مریم ملی | شهرآرانیوز - آیا زمین تنها سیاره میزبان حیات است یا دانشمندان پس از سالها تحقیقات، سرانجام توانستهاند نشانههایی از حیات را در سیارههای دیگر پیدا کنند؟
چرا تابهحال در مریخ حیات پیدا نکردهایم؟
انسان چه در زمانی که هنوز هیچ فناوریای در اختیار نداشت و چه در شرایط فعلی که هرسال به ارسال روباتی تازه به مقصد سیارات منظومه شمسی فکر میکند، همیشه گوشهچشمی به مریخ داشته است و بهدلیل شرایط دمایی، نزدیک بودنش به زمین و مواد معدنی درون خاکش آن را بهعنوان خانه دوم انسان فرض کرده و در تخیلش موجودات سبز مریخی را پرورانده است که سرهایی بزرگ و بدنی لاغر دارند، اما حالا بعد از ارسال کاوشگرهای روباتیک مختلف به مریخ، تقریبا مطمئن هستیم در سیاره سرخ خبری از حیات هوشمند نیست. شاید باورتان نشود، ولی کاوشگرهای مریخنورد مثل «کنجکاوی»، «مارس اکسپرس» و «مدارگرد MRO» در سالهای اخیر، شواهدی از آبهای جاری فصلی در مریخ پیدا کردهاند و بعد از مدتی هم مشخص شد که مریخ در زیر لایههای سنگی و خاکی احتمالا مقادیری آب یخزده دارد. همه این شواهد کمک کرده است تا نگاهمان به این سیاره تغییر کند؛ گرچه هنوز هم خیلی زود است که مریخ را بهعنوان خانه دوم زمینیها در نظر بگیریم. زیرا که این سیاره هیچ جوی ندارد تا دمایش را متعادل کند و سطح سیاره را از تابشهای خطرناک در امان نگه دارد. نباید فراموش کنیم که سفر فضاپیمای سرنشیندار به مریخ به این سادگیها هم نیست. مثلا فرستادن انسان به سیاره سرخ ۲تا۳ سال طول میکشد. به این معنی که فضانوردان ۲تا۳ سال باید در حالت بیوزنی و دور از خانه باشند. فضانوردان در این مدت نمیتوانند از هوای تازه تنفس کنند یا تلفن را بردارند با خانواده و عزیزانشان تماس بگیرند. چنین وضعیتی غیر از مشکلات پزشکی که میتواند برای بدن فضانوردان ایجاد کند، احتمالا پیامدهای روانی بسیار زیادی هم در پی دارد. مأموریتی که در آن زمین به یک تیله آبیرنگ در پنجره فضاپیما تبدیل میشود و فضانوردان میبینند که هرروز دارند از خانه اصلیشان دورتر میشوند. تمام این مشکلات فقط در مسیر رسیدن به مریخ است و تازه زمانی که به مقصد برسند، با مشکلات جدیتری از قبیل تنهایی یا مرگ دیگر فضانوردان روبهرو خواهند شد. زندگی روزمره و تکراری با مناظر بیابانی سیاره سرخ احتمالا بعد از مدتی به یکی از چالشهای آنها تبدیل خواهد شد. با این همه، دانشمندان هنوز هم بیخیال مریخ نشدهاند و بهتازگی مریخنورد جدیدی را با مأموریت کشف آب و حیات (البته از نوع تکسلولیاش) به این سیاره فرستادهاند. مریخنورد «استقامت» قرار است با بازوهای روباتیکش زمین را بِکَند و خاک را آنالیز کند، صداهای سطح مریخ را ضبط کند و با کمک پهپادی که به همراه دارد، از نقاط مختلف این سیاره عکس بگیرد. «استقامت» اواسط زمستان امسال به سیاره سرخ میرسد. پس باید منتظر خبرهای تازهای باشیم که برایمان میفرستد.
حیات فرازمینی چه شکلی است؟
یک تمدن هوشمند است که فناوریهای ما را در جیبش میگذارد و به روشهای ارتباطی ما میخندد یا گونهای غیرپیشرفته است که هنوز توانایی ارتباط با دنیای پیرامونش را ندارد؟ شاید هم یک سلول کوچک باشد که هنوز میلیونها سال راه دارد تا تکامل پیدا کند و آیندهای متفاوت را برای نسلهای بعدیاش رقم بزند. این سؤالات همیشه ذهن بشر را درگیر کرده است. اینکه در کیهان به این بزرگی تنهاییم یا نه و اینکه اگر تنها نیستیم، چطور باید به دنبال دیگر ساکنان احتمالی فضا بگردیم، آنقدر جذاب است که غیر از بودجههای پژوهشی سرسامآور برای کاوش در فضا، دستمایه ساخت سریالها و فیلمهای سینمایی مختلف هم میشود. بالاخره در کیهان با این عظمت جایی خلوت پیدا میشود که انسانها بتوانند بهعنوان زمین دوم یا حیاط خلوت به آن نگاه کنند؟ جایی بهجز زمین هست که حیات در آن امکانپذیر باشد؟ در این پرونده به چندتا از مهمترین سؤالهایی که حول حیات فرازمینی مطرح است، پاسخ میدهیم، البته پاسخهایی کوتاه و با زبانی ساده.
