به گزارش شهرآرانیوز، در اعلام برنامههای تلویزیونی، پخش سریال ۸ قسمتی «جنایت و مکافات» محصول سال ۲۰۰۷ روسیه به چشم میخورد. این سریال که توسط دمیتری سوتزارف کارگردانی شده است، قرار است از بامداد پنجشنبه، ۲۷ شهریور، هر روز ۳۰ دقیقه بامداد پخش و ۱۸ عصر بازپخش شود.
«جنایات و مکافات» داستان دانشجویی به نام «راسکولْنیکُف» را روایت میکند که به خاطر اصول مرتکب قتل میشود. بنابر انگیزههای پیچیدهای که حتی خود او از تحلیلشان عاجز است، زن رباخواری را همراه با خواهرش که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر میشوند، میکشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته میبیند.
این سریال اقتباسی از «جنایت و مکافات» نوشتهٔ فیودور داستایوسکی نویسنده پرآوازه روس است.
فیودور داستایوسکی نویسنده رمان جنایات و مکافات است. پدر او پزشکی از طبقۀ متوسط بود که به خاطر بدرفتاری با کشاورزانش به دست آنها کشته شده بود. فئودور از دانشکده نظامی، مهندسی گرفت ولی بعدها شغل دولتی را رها کرد و سالها در فقر زندگی کرد. چرا که گاه ولخرجی میکرد و هست و نیستش را بر سر قمار میگذاشت و به خاطر بدهکاری زیاد مجبور میشد آثارش را پیشفروش کند.
او حساسیت بالایی داشت و عصبی بود و چند سال بعد نیز دچار بیماری صرع شد. بالاخره فئودور در بیست و پنج سالگی اولین رمان کوتاهش را با نام «مردم فقیر» به نکراسف شاعر و مدیر مجلهای ادبی داد که مدیر مجله آنقدر از خواندنش هیجان زده شد که ساعت چهار بامداد به در خانهاش رفت تا به او تبریک بگوید.
عجیبترین و ترسناکترین بخش زندگی داستایفسکی به ۲۸ سالگی او مربوط میشود که به جرم عضویت در گروهی سیاسی تا پای اعدام رفت ولی در آخرین لحظه به فرمان تزار به زندان سیبری فرستاده شد. او در سی و چهار سالگی ازدواج کرد. هشت سال بعد همسرش مرد. چندی بعد هم با منشی تند نویسش ازدواج کرد که همین زن دوم با تأسیس شرکت نشر آثارش باعث شد در دهه آخر عمر غم نان نداشته باشد.
داستایفسکی جنایت و مکافات را اول بار در 45 سالگی در یک مجله منتشر کرد. این رمان به خاطر ساختار خوب و محتوای عمیقش از نظر رتبهبندی بالاتر از رمانهای «ابله»، «خاطرات خانه مردگان» و «جن زدگان» ولی کمی پایینتر از رمان «برادران کارامازوف» است. داستان از یک نظر رمانی پلیسی است چون در آن قتل و قاتل و پلیس وجود دارد با این تفاوت که داستان از دید قاتل تعریف میشود و به جای عمده شدن کشف قاتل در داستان، روان پر رنج قاتلی روشنفکر تجزیه و تحلیل میشود. به علاوه تلاش بازرس باهوش برای کشف جرم باعث میشود خواننده بیشتر نگران قاتل داستان باشد تا پلیس. قاتلی که مثل همه شخصیتهای مهم داستایفسکی روانی پیچیده دارد و به راحتی نمیتوان او را محکوم کرد.
ماجرای جنایت و مکافات حول زندگی یک دانشجوی رشتهی حقوق به نام «رادیون راسکولنیکف» میچرخد. جوانی که فشار فقر دارد خردش میکند. او اصولی برای خود دارد و بر اساس این اصول هم دست به قتل میزند. شخصیت راسکولنیکف مرد جوانی است که با پا فراتر از مرزها گذاشتن و انجام ناهنجاری به اندیشههای خودش جامهی عمل میپوشاند. او هیچ اصل و قاعدهی تحمیلی از جامعه را نمیپذیرد. شخصیتی آزمونگراست و تا تهوتوی یک چیز را درنیاورد، دست برنمیدارد. تا آخرین مرزها پیش میرود و رنج حاصل از آن را به جان میخرد. داستایفسکی نویسندهی واقعگرایی بود که همیشه چشمی هم به وضعیت اجتماعی آن روز روسیه داشت. شخصیتهای او نمایندهی مردم روسیه هستند.