به گزارش شهرآرانیوز، تیم ملی فوتبال ایران در دیداری دوستانه توانست با بردی کمجان و عملکردی نهچندان قابلقبول مقابل تیم تانزانیا که در رده ۱۰۷ رنکینگ فیفا قرار دارد، به پیروزی برسد. این نتیجه اگرچه روی کاغذ یک برد محسوب میشود، اما در واقعیت، آغاز موجی از انتقادات گسترده علیه امیر قلعهنویی و فدراسیون فوتبال بود. نمایش تیم ملی، بهویژه در نیمه دوم، چنان ضعیف و بیبرنامه بود که حتی هواداران همیشگی قلعهنویی را نیز دچار تردید کرد.
صبح پس از بازی، صفحه اول روزنامههای ورزشی کشور مملو از تیترهایی انتقادی بود. روزنامه ایران ورزشی با تیتر «فرار موقت از بحران»، عملکرد تیم ملی و سرمربی آن را تنها مُسکن موقتی دانست. خبر ورزشی نیز با نقلقولی از عابدینی نوشت: «نیمکت تیم ملی برای قلعهنویی بزرگ است»؛ جملهای که بازتاب وسیعی در فضای رسانهای داشت.
روزنامه شوت نیز با اشاره به همراهان پرشمار تیم ملی در این سفر و هزینههای سنگینی که بر فدراسیون تحمیل شده، سیاستهای مدیریتی فدراسیون را زیر سؤال برد. دیگر رسانهها هم با تیترهایی مشابه از وضعیت بحرانی تیم ملی نوشتند و نسبتبه آینده آن ابراز نگرانی کردند.
ریزش حامیان قلعهنویی در روزهای اخیر مشهود است؛ مربیای که در آغاز کارش با حمایت بخشی از افکار عمومی و رسانهها روبهرو بود، حالا با سیل منتقدانی مواجه است که او را فاقد توان فنی لازم برای هدایت تیم ملی در سطح جهانی میدانند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند سبک بازی تیم ملی زیر نظر او فاقد نظم تاکتیکی، خلاقیت و انگیزه است. شکستهای اخیر مقابل روسیه و ازبکستان و حالا پیروزی بیرمق مقابل تانزانیا این انتقادات را تشدید کرده است.
تیم ملی در زمین بازی چهرهای بیروح، کند و بدون ایده نشان داد. بازیکنان نه از نظر بدنی در فرم مطلوبی بودند و نه از نظر ذهنی هماهنگی لازم را داشتند. بهنظر میرسد سیستم قلعهنویی در برابر تیمهای منسجمتر کارایی ندارد و او هنوز نتوانسته ترکیب و استراتژی مشخصی برای تیم پیدا کند.
در شرایطی که جام جهانی پیش روست، بسیاری از کارشناسان و هواداران از فدراسیون خواستهاند تصمیمی جسورانه بگیرد و هدایت تیم ملی را به یک مربی بینالمللی و باتجربه بسپارد.
اگر این روند ادامه پیدا کند، بیم آن میرود که تیم ملی نهتنها در مسیر صعود از گروه خود در جام جهانی موفق نباشد، بلکه جایگاه خود در میان قدرتهای آسیایی را نیز از دست بدهد. ایران در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری نیازمند تغییر، شفافیت و برنامهریزی واقعی است.