چرا پیدا کردن حیات در سیارهای دیگر اینقدر برایمان مهم است؟
اگر در ذهنتان مدام در حال کلنجار رفتن با این سؤال هستید که چرا کشورها این همه هزینه میکنند و کاوشگر و فضاپیما میسازند تا به دنیاهای جدید در سیارات دیگر بروند و ببینند آنجا چه خبر است، احتمالا ماهیت انسان و بلندپروازیهایش را خوب نشناختهاید. آن وقتی که انسان اولیه به فکر بیرون آمدن از غارها افتاد و سعی کرد بپذیرد در دنیای بیرون خطراتی وجود دارد، اما برای شناخت آنها، پیدا کردن غذا و ساختن زندگی بهتر لازم است خطر کند، این را هم فهمیده بود که قرار نیست زندگیاش همیشه به همین شکل و بدون تغییر باقی بماند. امروز ممکن است فکر کنیم حالا که فناوریهای پیشرفته زیادی در اختیار داریم و زندگیمان از خیلی نظرها با گذشته تغییر کرده است و رفاه بیشتری داریم، دیگر چرا باید به فکر یک محیط جدید برای زندگی باشیم؟ یا اصلا چرا باید دنبال موجودات فضایی بگردیم؟ پاسخ ساده است، اما ممکن است شما را قانع نکند؛ کنجکاوی بشر حد و مرز نمیشناسد. انسان روزی پایش را از غار بیرون گذاشت. چون دید موادغذایی و تکههای چوبی که برای گرم کردن خود استفاده میکرد، رو به پایان است و حالا همان تصویر را با شکلی مدرنتر در برابر خود میبیند. بسیاری از منابع زمین رو به پایان است؛ از آبهای زیرزمینی بگیرید تا منابع معدنی. جمعیت رو به افزایش نیاز به غذای بیشتری دارد که زمینهای کشاورزی فعلی بهزودی برای تأمینش دچار مشکل خواهند شد. زمینهای بسیاری به دلیل برداشت بیش از حد به شورهزار تبدیل شدهاند و این موضوع به یک بحران جدی تبدیل شده است. مشکلات زیستمحیطی و آلودگیهای فراوان در آب و خاک هم از علتهای دیگری است که دانشمندان را وادار به آیندهنگری کرده و باعث شده است به فکر سیارات و قمرهایی بیفتند که ممکن است شرایط حیات را دارا باشند. از طرفی بشر همیشه دوست داشته است که بداند تنها گونه زنده کیهان است، یا در نقاطی دورتر از زمین هم حیات با شکلهای پیچیده دیگر وجود دارد؟ برای همین سالهاست به فکر ساخت کاوشگرها و فضاپیماهایی است که به دوردستها سفر کند تا شاید روزی دنیاهایی را پیدا کند که حیات در آنها امکانپذیر است.
ما فقط در منظومه شمسی به دنبال یافتن حیات هستیم؟
زمین سومین سیاره منظومه شمسی از لحاظ نزدیکی به خورشید است. منظومه شمسی ما ۸ سیاره دارد که هرکدام تعدادی قمر دارند. خورشید و این ۸ سیاره در گوشهای کوچک از کهکشان بزرگ راه شیری قرار دارند که تخمین زده میشود حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیارد ستاره داشته باشد. به غیر از کهکشان راه شیری، کهکشانهای فراوان دیگری در فضا وجود دارند که هرکدام چندینمیلیارد ستاره دارند. کیهانی که در آن زندگی میکنیم، بیش از چیزی که تصورمان قد میدهد، بزرگ است و اکتشافهای تازه کیهانشناسی و نجوم نشان میدهد که سیارات زیادی در عالم وجود دارد. اجازه بدهید به درون کهکشان راهشیری خودمان برگردیم، جایی که بهطور تخمینی چیزی در حدود ۱۰۰ میلیارد ستاره وجود دارد. در چنین شرایطی احتمال اینکه به دور هریک از این ستارهها یک یا چند سیاره در حال چرخش باشند، وجود دارد. به همین دلیل یکی از پروژههای علمی سالهای اخیر، بررسی سیاراتی بود که خارج از منظومه شمسی به دور ستارههایی غیر از خورشید میچرخند که به «سیارات فراخورشیدی» معروف هستند. نتیجه سالها رصد با قویترین تلسکوپهای خارج از جو زمین و بررسی اطلاعاتی که از بخشهای مختلف کهکشان راهشیری به دست آمده است، چیزی را نشان میدهد که شاید در نگاه اول باورنکردنی به نظر برسد. حدود ۴۰۰۰ سیاره فراخورشیدی بیرون از منظومه شمسی شناسایی شده است و هنوز تعداد بسیار زیادی هم در دست بررسی هستند. پژوهشگران اخترفیزیک این سیارات را بهدقت زیر نظر گرفتهاند. میزان نوری را که از خود سیارات و از ستارههایشان به ما میرسد، اندازهگیری میکنند و طیف بهدستآمده از آنها را با ابزارهای مشخصی تحلیل میکنند تا بفهمند کدامیک از این سیارات شبیه به زمین هستند؟ جو دارند یا نه؟ مولکولهایی که محصول فرایندهای زیستی است در جو آن وجود دارد یا نه و پرسشهای فراوان دیگری که پاسخ به هرکدام از آنها میتواند خبرهای حیرتانگیزی برای ما به همراه داشته باشد.
