توبه نهفقط تغییر ظاهری در رفتار انسان، بلکه دگرگونی بنیادین در باطن و جهتگیری درونی اوست که زمینهساز تغییر سرنوشت و ارتقای معنوی به شمار میرود. مسیر سعادت انسان در تقوا و مراقبت دائمی از ایمان تعریف میشود. تقوا که اساس بندگی و محور عزت است، مانعی برای لغزشها و گناهان است. درواقع، توبه حقیقی بازگشت از مسیر واگرایی با خدا و قطع وابستگی به او، به سمت خداگرایی و جلب رحمت و مغفرت الهی است.
گاهی مفهوم گناه در ذهن ما معنای درستی ندارد. گناه به معنی معصیت خداوند است، اما آسیبی که وارد میکند، متوجه ذات خدا نیست، بلکه انسان را دچار تخریب درونی میسازد. گناهکار مانند کسی است که با دست خود به نفسش ضربه میزند و محیط قلب و روح خود را آلوده میکند؛ همانند نوشیدن سم که به جسم و جان آسیب میزند.
بنابراین، چرا انسانی باید عذاب شود وقتی فقط به خویشتن آسیب رسانده است؟ پاسخ در وجود یا نبود رابطه توحیدی نهفته است. عامل اصلی استحقاق عذاب، قطع رابطه با خدا و پیوستن به جبهه شیطان است. گناه زمانی عذابآور است که نشانه واگرایی از خداوند است و همین گناه موجب جدایی از او و شیطانگرایی قلبی است.
ترک خداگرایی و تمایل به ناحق، منشأ اصلی مستوجب مجازاتشدن است، نه اینکه صرفا خود عمل گناه عذابآور باشد؛ بنابراین در اینجا توبه به معنای اصلاح جهت قلبی و بازگشت از مسیر شیطانگرایی به خداگرایی است و در این بازگشت، گرایشهای درونی انسان دگرگون و خداگرایی جایگزین تمایل به باطل و گناه میشود.
این همان نکتهای است که در قرآن کریم بهصورت اعجابانگیزی بیان شده است. در آیات قرآن آمده است: «فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» یعنی خداوند سیئات توبهکنندگان را به حسنات تبدیل میکند. معنای حقیقی این آیه نه صرف تغییر ظاهری، بلکه تغییر جدی نیت، انگیزه و جهتگیری قلبی است.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به این موضوع پرداخته و با استناد به روایتی از امام محمدباقر (ع)، ابعاد کاملتری از این حقیقت را روشن کرده است. در این روایت، خداوند خود در قیامت حسابرسی بندهای را که در دنیا گناه کرده، ولی توبه، ایمان و عمل صالح داشته است، برعهده میگیرد. فرشتگان کنار میروند و کسی جز خدا و خود بنده از حساب آگاه نمیشود.
خداوند گناهان بنده را به یاد او میآورد، او اقرار میکند و خداوند فرمان میدهد همه سیئات نوشتهشده به حسابش پاک و بهجای آن عمل صالح ثبت شود. سپس به اهل عالم اعلام میکند که این بنده جز کار نیک انجام نداده است و او را به بهشت وارد میکند و این معنای واقعی تبدیل گناه به حسنه است و این یعنی تغییر در کردار و تغییر در ثبت اعمال در نامه عمل.
ماه محرم که آن را پشتسر گذاشتیم، با اشک و عشق به امامحسین (ع) و مصائب اهلبیت (ع) همراه بود. این اشک باید زمینهساز تحول روحی و برگشت واقعی به سوی خداوند شود. ثمره شعائر و عزاداریهای این ماه، تصمیم عملی برای ترک گناه و اصلاح مسیر زندگی است. این توبه، موجب بازسازی رابطه خدایی و گسستهنشده با خداوند است.
باید توجه داشته باشیم که آغاز ماه صفر، مصادف با یکی از ایام تلخ تاریخ اهلبیت (ع) است؛ روزی که اهلبیت پیامبر (ص) پس از اسارت وارد شام شدند. این روز نماد اوج مصائب و فداکاریهای خاندان عصمت و طهارت است و باید درسی باشد برای تأمل در مسیر بندگی و بازنگری در رفتار و رابطه خود با خدا و از خداوند بخواهیم که شرکت ما در مراسم عزاداری و تعظیم شعائر حسینی را مقدمه توبه واقعی و سعادت دنیوی و اخروی ما قرار بدهد.