مشغول استراحت کنار یکی از موکبهای بینراهی در جاده نیشابور بودم که دیدم ماشینی بعد از توقف، چند جعبه از ماشینش بیرون آورد. یکی از آنها را که سنگینتر بود، خودش به دست گرفت و یکی دیگر را دو پسر نوجوان به سمت ما که از گرمای وسط روز در پناه خنکای سایبان نشسته بودیم، آوردند و تعارفمان کردند؛ شلهزرد نذری بود. یکی، نذری را تعارف میکرد و دیگری قاشق به زائران میداد. آنطرفتر نیز پدر کنار دختران خودش و فامیل، همین کار را میکرد و توزیع و تعارف قاشقها به عهده دخترها بود. هر زائری هم وقتی نذری را میگرفت، از همه آنها تشکر میکرد.
مرد از اهالی نیشابور بود و به همراه بزرگزنان و مردان کوچک خانوادهاش، به دل جاده زده بود تا آنچه از دستش برآمده را با ادب و احترام، نثار زائران پیاده امام رضا(ع) کند. این حرکت، مرا یاد پیادهروی اربعین انداخت که مردان و زنان بههمراه فرزندانشان در مسیر زائران قرار میگیرند و از آنها پذیرایی میکنند.
همراهی فرزندان در چنین کاری از سوی خانوادهها که یک طرف ماجرا، امام رضا(ع) و محبتش وجود دارد، بیشک، سالها در ذهنشان باقی خواهد ماند. این همراهی، بسیار باارزشتر و پرثمرتر از هزاران درس تئوری درباره محبت به اهلبیت(ع) است که در کلاسهای درس به دانشآموزان یاد میدهند. در واقع، همین توزیع قاشق که شاید کار سادهای به نظر برسد، اما در کار تربیت و تربیت دینی اثرگذاری عمیقی دارد. ما هیچکداممان بسیاری از تاریخ افراد را که در کلاسهای درس گذراندیم یا در کتابها خواندهایم به یاد نداریم، اما هیچگاه، لذت کمککردن به هیئت مسجد محله و روضههای خانوادگی را فراموش نخواهیم کرد و اینها بهخاطر حمایت بزرگترهایی است که میدانند بذر تجربه در سنین کودکی و نوجوانی، نهال بهتر و میوه شیرینتری از زندگی و انس با معنویات میدهد.
یکی از راههای ایجاد محبت اهلبیت(ع) در سنین کودکی همین تجربههای ساده و عملی است. خیلی فرق میکند هر هفته، فرزندان را به زیارت یا مسجد ببریم و با مهربانی، با آنها برخورد کنیم و خاطرهای خوش برایشان بسازیم تا زمانی که خودمان برویم و از آنها بخواهیم همین روند را در بزرگسالی داشته باشند. کودکی که شیرینی عبادت، کار درست و پسندیده و محبت خداوند را به واسطه تجربه و همراهی با خانواده و بزرگترها بچشد و مزه کند، در عمق جانش نفوذ میکند و اثر درازمدتی بر روح و روان و فکر و عملش میگذارد.
همه اینها با ترفندی به نام «عادت» شکل میگیرد که هم در تربیت دینی به آن اشاره شده و هم در اصول رفتاری و تربیتی آمده است. عادتها تا پایان عمر، بخشی از تربیت و رشد انسانی را شکل میدهند، اما هرچه سن، کمتر باشد، اثرگذاری عادتها، بیشتر و عمیقتر است و این عادت اگر در گذر زمان، حفظ و تکرار شود، تبدیل به سبک زندگی میشود.