰ در خیابان پهلوی و روبهروی باغ ملی به فروش میرساند.
کمپوت و کنسرو میخوش با مدیریت برادران دیلمانیان هم در سال ۱۳۱۶خورشیدی در مشهد شروع به کار کرد. محل آن ابتدا خیابان تهران در محله عیدگاه بود که به علت نامناسب بودن جا، پس از مدتی به خیابان رازی منتقل شد و تا سال ۱۳۳۵خورشیدی در این خیابان بود.
در ادامه، وجود شرایط مساعد برای سرمایهگذاری سبب شد دولت نیز به فکر سرمایهگذاری در مشهد بیفتد و کارخانه کمپوتسازی تأسیس کند؛ این کارخانه «کمپوت سازی نمونه سازمان برنامه شهدساز» بود که در دهه ۳۰ خورشیدی به بهرهبرداری رسید. این کارخانه در خیابان بهار جنب کوچه حجارباشی در زمینی به مساحت ۵۰۰۰ متر مربع قرار داشت. در اسناد آمده، از آنجا که این کارخانه دولتی بوده، تفاوتهای زیادی با سایر کارخانههای کمپوتسازی خصوصی در مشهد داشته است.
مثلا ماشینهایش همه مدرن اتومات و شبیه کارخانههای اروپایی بوده و به خاطر بودجه دولتی وضعیت بهتری را تجربه میکرده است. کارخانه کمپوت خوشاب نیز در سال۱۳۳۰ به نام «چهارفصل» در خیابان جم تأسیس و در سال۱۳۴۸ به انتهای خیابان عامل منتقل شد. مدیریت خوشاب با آقای بابایی بوده است. در اواخر سال ۱۳۳۶، حاجکاظم غراب، ضمن خریداری و توسعه کارخانه کمپوتسازی منبعیان، واقعدر خیابان مولوی، نام آن را به «ممتاز» تغییر داد.
وی پس از چندی، محل کارخانه را به خیابان شاهرخ، کوچه ممتاز انتقال داد. میوه این کارخانه از باغهای آستان قدس رضوی تأمین میشد و ۱۰ کارگر دائم داشت. البته در کنار این کارخانهها، میتوان از «مجتمع کشت و صنعت چین چین (تأسیس ۱۳۵۲ خورشیدی)»، شرکت کمپوت و کنسرو «سوغات خراسان (تأسیس سال ۱۳۴۴ خورشیدی)» و کارخانه کنسرو و سردخانه «رضوی (تأسیس سال ۱۳۵۲خورشیدی)» هم نام برد.