تولیت آستان قدس رضوی: قهرمانی تیم‎‌های ملی کشتی، گسترش وحدت و همدلی را در جامعه رقم زد قطار مهربانی چه مکان‌هایی برای اقامه نماز مکروه است؟ سخن رهبر انقلاب درباره مجتهدان زن، صرف توصیه نیست بلکه الزام‌آور است «نقاره‌چی»؛ داستان زندگی زنده‌یاد احمد قوام شکوهی و پیوند تاریخ، حرم امام رضا(ع) و ادبیات نوجوان تولیت آستان قدس رضوی: رسالت علمای دینی، افشای توطئه‌های دشمنان و حفظ کیان اسلام است تهیه و توزیع بسته‌های فرهنگی با موضوع فرهنگ رضوی برای کشورهای همسایه فواید شگفت‌انگیز آیت‌الکرسی پرونده‌های جانبازی ساماندهی می‌شوند مصطفی محدثی‌خراسانی دبیر یازدهمین جشنواره شعر بسیج شد آغاز ثبت‌نام مرحله جدید عمره مفرده درب طلایی جدید حرم حضرت عباس(ع) نصب شد + فیلم انفاق، بدون مرز | آموزه‌های دینی درباره مسئولیت‌پذیری اجتماعی چه می‌گویند؟ آیت‌الله علم‌الهدی: وظیفه خطیر ائمه‌ جمعه در درجه اول، جذب جوانان به مساجد است راه‌اندازی برج فناوری ایثار | حمایت از ۱۱ هزار نخبه شاهد و ایثارگر قهرمانان تیم ملی کشتی جمهوری اسلامی ایران به حرم مطهر امام‌رضا(ع) مشرف شدند آغاز رقابت مسابقات قرآن بسیج سراسر کشور از ابتدای آبان ۱۴۰۴ مشهد، خاستگاه فقیهی که علم را با اخلاق آمیخت | نگاهی به خدمات علمی و اجتماعی آیت‌الله مروارید آغاز ثبت‌نام المپیاد علمی حوزه‌های علمیه سراسر کشور تأکید بر ترویج فرهنگ رضوی و نهج‌البلاغه در مدارس کشور
سرخط خبرها

نگفته حل کرد مشکلم را

  • کد خبر: ۳۴۵۴۵۳
  • ۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۰
نگفته حل کرد مشکلم را
شعری که چندسال پیش برای حضرت‌زینب (س) نوشته بودم و کامل نشده بود را دوسه‌شب پیش کامل کردم و در انجمن خواندم و بیت پایانی خیلی مورد اقبال حاضران و مخصوصا استاد شفق واقع شد.

ساعت ۸ صبح بود که یکی از شبکه‌های سیما صلوات‌خاصه امام‌رضا (ع) را پخش کرد، دلم برای حرم تنگ شد. یک هفته پیش حرم بودم ولی انگار مدت زیادی است از بهشت دورم. دلم پرکشید که از ورودی شیرازی وارد حرم مطهر شوم و مسیر را بروم سمت مسجد گوهرشاد و نماز را به جماعت رو به ایوان مقصوره بخوانم. اما با صدای بچه افکارم به‌هم ریخت و رفتم سراغش.

فردای این اتفاق زهرا تماس گرفت و گفت: این‌هفته میای انجمن؟ و فکر کردم شاید بد نباشد به بهانه حضور در انجمن شعر رضوی زیارت هم بروم. درمسیر شعر خواندیم و وارد پارکینگ حرم شدیم و، چون کیف سبکی برداشته بودم پیش از اینکه تفتیش زهرا تمام شود اذن‌دخول را هم خواندم.

وارد جلسه شدیم و، چون ایام شهادت امام‌حسین (ع) بود غالبا شعر‌های عاشورایی خوانده شد.

شعری که چندسال پیش برای حضرت‌زینب (س) نوشته بودم و کامل نشده بود را دوسه‌شب پیش کامل کردم و در انجمن خواندم و بیت پایانی خیلی مورد اقبال حاضران و مخصوصا استاد شفق واقع شد.

طبق روال هرهفته جلسه را با صلوات خاصه امام‌رضا (ع) به پایان بردند و وقتی جلسه را ترک کردیم یاد بچه افتادم که در خانه بود و باید پیش از آنکه صبر پدرش تمام شود به خانه برگردم.

از پله‌های پارکینگ آمدیم پایین که زهرا گفت: ولی خیلی حس بدیه دارن اذان میگن و ما داریم از حرم خارج می‌شیم کاش نماز می‌خوندیم.

یادم آمد دیروز دلم برای نمازجماعت خواندن در حرم تنگ شده بود و گفتم: خوب برگردیم!

مجدد وارد صحن پیامبر اعظم (ص) شدیم و بعد هم رفتیم مسجد گوهرشاد و نماز را به جماعت خواندیم و کنار پنجره رو به ضریح گره از گلو باز کردیم و با عجله به سمت پارکینگ آمدیم که به خانه برگردیم. در مسیر پارکینگ آن‌قدر سبک‌بال بودم که شروع کردم به زمزمه کردن ابیاتی از غزل رضوی‌ام:

یاعلی‌ابن موسی‌الرضا

مرا بگیر از خودم که قدری میان صحنت قرار گیرم
مرا بگیر‌ای قرار عالم من از خودم سال‌هاست سیرم

مرا به مهمان‌پذیر باران دوباره در صحن خود فرا خوان!
پناه من! از شما چه پنهان که دست‌خالی‌تر از کویرم

دراین شبستان سرد دنیا که هست انسان هماره تنها
کشانده نوری مرا به اینجا بدون مهر تو زمهریرم

در این حرم معنی تعالی نبوده غیراز شکسته بالی
من آن دلم که در این حوالی شکسته‌ام تا که پر بگیرم!

دوباره گفتم: غم دلم را به او بگویم، عوالمم را!
نگفته حل کرد مشکلم را ضریح فهمید گوشه‌گیرم

خوشا امیدآفریدن تو! قرار آخر، رسیدن تو!
به شوق یکبار دیدن تو! سه بار من حاضرم بمیرم

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->