وقتی از حیات حرف میزنیم، منظورمان چه نوع موجود زندهای است؟
تصور ما از حیات با چیزی که میتواند در فضا وجود داشته باشد، کاملا متفاوت است. شاید فیلمهای علمیتخیلی ذهنمان را پر از موجودات سهپا یا چندچشم کرده باشند، ولی چیزی که احتمال یافتنش بیشتر است و دانشمندان در منظومه شمسی به دنبالش هستند، بیشتر حیات تکسلولی است. یعنی نمونههای اولیه حیات که فقط یک سلول زنده هستند و احتمالا در آب یا در رطوبت جو میتوانند به وجود بیایند. اکنون سیاره زهره، سیاره مریخ، انسلادوس قمر سیاره زحل و اروپا قمر سیاره مشتری از گزینههایی هستند که احتمال وجود حیات میکروبی در آنها وجود دارد، اما چرا؟ برای این سؤال لازم است ببینیم برای شکلگیری حیات چه شرایطی لازم است؟ اخترزیستشناسها برای این سؤال پاسخهایی مفصل دارند که شرایط یک کهکشان، میزان فلزی که ستارههای آن در خود جای دادهاند و کمربند حیات در اطراف ستارهها را بررسی میکنند و بر اساس آن عواملی را مطرح میکنند. خلاصهاش این است که نباید سیاره از ستارهاش آنقدر دور باشد که آب نتواند به شکل مایع جریان پیدا کند و نه آنقدر نزدیک باشد که همهچیز بسوزد و تبخیر شود. پس باید در فاصلهای معین از ستاره خودش قرار داشته باشد که به این فاصله «کمربند حیات» گفته میشود. ماجرای بعدی داشتن جو است. سیاره باید به اندازه کافی دیاکسیدکربن برای ایجاد اثر گلخانهای داشته باشد و اختلاف دمای شب و روز بیش از حد نشود. یک سیاره قابل سکونت باید زنده و فعال باشد، هسته مرکزی آن خاموش نشده باشد و چرخش محوریاش منظم و بدون مشکل انجام شود. تازه زمانی که تمام این شرایط برقرار شود، میتوان به شکلگیری احتمالی حیات تکسلولی امیدوار بود. پس از پیدایش حیات اولیه، زمان بسیار زیادی برای تکامل و زندگی هوشمند لازم است که البته ممکن است این زمان در گوشهای از عالم، تا به امروز طی شده باشد!
حیات هوشمند احتمالی خواهان صلح است یا جنگ؟
یکی از روشهایی که دانشمندان برای پاسخ به این سؤال که «ما تنها تمدن هوشمند عالم هستیم یا نه»، به کار میبرند، ارسال پیامهای رادیویی به جایجای کهکشان خودمان است. البته قضیه همیشه به این سادگیها هم نبوده است. اینکه فکر کنید دانشمندان مختلف همیشه نشستهاند و دارند فکر میکنند که خب حالا چه پیام جدیدی برای دیگر ساکنان فضا بفرستیم. بعضی از دانشمندان با اصل ماجرا مخالف هستند. آنها میگویند چرا فکر میکنید اگر کسی بهجز ما انسانها در کیهان وجود داشته باشد، حتما دوست ماست و نه دشمنی خطرناک؟ چرا باید موجوداتی را که نمیشناسیم، از وجود خودمان باخبر کنیم؟ شاید با این کار داریم خودمان با دست خودمان سیارهمان را به خطر میاندازیم. در عوض بعضی هم مثل کارل ساگان، اخترفیزیکدان شهیر آمریکایی، معقتدند هر تمدنی که بیش از اندازه مهاجم و جنگطلب باشد، بعد از مدتی باعث نابودی خودش میشود و بنابراین جای نگرانی نیست. این گروه معمولا به ارسال پیام به بیگانگان خوشبین هستند. ست شوستاک، ستارهشناس ارشد مؤسسه ستی، معتقد است: «اگر واقعا فکر میکردیم در خطر قرار داریم، درباره مخابره پیامهای رادیویی محتاطتر عمل میکردیم. ما نمیتوانیم وانمود کنیم در صورت وجود خطر سطح فعالیت کنونی ما بیخطر است، بلکه کاملا در معرض خطر هستیم.»