مدیرکل مرکز هنر‌های نمایشی حوزه هنری: تئاتر مسجدی، تربیت هنرمندان متعهد و متخصص کشور را تضمین می‌کند خانواده؛ سنگری برای حفظ آرامش و هویت خانواده امن با محبت | خانواده در سایه مهرورزی به امنیت دست می‌یابد هشدار رئیس بنیاد شهید درخصوص انتشار خبرهای کذب صدور کارت‌ برای آزادگان توسط بیگانگان حکمرانان آمریکایی وحشت خود از خیزش‌های عمومی در این کشور را کتمان نکنند وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: مجموعه‌های قرآنی ورود جدی در معرفی شخصیت پیامبر اکرم(ص) داشته باشند احراز شهادت در جنگ ۱۲ روزه انجام شد | رفع مشکل تشدید مجروحیت جانبازان به زودی پیام تسلیت رئیس‌جمهور درپی درگذشت مادر ۳ شهید دوران دفاع مقدس تحصیل دانش پژوهان از ۱۳۰ ملیت در جامعةالمصطفی روزهای قمر در عقرب آبان ۱۴۰۴ تأکید بر تشکیل صندوق حمایت از هنرمندان دفاع مقدس ناشنوایان عراقی، مهمان امام رضا (ع) شدند + فیلم شرکت ۶۰۰ هزار دانش‌آموز سراسر کشور در اعتکاف در سال ۱۴۰۳ برگزاری جشن میلاد حضرت زینب(س) در هیئت‌های سراسر کشور رونمایی از کتابی مشتمل بر سروده‌های شاعران اهل بیت(ع) مساجد ظرفیت بالایی برای کمک به دولت در امور مختلف دارند عطری از تقوا در کوچه‌های مشهد | به بهانه سالگرد مرحوم آیت‌الله میرزا جوادآقا تهرانی رسالت ذکرالله در معماری روح | در باب عبادت و سلوک معنوی چه کنیم خدا هوایمان را داشته باشد؟ | بررسی چیستی، چرایی و آثار «ذکر»  ورثه چه زمانی می‌توانند در اموال میت تصرف کنند؟
سرخط خبرها

نگفته حل کرد مشکلم را

  • کد خبر: ۳۴۵۴۵۳
  • ۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۰
نگفته حل کرد مشکلم را
شعری که چندسال پیش برای حضرت‌زینب (س) نوشته بودم و کامل نشده بود را دوسه‌شب پیش کامل کردم و در انجمن خواندم و بیت پایانی خیلی مورد اقبال حاضران و مخصوصا استاد شفق واقع شد.

ساعت ۸ صبح بود که یکی از شبکه‌های سیما صلوات‌خاصه امام‌رضا (ع) را پخش کرد، دلم برای حرم تنگ شد. یک هفته پیش حرم بودم ولی انگار مدت زیادی است از بهشت دورم. دلم پرکشید که از ورودی شیرازی وارد حرم مطهر شوم و مسیر را بروم سمت مسجد گوهرشاد و نماز را به جماعت رو به ایوان مقصوره بخوانم. اما با صدای بچه افکارم به‌هم ریخت و رفتم سراغش.

فردای این اتفاق زهرا تماس گرفت و گفت: این‌هفته میای انجمن؟ و فکر کردم شاید بد نباشد به بهانه حضور در انجمن شعر رضوی زیارت هم بروم. درمسیر شعر خواندیم و وارد پارکینگ حرم شدیم و، چون کیف سبکی برداشته بودم پیش از اینکه تفتیش زهرا تمام شود اذن‌دخول را هم خواندم.

وارد جلسه شدیم و، چون ایام شهادت امام‌حسین (ع) بود غالبا شعر‌های عاشورایی خوانده شد.

شعری که چندسال پیش برای حضرت‌زینب (س) نوشته بودم و کامل نشده بود را دوسه‌شب پیش کامل کردم و در انجمن خواندم و بیت پایانی خیلی مورد اقبال حاضران و مخصوصا استاد شفق واقع شد.

طبق روال هرهفته جلسه را با صلوات خاصه امام‌رضا (ع) به پایان بردند و وقتی جلسه را ترک کردیم یاد بچه افتادم که در خانه بود و باید پیش از آنکه صبر پدرش تمام شود به خانه برگردم.

از پله‌های پارکینگ آمدیم پایین که زهرا گفت: ولی خیلی حس بدیه دارن اذان میگن و ما داریم از حرم خارج می‌شیم کاش نماز می‌خوندیم.

یادم آمد دیروز دلم برای نمازجماعت خواندن در حرم تنگ شده بود و گفتم: خوب برگردیم!

مجدد وارد صحن پیامبر اعظم (ص) شدیم و بعد هم رفتیم مسجد گوهرشاد و نماز را به جماعت خواندیم و کنار پنجره رو به ضریح گره از گلو باز کردیم و با عجله به سمت پارکینگ آمدیم که به خانه برگردیم. در مسیر پارکینگ آن‌قدر سبک‌بال بودم که شروع کردم به زمزمه کردن ابیاتی از غزل رضوی‌ام:

یاعلی‌ابن موسی‌الرضا

مرا بگیر از خودم که قدری میان صحنت قرار گیرم
مرا بگیر‌ای قرار عالم من از خودم سال‌هاست سیرم

مرا به مهمان‌پذیر باران دوباره در صحن خود فرا خوان!
پناه من! از شما چه پنهان که دست‌خالی‌تر از کویرم

دراین شبستان سرد دنیا که هست انسان هماره تنها
کشانده نوری مرا به اینجا بدون مهر تو زمهریرم

در این حرم معنی تعالی نبوده غیراز شکسته بالی
من آن دلم که در این حوالی شکسته‌ام تا که پر بگیرم!

دوباره گفتم: غم دلم را به او بگویم، عوالمم را!
نگفته حل کرد مشکلم را ضریح فهمید گوشه‌گیرم

خوشا امیدآفریدن تو! قرار آخر، رسیدن تو!
به شوق یکبار دیدن تو! سه بار من حاضرم بمیرم

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->