یوسف انصاری | شهرآرانیوز؛ اگر از پدربزرگها یا مادربزرگها درباره دیگچه بپرسید، احتمالا خاطراتی تعریف میکنند که در کلیات شبیه خاطرات نسل ما هستند، ولی در جزئیات با آن تفاوتهای اساسی دارند. بخشی از این تفاوتها حاصل تغییر امکانات است. مثلا آن زمان اجاق گاز و شعلهپخشکن نبوده است و دیگ را روی کنده بار میگذاشتند و امروزه حیاطهای چندصدمتری نیست و دیگ درنهایت در گاراژ یا حیاط کوچکی برپا میشود.
بخش دیگر تفاوت خاطرات نسل قدیم و جدید برمیگردد به آداب و رسومی که مردم قدیم هنگام پختن دیگچه خود را به رعایت آن ملزم میکردند. معلوم نیست ریشه این آداب چه بوده است و دلیل اینکه این رسوم در گذر زمان تغییر کردهاند هم همین مبهم بودن منشأشان است، ولی به هر حال دانستن آداب پختن یک غذا بخش مهمی از شناخت آن غذاست و نمیشود از کنارش راحت رد شد. یکی از دیگچههایی که در گذشته آداب و رسوم و همچنین اسم خاصی داشته، دیگچه «حضرت زهرا (س)» است. مردم قدیم این دیگچه را بهواسطه حاجتی که در طول سال روا میشد، نذر و دیگ آن را در چهارشنبه آخر ماه صفر برپا میکردند.
این دیگچه یک نذر کاملا زنانه بوده است و اگر از مادربزرگ یا مادری شنیدید که مراسم دیگچهای داشتند که مردها را در آن راه نمیدادند، بدانید دارند به همین نذر اشاره میکنند. در کتاب «عقاید و رسوم مردم خراسان» که به تلاش مرحوم ابراهیم شکورزادهبلوری گردآوری شده است، توضیح مختصری در این نذری و آداب آن آمده است. نویسنده کتاب بعد از شرحی کوتاه درباره طرز پخت نذری و بیان برخی جزئیات آن مثل اینکه مقدار شیر باید ۲ برابر برنج باشد یا اینکه چطور دیگ را باید دم بگذارند، میرسد به مراسم و آداب پختن و مینویسد: «پس از انجام این مقدمات [دم کردن دیگ و بستن در آن]صاحب نذر ۲ عدد شمع روشن میکند، روی سر دیگ میگذارد و مقابل دیگ ۲ رکعت نماز حاجت میخواند. هرگاه زنان دیگر نیز حاجت داشته باشند، در آن موقع به آنجا میآیند و هر یک شمعی روشن میکنند، روی سر دیگ میگذارند و نماز حاجت میخوانند. پس از آنکه نذرشان برآورده شد، آنها نیز باید دیگچه حضرت زهرا (س) بپزند و سفره بیندازند.
پس از آن، دیگ را به همان صورتی که هست، از روی آتش برمیدارند و یکسره به اتاق مخصوصی میبرند که در آن سفره نذری انداخته شده است و تا موقعی که دیگ به اتاق نرسیده است، نباید سر آن باز شود. زیرا دیگچه حضرت زهرا (س) را نباید آسمان ببیند و همچنین مرد نباید از آن بخورد. زن آبستن نیز نباید بخورد، مگر آنکه در موقع خوردن بگوید «خدایا، خداوندا! میخورم به نذر اینکه بچهام از چهارستون بدن خراب نباشد، سال دیگر یک تومان میدهم که خرج دیگچه کنند.»
در کتاب جزئیات دیگری هم درباره این نذری آمده است. درباره اینکه اگر در دیگ باز میشد و دانههای برنج شکل تسبیح یا دانههای آن را ایجاد میکرد، صاحبنظر این تصویر را به این حساب میگذاشته که نظرش قبول افتاده و به قول قدیمیها به دیگش نظر شده است. در انتهای مطلب هم درباره نحوه ظرف کردن و پخش نذری در قدیم نوشته شده است که با آداب امروز خیلی تفاوت ندارد.
این نقلها را گفتم تا برسم به این نتیجه که مردم زمانی برای پخت یک غذا شروع به ساختن آداب و رسوم میکنند که آن نذر و غذا برایشان عزیز باشد. وجود چنین گزارشهایی در تاریخ قدیم مشهد نشان از ارادت مشهدیها به دیگچه و نذرهای دهه آخر ماه صفر و صاحبان این ایام دارد که هنوز هم به شکلهای مختلف میشود آن را دید.