انتشار رمان‌های «ابله» و «جنایت و مکافات» داستایفسکی با طرح جلد جدید افتتاح نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت «یوز» در مشهد اکران می‌شود | جشن خانوادگی قهرمان ایرانی در سینماهای هویزه و کوهسنگی حضور فیلم کوتاه «سوور» در ۴ جشنواره جهانی فیلم صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ همه چیز درباره «تیلی نورود»، نخستین بازیگر هوش مصنوعی سینما | آیا بازار کار بازیگران هالیوود کساد خواهد شد؟ ساخت «رستاخیز مسیح» مل گیبسون با بازیگران جدید مرمت فیلم و انیمیشن‌های قدیمی جشنواره فیلم کوتاه تهران چقدر زمان برده است؟ جشنواره فیلم‌های کمدی؛ بستری برای کشف استعدادهای جوان نمایش موزیکال «الیور توئیست» روی صحنه می‌رود آثار منتخب تئاتر مردمی بچه‌های مسجد در مشهد به صحنه می‌روند + اسامی راه یافتگان نویسنده سوئیسی جایزه کتاب آلمان ۲۰۲۵ را از آن خود کرد «سعید مظفری» دوبلور پیشکسوت درگذشت + علت فوت سریال «شیش‌ماهه» مهران مدیری در مرحله تدوین قرار گرفت + تصاویر یادبود سینمای تقوایی در شبکه نمایش سینماگران سنتی در خطر! | صنعت سینما دیجیتالیزه می‌شود مهرجویی و تقوایی، هنرمندان فقید سینمای ایران در یک‌ قاب + عکس چرا گاهی آهنگ‌ها رهایمان نمی‌کنند؟ رسانه‌های هوشمند، روایت‌سازان تولید ملی
سرخط خبرها

هنر ایرانی در گذر زمان، از نصف جهان تا پایتخت معنوی ایران

  • کد خبر: ۳۶۰۶۵۶
  • ۰۱ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۴
هنر ایرانی در گذر زمان، از نصف جهان تا پایتخت معنوی ایران
هنر در ایران هیچ گاه صرفا زینتی یا سرگرمی نبوده، بلکه زبان ایمان، زیبایی و هویت مردم این سرزمین است.

چندی پیش در برنامه رادیویی «شب چراغ» رادیو خراسان رضوی فرصتی داشتم تا درباره نسبت مکتب هنری اصفهان با هنر و معماری رضوی سخن بگویم. آن گفت‌و‌گو مرا بر آن داشت تا در قالب این یادداشت، نکات اصلی بحث را بازنویسی کرده و به مخاطبان تقدیم کنم. هنر در ایران هیچ گاه صرفا زینتی یا سرگرمی نبوده، بلکه زبان ایمان، زیبایی و هویت مردم این سرزمین است.

از گنبد‌های دوپوسته و کاشی‌های گوناگون تا ظرافت خوش نویسی و نگارگری، هر اثر هنری حامل معنایی قدسی است که روح انسان را به جهان معنا پیوند می‌دهد. در حقیقت، هنر در تمدن اسلامی ایرانی بخشی از دین داری بوده است؛ همان گونه که معمار، نقاش یا خوش نویس، کار خود را نوعی عبادت و خدمت به حقیقت می‌دانست.

مکتب اصفهان؛ فراتر از یک سبک

اصفهان را نمی‌توان تنها با میدان نقش جهان یا مسجد شیخ لطف ا... تعریف کرد. این شهر، به ویژه از روزگار سلجوقیان تا اوج صفویه، بستری برای شکل گیری مکتبی مهم و هنری بود؛ مکتبی که نباید آن را به یک سبک هنری تقلیل داد، بلکه باید در چارچوب نظامی فکری و زیباشناختی بررسی اش کرد.

یکی از راز‌های شکل گیری مکتب اصفهان، هماهنگی میان اجزای گوناگون آن است. معماری در کنار کاشی کاری، کتیبه‌ها در کنار نقاشی، و صنایع دستی در کنار طراحی فضا‌ها قرار می‌گیرند تا تجربه‌ای قدسی برای مخاطب فراهم آورند. از این منظر، مکتب اصفهان نه تنها زیبایی چشم را مخاطب قرار می‌دهد، بلکه روح را نیز به حرکت درمی آورد.

