فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

نگاهی به ۳ اثر نگارگری با محور اشعار حافظ، به مناسبت روز بزرگداشت این شاعر نامی

  • کد خبر: ۴۶۳۵۵
  • ۲۱ مهر ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۸
نگاهی به ۳ اثر نگارگری با محور اشعار حافظ، به مناسبت روز بزرگداشت این شاعر نامی
چیزی حدود صد و بیست تا صد و پنجاه سال پس از مرگ حافظ، نگارگرانی هم دوره با تسلط «تیموریان» و سپس «صفویان» شروع به نقش زدن با الهام از اشعار او کردند. در اینجا نگاهی به سه مورد از آن‌ها می‌اندازیم.
امیرمنصوررحیمیان | شهرآرانیوز - بعضی وقت‌ها برای نوشتن در مورد موضوع خاصی، نیاز به مقدمه‌ای طولانی و پُر طول و تفصیل است. برای معرفی اجزا یا شناساندن شخصیت‌های آن نوشته، قبلش باید هزار آسمان را به ریسمان گره بزنم. باید هزار بار از گُرده «الف» بالا بروم و از گردنه پرپیچ و خم و مه‌آلود «ی» بگذرم تا چیزی را که به دنبالش هستم را بتوانم با خواننده در میان بگذارم. ولی این‌بار کارم در همین ابتدایش کمی متفاوت است. این نوشته قرار است در مورد خداوندگار ادبیات و شعر فارسی باشد.
 
در مورد کسی که بعد این‌همه سال که از وجودش می‌گذرد، هنوز کسی به حوالی قله‌ای که او ایستاده هم نرسیده است. این نوشته قرار است در مورد شمس‌الدین محمد‌بن‌بهاءالدین، خواجه شیراز و لسان‌الغیب، «حافظ» باشد. از ایرانیان کمتر کسی است که تا به حال غزلی از او را نشنیده باشد و تفألی به دیوان شعر او نزده باشد. این رسم از همان اول در خانواده‌های این سرزمین مرسوم بوده است و با نام و قدر و قیمت او همه آشنا هستند. البته که قدر قلم این کمترین به گرد دامن او هم نمی‌رسد، ولی در این مرقومه سعی دارم به هنر‌های تجسمی که حوالی او و براساس اشعار او بوده و هست بپردازم. خوشبختانه قدما و بزرگان زیادی تا کنون از او نوشته‌اند و می‌توان قدری از آن‌ها کمک گرفت.
 
قبل آن باید بدانیم که حافظ چه کسی بوده و در چه زمانی زندگی می‌کرده است. سال تولد حافظ روشن نیست و تنها برپایه نشانه‌ها و قرائن حدود آن را می‌توان در سال‌های ۷۲۰ تا ۷۲۵ ه‍. ق، در شیراز تخمین زد. سال‌هایی که ایران و بخش‌هایی از آن تحت حکومت، حکام محلی بوده است. حکامی که بر فارس و نواحی اطراف آن زمانش استیلا داشته‌اند. این بدان معنی است که تولد و زندگی حافظ هم‌زمان با سیطره «آل‌اینجو» و «آل مظفر» بر نواحی فارس بوده است. در زمان آل‌اینجو حافظ کودک بوده و مشهور است که در سال‌های نوجوانی و آغاز جوانی شاگرد نانوا بوده و از نسخه‌های خطّی نیز رونوشت برمی‌داشته است. تا آنجایی که صحبت از شعری می‌شود که در بیست‌و‌پنج سالگی برای جشن نوروزی «سلطان غیاث‌الدین کیخسرو اینجو» سروده است. شعر با مضمون نوروزی و اشاره مستقیم به نام سلطان دارد.

ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود
وین بحث با ثلاثه غساله می‌رود
حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین
غافل مشو که کار تو از ناله می‌رود

بعد آن و کمی قبل از آن به لطف لطافت اشعارش به دربار وارد می‌شود. او در دربار «سلطان ابو اسحاق» آخرین حاکم آل‌اینجو و دربار سلاطین آل‌مظفر «شاه مبارزالدین»، «شاه شجاع»، «شاه منصور» و «شاه یحیی» نیز حضور داشته است. ولی سابقه الهام گرفتن و تولید آثار هنری از اشعارش به دوره‌ای فراتر از خودش می‌رسد. هر چند که در این اثنا هم بوده‌اند نگارگرانی که به لطافت غزل لسان‌الغیب پی برده و از اشعار او نقش زده‌اند، ولی تاریخ اسم هنرمندانی که در این بین از اشعار و تفکر حافظ تأثیر پذیرفته‌اند را از قلم انداخته است.
 
