شهیدی که در تمام مسجد‌های مشهد نماز خواند لزوم تبیین جایگاه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با نگاه به زن و خانواده طراحی‌های محمود فرشچیان رونمایی می‌شود تبیین ۳ عنصر حیاتی برای کار فرهنگی از دیدگاه آیت الله اعرافی آیا هر خرج گران‌قیمتی اسراف است؟ دامنه مشمولان تشرف به حج ۱۴۰۵ گسترده‌تر شد آیا دعا را باید با رعایت تجوید خواند؟ از خدا چه تصوری داریم؟ عدل الهی و معمای رنج! | چگونه به سؤالاتی که درباره عدل خداوند به ذهنمان می‌آید، پاسخ دهیم؟ مسیح بلوچستان که بود؟ افتخارآفرینی سجاد نوری از خراسان رضوی در چهل و هشتمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم آغاز فصل سوم «زندگی با آیه‌ها» با هدف‌گذاری ۵۰ میلیون مخاطب ۷۰ میلیارد تومان بودجه برای تربیت حافظان قرآن تخصیص یافت آیین‌های حرم مطهر امام‌رضا(ع) | روایت ۴ قرن جاروکشی در آستان رضوی مهلت نقل و انتقال دانشجویان شاهد و ایثارگر وزارت علوم تا ۵ آبان ۱۴۰۴ توضیحات ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر درباره خبر آموزش ۸۰ هزار نیروی امربه‌معروف فراخوان دومین جشنواره فرهنگی هنری «میقات» ویژه زائران حج ۱۴۰۵ منتشر می‌شود حذف مسلمان در هند با پروژه «مسلمان خوب، مسلمان بد» ۷۰۰ دانش آموزی بروجردی به مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس اعزام می‌شوند آیت‌الله مکارم‌شیرازی: ساخت و توسعه حرم‌ها جلوه‌ای از محبت به اهل‌بیت(ع) است
سرخط خبرها

سلام کردی و سِحر جهود باطل شد

  • کد خبر: ۳۵۷۴۷۶
  • ۱۸ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۳
سلام کردی و سِحر جهود باطل شد
آهنگ‌ساز تماس گرفته، می‌گوید یک شعر حماسی باشکوه می‌خواهد برای میلاد رسول‌ا... (ص). همین‌قدر کوتاه و مختصر و دشوار.

آهنگ‌ساز تماس گرفته، می‌گوید یک شعر حماسی باشکوه می‌خواهد برای میلاد رسول‌ا... (ص). همین‌قدر کوتاه و مختصر و دشوار. انگار قرار باشد اقیانوسی را در یک لیوان دسته‌دار فرانسوی بگنجانم. می‌نشنم پای صندوقچه کلماتم. همین‌طور هاج و واج نگاه می‌کنم. دست می‌برم بین رقیق‌ترین کلمات. چند باری می‌نویسم. خط می‌زنم. وزن را عوض می‌کنم.

قافیه را از سر می‌گیرم. در نمی‌آید. دارم دور خودم می‌چرخم. از هر طرف می‌روم می‌رسم به «نور» و «باران» و «آسمان». تمام آنچه از عظمت خاتم الانبیاء (ص) در سر دارم، شمایل روشنی از یک مرد عرب‌زبان مهربان است که بوی خوشی می‌دهد، صبور و آرام است و از رد قدم‌هایش، جوانه می‌روید. اینها، اما در شعر هفت هشت‌بندی من جا نمی‌شود. 

آهنگ‌ساز می‌خواهد دست به دامن کدام ساز شود؟ عود و تنبور می‌آورد یا قانون و رباب و دوتار؟ خیالم تلو می‌خورد توی سکانس‌هایی از فیلم محمدِ (ص) مجید مجیدی. آنجایی که شب ولادت است. کهکشان راه شیری تا حوالی حجاز پایین آمده و یک تکه ماه از پنجره خانه عبدالمطلب پیداست. 

آمنه، دست‌های کوچک کودکش را در دست گرفته. چند پلان جلوتر، عبدالمطلب از میانه قبیله‌اش عبور می‌کند، دستی به حجرالاسود می‌کشد و نام پسرش را می‌گذارد محمد. بت‌ها زمین می‌افتند. جمعیت گر می‌گیرد و درست از همین جای تاریخ، پرتکرارترین نام در جهان اسلام متولد می‌شود. چکه‌های زندگی محمد، سکانس به سکانس جلو می‌آید و من هنوز از کلمات عقبم. هیچ مصرعی قوت نمی‌گیرد. دلم می‌خواهد فقط بنشینم و تماشایش کنم. او به تنهایی، زیباترین غزل تاریخ اسلام است. هرچه بنویسم، دست وپا زدن است. نامش، حماسه است. نواست. 

من فقط مثل کودکانی که تازه زبان باز کرده‌اند، دوست داشتنم را دست‌و‌پا شکسته، سوار بر اوزان شعر فارسی می‌کنم: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن و بعد کلمات آهسته آهسته ردیف می‌شوند: «تمام آینه‌ها سمت نور مایل شد/ به جان خسته عالم سرور نازل شد// بتان کعبه شکست و حضور او حس شد/ ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد...». 

احساس می‌کنم کسی دستم را گرفته، دارد کلمات را می‌گذارد توی دهانم. حالا من هم به اندازه تمام آنچه از محبت او در دلم دارم، شاعر درباری بی‌سر‌و‌زبانی شده‌ام که به لکنت افتاده. با این همه شعرم را تمام می‌کنم در حالی که توی بند آخرش دست پدرانه‌اش را در این بحبوحه آخرالزمانی بر سر جهان اسلام احساس می‌کنم: «زمین به نام تو چرخید و ماه کامل شد/ سلام کردی و سِحر جهود باطل شد...»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->