به گزارش شهرآرانیوز، سالگرد درگذشت حسین لعل، یکی از بازیکنان ارزشمند ابومسلم در دهه ۶۰ است؛ پیشکسوتی که سال گذشته درست در همین روزها راهی دیار باقی شد و مثل بیشتر موسپیدان فوتبال درحالی آسمانی شد که از دنیای فوتبال مدتها دور شده بود و کسی غیر از نزدیکانش از او خبر نداشت. به پاسداشت روزهای طلایی که شادروان لعل برای فوتبال خراسان رقم زد، در اولین سالگرد رفتنش، قاسم زردکانلو که در مقطعی مربی او در تیم منتخب خراسان بوده، یادداشتی نوشته است که در ادامه میخوانید.
«یک سال از رفتن حسین لعلیوسفی هم گذشت. به یاد روزهایی که در اوج بود و برای شادی هواداران ابومسلم گلزنی میکرد، افتادم. یادم آمد که چقدر نجیب و دوستداشتنی و چقدر بیحاشیه و بیادعا بود. در تیم منتخب مدتی مربیاش بودم. هیچ انرژی منفی از او در ذهنم نیست. به یاد ندارم که بد کسی را گفته باشد. بعد از پایان فوتبالش که در بانک صادرات مشغولبهکار شد، چند بار بیشتر ندیدمش. این اواخر برای پسرش چندبار با من صحبت کرد و دوست داشت فوتبالش رشد کند.
به او گفتم شک نکن اگر استعدادش مانند تو در فوتبال باشد، به حقش خواهد رسید؛ اما فوتبال همه زندگی نیست. شاید او در تحصیل یا کار دیگری خیلی از تو جلو بزند. اصرار زیاد برای فوتبالش نکن. خداراشکر پسرش در تحصیل موفق بوده و در مراقبت از پدر، نمونه و الگو. او در مریضی پدرش نشان داد چه مردی است. این بچههای فوتبال دههشصتی چه گوهرهای گرانبهایی هستند. هر وقت آنها را میبینم، چقدر حالم خوب میشود. یکی از یکی بهتر و آقاتر، مثل حسین که خیلی مؤدب وآقا بود. دوستانش حق رفاقت را به جا آوردند و همگی از رفتن حسین، غمگین بودند. من که سنوسالی را گذراندهام، به همه این فوتبالیستهای دهه ۶۰ و ۷۰ مشهد افتخار میکنم. خیلی از درسهای زندگی را در عین اینکه مربی بودم، از آنها که بازیکن بودند، یاد گرفتم. بهترین خاطرات زندگی را با آنها دارم. با بعضیهایشان بازی هم کردهام.
همه دوستداشتنی و محترم و ارزشمندند که یکی از آنها حسین لعل عزیز بود که از میان ما رفت؛ اما نام و خاطراتش و عملکرد دوران فوتبالش در تاریخ فوتبال خراسان و تیم ابومسلم که اوجش بود، ماندگار است. شک ندارم خیلی از تماشاگران دههشصتی هم که همگی عاشق فوتبال بودند، از رفتن حسین لعل غمگین و ناراحتاند و خاطرات قشنگی از بازیهای خوب و جوانمردانه او دارند. حسین لعل عزیز! همتیمیهایت در ابومسلم وتوربو و بانک صادرات و تیم منتخب و بازیکنان تیمهای دیگر و سعدآباد آن موقع و همچنین هدفگلکاریهای بامرام، برایت اشکها ریختند. جایت خالی است، خیلی هم خالی است؛ افسوس و صدافسوس که زود رفتی.»