تجلیل از قاریان و پیشکسوتان قرآنی در مراسم ۱۳ آبان | قرآن، کلید و برکت زندگی است رمان «زندان عادل‌آباد» منتشر شد | پاسخ به چرایی انقلاب از زبان شخصیت نوجوان شیرازی وقف پول راهکاری برای رفع مشکلات معیشتی مردم | ظرفیت بقاع متبرکه برای ارائه خدمت روزانه به نیازمندان آغاز طرح «نذر قربانی برای احسان‌پذیران» به همت آستان قدس رضوی پویش «آیا می‌شود به آمریکا اعتماد کرد؟» در مدارس خراسان رضوی اجرا می‌شود نسخه‌ای از نهج‌البلاغه برای اقتصاد امروز | عدالت مالیاتی به سبک حکومت علوی پیام آیت‌الله سبحانی به کنگره قرآنی دانش‌آموزان سمپاد سردار صفوی: ایرانِ امروز، محصول مقاومت، ایمان و پیوند مردم با ولایت است لزوم صدور دانش و فناوری وقف در سطح بین المللی بیانیه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به مناسبت یوم‌الله ۱۳ آبان راه بی‌پایان مقتل‌خوان اهل بیت (ع) | درباره آیت‌الله محمدحسین سیبویه حائری، احیاگر سنت مقتل‌خوانی در ایران وقتی بی‌تفاوتی مردم مسیر تاریخ را عوض می‌کند | درس‌های تمدنی از ماجرای فاطمیه «مدهامتان» بزرگ‌ترین رویداد رقابتی قرآنی بچه‌های مسجد در سطح ملی اقدام مساجد سراسر جهان برای حفاظت از مسجدالاقصی برگزاری ویژه‌برنامه شب شهادت حضرت زهرا(س) در حرم مطهر امام‌رضا(ع) (۱۲ آبان ۱۴۰۴) آیا حج تمتع در آینده ارزان می‌شود؟ هم‌صدایی ۴ هزار دانش‌آموز بسیجی در «میدان شهدا» مشهد علیه استکبار در روز ۱۳ آبان ۱۴۰۴ ۸ هزار دانشجو به عمره می‌روند روایتی از آزاده اردوگاه تکریت و رویارویی با منافقان ۵۰ جلد کتاب در حوزه علمیه تدوین و چاپ می‌شود
سرخط خبرها

روایتی از آزاده اردوگاه تکریت و رویارویی با منافقان

  • کد خبر: ۳۶۹۹۲۴
  • ۱۲ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
روایتی از آزاده اردوگاه تکریت و رویارویی با منافقان
«سعید هدایتی» از آزادگان اردوگاه «تکریت۵» که در وقت اضافه جنگ تحمیلی هشت ساله اسیر شد، به روایت خود در رویارویی با منافقان پرداخت.

به گزارش شهرآرانیوز، سعید هدایتی از آزادگان اردوگاه «تکریت۵» است که در وقت اضافه جنگ تحمیلی اسیر شد. روایت این آزاده از چگونگی اسارتش نمادی از ایثار و ایستادگی رزمندگان در دوران دفاع مقدس است. هدایتی چندین شکنجه را در لحظه اسارت تحمل کرد، اما سخنی از همرزمان دیگرش به میان نیاورد تا مبادا منافقین آنها را اسیر کنند.

هدایتی در موسسه فرهنگی هنری پیام آزادگان در تهران روایت می‌کند: «ما ابتدا نمی‌دانستیم عملیات مرصاد چیست. بعدا با بی‌سیم به ما گفتند: شما عراقی‌ها را اینجا مشغول کنید. ما تپّه تدَّین بودیم و تپّه عراق، تپّه لاهوری و کله‌قندی بود، قرار بود تا حدودی عراقی‌ها بیان جلو ما را بازیچه قرار بدهند و بعد گروه منافقین بیایند، عراقی‌ها آتیش تهیه می‌ریختند وجب به وجب را می‌زدند، حتی تو حفره‌های روباه، وقتی آتش سنگین شروع شد، ترکش خمپاره به سرم خورد و یکی از همرزمانم نیز از ناحیه دست مجروح شد و دست چپش را از دست داد، اما من برای روحیه دادن به او گفتم: نگران نباش، دستت همین‌جاست.

در قصرشیرین رودخانه بزرگی بود و آب آن چنان پرقدرت بود که حتی جیپ را هم می‌برد. من خودم را به آب زدم و با چنگ زدن به ریشه‌های درختان توانستم حدود ۱۷ نفر از بچه‌ها را از آب نجات دهم.

نیرو‌های منافقین هلی‌برد کردند و از پشت هجوم آوردند و اسیرمان کردند. یکی از نیروهای‌شان که با دوربین من را نظاره می‌کرد، متوجه شده بود من فرمانده هستم آمد و با لگد زد تو دهانم و دندان‌هام شکست من را بلند کرد و با سلاح تهدید کرد تا محل نیرو‌ها را بگویم، اما سکوت کردم. سپس طناب به پای من و بچه‌ها بستند و ما را با خودرو روی زمین کشیدند.»

منبع: ایسنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->