بخشی از اینستاگرام زنانه به «سوییتهوم»ها اختصاص دارد. سوییتهومها صفحاتی در اینستاگرام هستند که معمولا صاحبان آنها را زنان تشکیل میدهند. آنها در صفحاتشان بیشتر دکوراسیون خانه و لوازمشان را به نمایش میگذارند. این گروه خانههایی زیبا و تمیز را نشان میدهند که همه اجزای خانه، رنگها و طرحهایشان با یکدیگر همخوانی دارد. رنگ کابینت با رنگ فنجان، رومیزی با کوسن، مبل و پرده با لباس خود خانم، همه و همه با هم در یک تناسب هستند. تمیزی عجیب و اغراقشده این خانهها نیز توجه هر مخاطبی را جلب میکند. خانههای آنها خانههای شیرین و براقی هستند که میتواند رؤیای برخی از زنان باشد. این صفحات مخاطبان زیادی را هم به خود اختصاص داده است که اغلب با دیده حسرت به این صفحات و عکسهایش مینگرند.
زنان زیادی دلشان میخواهد آن لوازم خانگیای را که در عکسها نشان داده میشود داشته باشند و با دیدن صفحه سوییتهومها به شرایط زندگی خودشان احساس نارضایتی پیدا میکنند. اثرگذاری روانی و افسردگیای که در پی مقایسه به وجود میآید از شایعترین تبعات بازدید از چنین صفحاتی است. تا پیش از شبکههای اجتماعی، افراد تا این اندازه امکان سرک کشیدن در خانه همه مردم شهر را نداشتند و این حس مقایسه بسیار کمتر بود، اما این روزها در کمتر از یک دقیقه میشود از طریق اینستاگرام، داخل کابینت خانه دیگری را هم دید! به همین دلیل، یک چرخه بیپایان از دیدن، مقایسه، خواستن و نارضایتی برای افراد ایجاد میشود و آنها را در دام خود میاندازد. وقتی زن خانواده در چنین چرخهای قرار بگیرد، همسرش را نیز وارد این چرخه میکند. خواستههای بیپایان و متعدد برای خرید وسایل خانه و تغییر و تزیین کردن همه چیز را از همسرش طلب میکند. اگر همسر نتواند خواستهها را برآورده کند، نارضایتیها تشدید میشود و شادی و آرامش را از خانوادهها میگیرد. کودکان اصلیترین قربانیان خانههایی هستند که آرامش جای خودش را به نارضایتی و مشاجره داده است؛ بنابراین سوییتهومها برخلاف اسمشان که به معنای خانههای شیرین و مطبوع است، چندان هم شیرین نیستند. آنها میتوانند با شیرینی ساختگی و اغراقشده خود، کام افراد و خانوادههای زیادی را تلخ کنند. تنها راه نجات از آثار مخرب صفحات سوییتهومها شناخت دقیق آنهاست. سوییتهومها برخلاف ادعایی که میکنند، زنان خانهدار معمولی نیستند. آنها زنان شاغلی هستند که به شغل تبلیغات از طریق خانههایشان اشتغال دارند. آنها برای عکسهای زیبا از خانههای ستشده صورتیشان ساعتهای بسیار زیادی وقت صرف میکنند و گاهی همراه با عکاس و طراح این کار را انجام میدهند تا همهچیز فوقالعادهتر به نظر برسد. تقریبا همه آنچه در عکسهای آنها دیده میشود اجناس تبلیغاتی است، از فنجان چای تا لوازم برقی و لباسی که پوشیدهاند و حتی برای کتابی که در دستشان میگیرند مبلغی را دریافت کردهاند! مدتی پیش، مکالمهای از یکی از صاحبان این صفحات در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد صاحب صفحه برای ۲۴ ساعت استوری در صفحهاش ۱۲ میلیون تومان قیمت تعیین کرده است و اگر این تبلیغ با صحبتهای خودش در قالب یک ویدئو انجام شود، این مبلغ ۱۸ میلیون خواهد بود! صاحبان سوییتهومها صفحات برایشان وسیله کسب درآمد است و مخاطبان هستند که به آنها امکان این درآمدزاییهای عجیب و غریب و نجومی را میدهند. مخاطبان صرفا با فالو کردن، نگاه کردن و لایک کردن این صفحات، آنها را به چنین ثروت بادآوردهای میرسانند. آنها اسطورههای فریبکاری هستند! همهچیز را طوری جلوه میدهند که مخاطب تصور کند آنچه میبیند زندگی عادی زنانه و روزمره آنهاست، اما در پشت آن، یک تجارت پرسود نهفته است. مخاطبان هم بیخبر از این پشت صحنه، حسرت زندگی آنها را میخورند. صاحبان سوییتهومها برای درآمدزایی هرچه بیشتر خود، نوعی فرهنگ مبتنی بر مصرفگرایی و تجملگرایی را در حد اعلا گسترش میدهند؛ بنابراین آنها هم روح و روان مخاطبان را آزرده، هم زندگیها را دچار تنش و فروپاشی، و هم فرهنگ و ارزشهای جامعه را دستخوش تغییر و دگرگونی میکنند. اما میتوان با آگاهی و دنبال نکردن این صفحات، چرخه آسیبزای آنها را قطع کرد. اگر تکتک ما صفحاتشان را دنبال نکنیم، آنها هیچکدام از این کارها را نمیتوانند انجام دهند. آنها همه این کارها را با پشتوانه مخاطبان زیاد صفحاتشان انجام میدهند.