نگاه مستقیم به مسئله وضعیت بحرانی مشهد در ابتلای مردم به ویروس کرونا میتواند خطایی باشد که فعلا در رسانهها طرح میشود. یعنی اینکه بهطور مستقیم بگوییم که مردم رعایت نمیکنند، پس ابتلا زیاد است؛ درصورتیکه عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی بین مردم و متولیان دلیل روشن و واضح دارد. باید به دنبال این باشیم که چرا این دستورات رعایت نمیشود و ما چه جوانب اجتماعی و فرهنگی دیگری را باید مورد بررسی قرار دهیم. در اینجا به ۱۰ دلیل احصاشده از پژوهشها و دیدگاههای صاحبنظران اشاره میکنیم.
۱- مشهد شهری با هویتهای گوناگون است، یعنی با افرادی که با هم غریبه هستند و این موضوع بر ضعف همبستگی آنها و عدم حس مسئولیت نسبت به هم تأثیر میگذارد و در نتیجه افراد از هم چیزی (مثلا استفاده از ماسک) یاد نمیگیرند و کنش جمعی دچار ضعف میشود. همچنین چیزی را یاد میگیرند که مضر و ناهنجار است (مثلا عدم استفاده از ماسک). این موضوع را میتوان یکی از علل گرایش مردم به مسئله طلاق نیز دانست.
۲- همین حس بیهویتی و عدم همبستگی در بین زائران که خود را غریبه در شهر میدانند نیز پیش میآید و حس بیمسئولیتی تشدید میشود و در فضاهای شهری متنوع نیز باعث میشود آنها پروتکلهای بهداشتی را در بازارها و فضاهای بسته رعایت نکنند.
۳- وجه غالب اقتصاد مشهد بازار آزاد و خدمات است که هر دو وابستگی شدیدی به مراجعه مردم دارند. کسبه مردم را تشویق میکنند و مردم نیز ترغیب میشوند. این هم عامل سوم است که مشهدیها بیشتر در شرایط ابتلا قرار میگیرند. البته ما الگویی برای کاسبی در شهر نداریم و همچنانکه نباید اقتصاد شهر تعطیل شود، بهشیوه سنتی به خریدوفروش میپردازیم. معاملههای حضوری باعث میشود انتقال ویروس کرونا تسریع شود.
۴- مشهد از جمله شهرهایی بود که بهآرامی ابتلا به کرونا در آن رشد کرد و مردم با یک شوک همچون شهر قم یا گیلان روبهرو نشدند. ابتلای آرام و تدریجی و عادیشدن اخبار فوتیها و مبتلایان تأثیر چشمگیری بر مردم ندارد. پس آمار ابتلای سینوسی (بالاپایین) در این شهر منظمتر است و احتمالا همچنان با همین روند ادامه یابد.
۵- میزان تردد افراد از شهرها و روستاهای اطراف و ماندگاری طولانیمدت آنها نیز باعث میشود که حضور در فضاهای شهری و در نتیجه فراوانی ابتلا افزایش یابد. آنها برای خریدوفروش، دیدوبازدید و موضوعات روزمره به شهر سفر میکنند و دوری مسافت باعث میشود ساعات و روزهای بیشتری در شهر بمانند، از خدمات عمومی استفاده کنند و در نتیجه مبتلا شوند.
۶- در شهرهای سنتی همچون مشهد گرایش مردم به خوددرمانی و طب سنتی نیز میتواند مردم را بهسمت روشهایی سوق دهد که درمان نمیشوند بلکه بازه گرفتاریشان افزایش مییابد و لذا افراد بیشتری را مبتلا میکنند. این بهمعنای رد یا تأیید طب سنتی نیست، بلکه این حوزه بهدلیل گستردگی و عدم دقت در تجویزها میتواند فرهنگ خوددرمانی را بین مردم گسترش دهد.
۷- ترس از برچسب و انگزنی اجتماعی نیز در محیطهای اداری و دوستانه چالشبرانگیز است و میتواند مانع از مراجعه مبتلایان به مراکز درمانی شود. مردم تلاش میکنند با وجود علایم مختلف با خونسردی در فضاهای عمومی حاضر شوند تا برچسب کرونایی به آنها زده نشود و بنابراین افراد بیشتری را درگیر میکنند.
۸- مشهد یک کلانشهر است و در این نوع شهرها فضاهای عمومی همچون پارکها، سالنها، بازارها و حملونقل، تعداد افراد بیشتری را در خود جای میدهد و وقتی فردی ناقل یا بیمار باشد، بهراحتی تعداد افراد بیشتری را درگیر میکند. بههمین علت این نوع بیماریها شهرهای بزرگ را بیشتر از شهرهای کوچک فلج (ابتلا و رکود اقتصادی) میکنند.
۹- فراوانی بالای فضاهای فراغتی شهری و همچنین بازارهای بزرگ مقیاس شهری که اغلب ساختمانی و بسته است نیز باعث میشود مردم بهجای اینکه در فضاهای آزاد حضور یابند، بهسمت این نوع فضاها گرایش یابند و بیشتر در معرض ابتلا قرار گیرند. از سوی دیگر نبود برنامهها، مناظر، طراحیهای جذاب فضاهای باز شهری و حتی گرمای تابستان حضور مردم را در فضاهای باز کمرنگ میکند.
۱۰- طولانیشدن دوره ابتلا نیز باعث شده است مردمی که فرصتهای بسیاری برای حضور دارد، بهسمت خروج از خانهها ترغیب شوند و از سوی دیگر ضعف برنامههای خانگی این مسئله را تقویت میکند. اگرچه طولانیشدن زمان سبب تطابق خدمات درمانی میشود، ولی بهدلیل حجم زیاد ابتلا، فشار مضاعفی بر کادر درمانی وارد میشود. برای اینکه این علل رفع شود، لازم است مسئولان استانی و شهری موضوع کرونا را در قالبهای جدیدی حساسسازی کنند. با تبلیغات شهری حس مسئولیت در قبال دیگران را افزایش دهند. بازارهای شهری را از فضاهای بسته به باز منتقل کنند؛ برای مثال شهرداری تا مدتزمانی امکان استفاده از پیادهراه را برای کسبه مجاز بشمارد. درباره خوددرمانی و شیوههای سنتی بهطور صحیح و اصولی اطلاعرسانی شود. از افراد بهبودیافته حمایت و از برچسبزنی اجتماعی جلوگیری شود. حملونقل عمومی با گردش هوا و برای مثال اتوبوسهای روباز فعالیت کند. فراغتهای خیابانی و فعالیتهای تفریحی در ارتفاعات، فضاهای باز و پارکها تقویت شود. مناسک اجتماعی و فرهنگی تا حد امکان ممنوع یا در فضاهای باز برگزار شود. برنامههای تفریحی خانگی جذاب و تقویت شود. در نهایت ما به این باور برسیم که همهگیری کرونا در یک سیستم پیچیده از ساختارها و کنشگران قرار میگیرد و ما نباید یک طیف یا گروه خاصی را مقصر جلوه دهیم. همه در قبال جلوگیری از همهگیری ویروس کرونا مسئولیم.