فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

نگاهی به شادی و امید در شعر شفیعی کدکنی

  • کد خبر: ۴۶۵۳۶
  • ۲۱ مهر ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۳
نگاهی به شادی و امید در شعر شفیعی کدکنی
 اگر بخواهیم یکی از مشخصه‌های شعری شفیعی کدکنی را که در سروده‌های وی پررنگ است نشان دهیم، بی‌گمان شادی‌بخشی و امید است. این ویژگی به خصوص اگر مقایسه‌ای بین شعر شفیعی کدکنی و اخوان ثالث انجام شود که در آغاز بسیار بر شعر شفیعی تأثیر گذاشته، بیشتر هم به چشم می‌آید.
نگاهی به شادی و امید در شعر شفیعی کدکنی
 
فاطمه مجیدی - عضو هیئت علمی دانشگاه نیشابور | شهرآرانیوز - در شعر امید، «شب، شط علیلی، بی مهتاب» است و برای انسان «امید رستگاری نیست» و شاعر «انتظار خبری» ندارد و همه جا «زمستان است». اما در شعر شفیعی کدکنی جز در مجموعه‌های نخست او که تحت‌تأثیر اخوان، رنگ و بوی ناامیدی را در آن می‌توان دید، در مجموعه‌های بعدی وی همیشه حرکت و پویایی و امیدبخشی و دعوت به امید موج می‌زند.
 
یکی از عوامل مؤثر در این تحرک و امیدبخشی و شادی، ارتباط او به عنوان یک پژوهشگر عرفان با دنیای عارفان پویا و امیدوار مکتب عرفان خراسان است که این ویژگی، از مشخصه‌های اصلی این عرفان است. آنچه در حالات و مقامات و گفتار و رفتار ابوسعید ابوالخیر می‌بینیم، شادی و سماع و شادخواری و خوش‌وقتی است و آنچه دارد بر خلق‌ا... صرف‌کردن و مدام در راه‌بودن. آنچه در شعر و اندیشه عطار می‌بینیم، هرچند در ظاهر، سخن از درد است، اما دردی خوش است که عطار آن را از درمان بهتر می‌داند و می‌فرماید: «درد بر من ریز و درمانم مکن/ زان که درد تو ز درمان خوش‌تر است» و مولانای بزرگ که شعر و اندیشه‌اش عصاره عرفان مکتب خراسان است، بیش از همه از شادی و امید و پویایی دم می‌زند و عاشقانه می‌خندد و راه بر هر غمی می‌بندد: «گر چه من خود ز ازل خرم و خندان زادم/ عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن»

پندار شفیعی کدکنی ادامه همین مکتب است و از آنجا که پندار و گفتار و رفتار از هم جدا نیستند، رفتار و گفتار او نیز در ادامه همین مکتبِ عرفانِ شاد و پویای پیران خراسان است. از این رو همیشه امیدوار است به روز‌های روشن و این پویایی و امید را در بیشتر شعر‌های او می‌بینیم. «گونِ» شعر او هر چند پای‌بسته و زندانی است، اما امیدوارانه «به شکوفه‌ها، به باران سلام» می‌رساند. شاعر «ترجیح می‌دهد که درختی باشد، در زیر تازیانه کولاک و آذرخش، با پویه شنفتن و گفتن» و اعتقاد دارد که «چون روح بهاران/ آید از اقصای شهر، / مرد‌ها جوشد ز خاک، / آن‌سان که از باران گیاه/ وآنچه می‌باید کنون/ صبرِ مردان و/ دل امّیدواران بایدش» هر چند نفسش از این شب و حصار ظلمانی گرفته است، اما معتقد است که «ز برون کسی نیاید چو به یاری تو، اینجا/ تو ز خویشتن برون آ، سپه تتار بشکن»

او طبق آنچه در رفتار و گفتار پیران خراسان دیده است می‌داند که انسان فقط با خودشناسی است که به کمال می‌رسد؛ به همین دلیل می‌گوید: «سزای همچو تویی چیست غیر درماندن/ به هر که بود و به هر جا که بود و هر چه که بود/ رجوع کردی، الّا دلت که قطب‌نماست» و گل آفتابگردان را می‌ستاید چرا که «به شب و/ به ابر و/ ظلمت/ نشود دمی بر او گم/ دل اوست قبله‌یابش!» و هر چند «غوک‌ها» را می‌بیند که «کوتاه‌بین و تنگ‌نظر» و «در خاک رنگ خاکی و در سبزه سبزرنگ»، همه جا را فراگرفته‌اند و وطن را به لجن کشیده‌اند، اما با امیدواری و شادی فریاد برمی‌آورد که «باش که بینی/ ساخته‌اند این جوانه‌های برومند/ پایگه آرزو، سرای وطن را/ پنجره‌اش از غبار وسوسه‌ها پاک/ زیرِ همین آسمان و رویِ همین خاک»


 
نگاهی به شادی و امید در شعر شفیعی کدکنی
 
 
 
 
به دنبال «طفلی به نام شادی» در گفتگو با عباس ساعی
 
 
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->