به هر حال آثار درخور توجه از روی اشعار و یا برای خود اشعار، به دوره صفوی برمی‌گردد. چیزی حدود صد و بیست تا صد و پنجاه سال پس از مرگ حافظ، نگارگرانی هم دوره با تسلط «تیموریان» و سپس «صفویان» شروع به نقش زدن با الهام از اشعار او کردند. اولین نگارگری که اسمش در این بین به چشم می‌آید، «روح‌ا.. میرک» است. او با حمایت و در خدمت «امیرعلی‌شیر نوائی» مشاور فرهنگ دوست «سلطان حسین میرزای تیموری» زندگی و خلق اثر می‌کرد. بعد از او شاگردانش راه استاد را در پیش گرفتند و بزرگ‌ترین نگارگران آن زمان هم از همان مکتب بیرون آمدند.
 
یکی از آن همه «کمال‌الدین بهزاد» بود که نامش از استاد بلندتر و پر فروغ‌تر، بر پیشانی تاریخ حک شده است. همین مقدار کافی است تا بدانیم او صاحب سبک و تغییر دهنده خیلی از اصول نقاشی و نگارگری در ایران است. ترکیب سبک هراتی و سبک ترک‌های صفوی یعنی تبریز، کار مهمی بود که او به همت خود و شاگردانش انجام داد. بدین ترتیب با پیوند و درآمیختن مکتب‌های هرات و تبریز، سبکی اصیل و کامل زاده شد. نگارگری دیوان حافظ، شاهنامه طهماسبی و خمسه طهماسبی از شاهکار‌های سبک جدید به حساب می‌آیند. نگارگری دیوان حافظ در کنار شاهنامه از بزرگ‌ترین و شبیه‌ترین آثار به جا مانده از آن دوران است. در دوره‌های بعد یعنی قاجاریه و همین‌طور ادامه‌دار تا امروز، هم بوده‌اند و هستند هنرمندانی که از اشعار حافظ وام گرفته باشند. ولی در این مجال به مهم‌ترین اثر باقی مانده از نگارگران و مینیاتوریست‌های صفویه اشاره می‌کنم.
 
 
نگاهی به ۳ اثر نگارگری با محور اشعار حافظ، به مناسبت روز بزرگداشت این شاعر نامی

اثر اول: سماع درویشان. دیوان حافظ. منتسب به بهزاد. ۸۹۰. ق. موزه متروپولیتن نیویورک
 
 
 
نگاهی به ۳ اثر نگارگری با محور اشعار حافظ، به مناسبت روز بزرگداشت این شاعر نامی

اثر دوم: سماع درویشان. دیوان حافظ. منتسب به شعبان. ۹۱۸. ق. موزه والترز
 
 
 
نگاهی به ۳ اثر نگارگری با محور اشعار حافظ، به مناسبت روز بزرگداشت این شاعر نامی

اثر سوم: مستی و ناسوتی. دیوان حافظ. سام میرزا. مکتب تبریز. منتسب به محمد عراقی. اوائل دوره صفوی. موزه هنر هاروارد
 

نقش زدن از اشعار حافظ دقیق و ظریف است. در اینجا رنگ، فرم، ترکیب‌بندی، خطوط و دیگر اجزا باید به نحوی کنار هم قرار گیرند تا بیننده دچار دوگانگی نشود. دوگانگی بین معنی و فرم. سرای مغان یکی دیگر از مضامین نگارگران برای جان دادن به اشعار بوده است که تمام نگارگران سعی در نشان دادن جا و مرتبه آن داشته‌اند. در جای دیگر حافظ توصیفاتی از اماکن و اشخاص دارد. مثلا در جا‌هایی خود به توصیف سرای مغان پرداخته است. از نظر او پیر مغان انسانی کامل و دور از رذایل شخصیتی و آراسته به فضایل است. در این سرا جایی برای جاهلان و بی‌خبران نیست و آرمان‌شهری را با کلمات به تصویر می‌کشد که کم از بهشت ندارد. شکل دادن به این تصویر در ذهن خواننده نیاز به ظرایف و توجه خاص دارد.
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->