شهرآرانیوز - میتوانید تصور کنید فردی در اواخر سال ۱۲۸۱ خورشیدی (حدود ۱۱۸ سال پیش) در تهران متولد و در انبوهی از مشکلات موفق شده باشد قرآن و حافظ را حفظ کند و بر شاهنامه، بوستان، گلستان و مثنوی تسلط داشته و مهارت نواختن ویولن و پیانو، آشنایی با شعر و موسیقی سنتی ایران و کلاسیک غرب و مدرک نجات غریق را به دست آورده باشد! زبانهای فرانسه، انگلیسی، عربی، ایتالیایی، سانسکریت، یونانی، پهلوی، اوستا، ترکی، روسی و آلمانی را بداند و در کنار همه این موفقیتها، چند لیسانس بگیرد، پزشکی و مهندسی بخواند و در علم فیزیک نیز به بالاترین مدارج علمی جهان نائل شود.
اگر محمود حسابی، نابغه و پدر علم فیزیک ایران را کمتر شناختهایم، با مطالعه کتاب کوتاه «استاد عشق» که فرزندش ایرج حسابی، آن را تدوین کرده، با خاطرات بدون واسطه زندگی او آشنا خواهیم شد. «سرنوشت زندگی شما از عجیب، عجیبتر و از شنیدنی، شنیدنیتر است.» این جملهای است که پسر به پدر در کتاب خاطرات او مینویسد.
زندگی سخت محمود در دوران کودکی با وجود نامهربانیهای پدر، بیماری مادر و غربت، باعث نشد بهدنبال اهدافش نرود. در این کتاب میخوانیم که چهار سال اول کودکیاش را در تهران سپری میکند و بعد به همراه خانواده عازم شامات میشود. مهندس ساختمان میشود و در یک شرکت فرانسوی مشغول به کار. اما این اشتغال برای محمود حسابی پایان کار نیست او در فرانسه شروع به خواندن حقوق میکند، با نارضایتی و نگرانیهای مادر، حقوق را رها میکند و به سراغ پزشکی میرود، اما باوجود اشتغال در بیمارستان بازهم اقناع نمیشود. هیچ یک از این رشتههای تحصیلی پاسخگوی روح کنجکاوش نیستند تا اینکه شروع به خواندن فیزیک میکند و این رشته را ادامه میدهد و با اندیشههای انیشتین آشنا میشود. جلسه دفاع از تِز دکترای محمود، به عنوان تنها شاگرد ایرانی انیشتین، مصادف میشود با اهدای نشان «کوماندور دولالوژیون دونور»، بزرگترین نشان علمی فرانسه به این دانشمند ایرانی.
درس بزرگ و جالب زندگی استاد حسابی این است که بعد از این همه موفقیت به وطن باز میگردد و تاسیس مراکز مهم علمی همچون مدرسه مهندسی وزارت راه، دارالمعلمین عالی، دانشسرای عالی و دانشگاه تهران را دنبال میکند. شاید نوشتههای پشت جلد کتاب «استاد عشق»، بهترین معرفی نگاه انسانی پدر علم فیزیک ایران باشد.
او از مادربزرگ خود بارها و بارها با لفظ خانم یاد میکند و آنجا که فرزندانشان در پرسشی ناخواسته از لفظ خانم و آقا و تاکید همواره پدر بر این کلمه میپرسند، در پاسخ میگوید: «خانم و آقا بودن آسان نیست، سابقه، تربیت و نجابت باید فراهم باشد. ایمان و اعتقاد از ارکان خانم و آقا بودن است، اگر خانم و آقایی به این مرتبه برسند میدانند که چه کارهایی باید انجام دهند و چه کارهایی نباید انجام دهند. یا به قول حافظ آن قدر هست که بانگ جرسی میآید … خانم و آقا هیچ گاه دروغ نمیگویند و در نشست و برخاست و خیلی از مسائل اجتماعی آداب لازم را رعایت میکنند.» پروفسور محمود حسابی به دلیل بیماری قلبی در شهریور سال ۱۳۷۱ و در بیمارستان دانشگاه ژنو بدرود حیات گفت و در تفرش شهری در قلب ایران و زادگاه پدر و مادرش به خاک سپرده شد.
بهره بردن درست از زمان، یادگیری، کارآفرینی، پشتکار، خلاق بودن و ایمان و اعتقاد، اضلاع اصلی موفقیتهای بیشمار دکتر محمود حسابی است که بخشهایی از آن در ۱۸ بخش کتاب «استاد عشق» به همراه عکسهایی از این دانشمند ایرانی دیده میشود. این کتاب را شرکت «چاپ و انتشارات» منتشر و بارها تجدید چاپ کرده است. کتابهای صوتی این اثر نیز در دسترس است. اثری که فراتر از کتابی ساده و زندگینامهای است و کسانی که کمتر اهل مطالعه هستند را هم به خواندن وسوسه میکند.