اصفهان در آیینه مشهد

ردپای هنر اصفهان را می‌توان در جای جای حرم مطهر امام رضا (ع) مشاهده کرد. از گنبد‌های مستحکم تا کتیبه‌های خوش نویسی بی بدیل، از کنش‌های هنری اصفهان تأثیر پذیرفته‌اند. بااین حال، آنچه در مشهد شکل گرفت، تقلید صرف نبود؛ بلکه بازآفرینی و تکاملی تازه بود. در واقع مکتب اصفهان در مشهد زمینه‌ای برای شکل گرفتن مکتب هنر رضوی شد.

مکتبی که چهار شاخص اصلی هر مکتب هنری یعنی اندیشه بنیادین و جامع، اصول زیبایی شناسی خاص، نوآوری فنی و پشتوانه ایدئولوژیک را دارد و بر خلاف مکاتب سلف خویش، پیوسته و مستمر نقش آفرینی کرده و همیشه زنده است. هنر اصفهان وقتی در جوار بارگاه رضوی قرار گرفت، رنگ و بوی خاصی یافت. معماران و هنرمندان در مشهد تلاش کردند روح اثر را با معنویت زیارت هماهنگ کنند. بنابراین، هنر اصفهانی در مشهد به تکامل رسید.

فرم و معنا

رنگ ها، نقوش، روابط هندسی و امثال این‌ها نمونه‌هایی از بروز و ظهور غیرمستقیم معنا در قالب فرم هستند. رمزگان رنگ‌ها تنها یک نمونه است؛ رنگ‌هایی که نه تنها جنبه زیبایی صرف ندارند، بلکه حامل پیام‌های معنوی‌اند. نقوش اسلیمی و ختایی در کنار گره‌های ۸ و ۱۲ پر، هندسه‌ای مقدس را شکل داده‌اند. هم نشینی نظام‌مند هنر‌ها در مدار معنای یکتای توحیدی و رضوی، به مثابه زبان هنر رضوی بروز یافته است.

هنرمندان؛ از دیروز تا امروز

تاریخ مکتب اصفهان بر شانه‌های هنرمندانی ایستاده که آثارشان مرز زمان و مکان را درنوردیده است. از خوش نویسان و کاشی کاران عصر صفوی تا نگارگران معاصر مانند استاد محمود فرشچیان، همه در استمرار این سنت نقش داشته‌اند. فرشچیان با نگاره‌های شورانگیز خود نمونه‌ای روشن است از چگونگی امتداد روح مکتب اصفهان در زبان تصویری امروز؛ هنری که هم به ریشه‌ها وفادار است و هم با مخاطب جهانی معاصر گفت‌و‌گو می‌کند. اینجاست که اهمیت آموزش و نهادسازی فرهنگی نیز آشکار می‌شود.

 اگر درگذشته کارگاه‌های هنری در اصفهان یا مشهد به عنوان پایگاه‌های تربیت شاگردان و انتقال سنت عمل می‌کردند، امروز هم می‌توان چنین کارکردی را در قالب مراکز هنری و دانشگاهی دنبال کرد. مکتب هنر رضوی برای بقا و تداوم در عصر رسانه نیازمند همین بازآفرینی نهادی است.

نقش مکتب هنری اصفهان و آمیختنش با مکتب هنر رضوی، تنها یادگار تاریخ نیست، بلکه ریشه‌ای زنده است که هنوز می‌تواند الهام بخش باشد. حرم مطهر رضوی با زبان هنر زمینه‌ای برای تجربه قدسی و معنوی است. هنری که از شهرهایی، چون اصفهان سرچشمه گرفته، اما در مشهد به بلوغ رسیده است. 

بازاندیشی در این میراث، ما را به سمت هنری معاصر رهنمون می‌کند که هم زیبایی بصری دارد و هم معنای قدسی را در جان مخاطب می‌نشاند. اگر هنر در گذشته توانست به عنوان زبان ایمان، جان نسل‌ها را تسخیر کند، امروز نیز می‌تواند در میدان فرهنگ و رسانه همین نقش را ایفا کند؛ مشروط به آنکه به جای تقلید سطحی، ریشه‌های اصیل مکتب هنر رضوی را بازخوانی و بازآفرینی کنیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->