عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز؛ اگر فرصت بازدید از پاریس را داشته باشید و کمی هم اهل ادبیات باشید، بعید است گورستان مشهور پرلاشز، یکی از مقاصد گردشگری شما نباشد؛ جایی که صادق هدایت، غلامحسین ساعدی و چند چهره تأثیرگذار دیگر ادبیات و هنر ایران در آنجا دفن هستند.
البته جذابیت پرلاشز محدود به ایرانیها نیست و درگذشتگان صاحبنامی، چون مولیر، شوپن، بالزاک، آستوریاس و ادیت پیاف، ممکن است شهروندان کشورهای دیگر را به این گورستان بکشاند. شهرها علاوهبر اینکه در زمان حضور افراد صاحبنام از این بزرگان سود میبرند، پس از درگذشت آنها نیز از حضور آنها بهرهمند میشوند. درواقع گردشگری گورستان، بخشی از این صنعت است که به آن گردشگری سیاه نیز گفته میشود.
وبسایت travel-conference گردشگری سیاه را به دو بخش کلی تقسیم میکند. شکل اول زمانی رخ میدهد که مرگ یک چهره مشهور، تعداد زیادی از مردم را برای مراسم سوگواری دورهم جمع میکند. تشییعجنازههای باشکوهی در تاریخ وجود دارند که در روزهای اولیه تشییع یک فرد، جمعیت انبوهی را به شهر محل دفن آن فرد کشانده است.
شکل دوم و مرسومتر گردشگری سیاه، بازدید از محل دفن این چهرههاست که بیشتر برای یادآوری خاطرات و ابراز ارادت هواداران و دوستداران این افراد در مکان دفن آنها برگزار میشود؛ برای مثال مرلین مونرو، بازیگر مشهور آمریکایی، در سال ۱۹۶۲ درگذشت، اما امروزه بهطور میانگین روزانه ۳۵۰ نفر از قبر او در وستوود لسآنجلس بازدید میکنند؛ افرادی که شاید در زمان حیات مونرو هنوز به دنیا نیامده بودند.
فرصت روایت تاریخ و آموزش
آموزش، مهمترین بخش در گردشگری قبرستان است. بسیاری از شهرهای جهان، بازدید از گورستانها و مزارهای افراد مشهور را بخشی از برنامه گردشگری خود قرار میدهند و برای این کار، افراد ویژهای را تربیت میکنند تا درکنار این قبرها داستان زندگی افراد را با شهر پیوند دهند. علاوهبر این، گورستانها میتوانند کلاس درسی برای روایت تاریخ یک شهر باشند و در هویتبخشی به آن نقش ایفا کنند.
افزون بر این، حوزه فعالیت فرد دفنشده در یک شهر، میتواند جهتگیریهای آموزشی را نیز تغییر دهد. برای نمونه شهر وین، میزبان مقبره موتسارت، آهنگساز مشهور اتریشی است. تورهای گردشگری در حوزه موسیقی در این شهر ممکن است از موزهها، تالارها یا خانههای قدیمی شروع شوند، اما درنهایت به مقبره این نابغه موسیقی در گورستان سنت مارکس ختم خواهند شد.
این موضوع البته به محل دفن افراد مشهور، محدود نمیشود و محل رخداد مرگ نیز یک جاذبه آموزشیگردشگری است. مرگ پرنسس دایانا در سال ۱۹۹۷ در پاریس، یکی از مثالهای این شکل از گردشگری است. تورهای متعددی بهدنبال روایت اسرارآمیز مرگ شاهدخت انگلیسی در محل حادثه در پاریس برگزار میشود تا یکی از ماجراهای هیجانانگیز تاریخ معاصر انگلستان را در فرانسه روایت کنند، این درحالی است که دایانا در یک گورستان خصوصی در آنتورپ انگلستان دفن شده است.
اخلاق در گردشگری سیاه
گردشگری سیاه بخشهای دیگری نیز دارد. بازدید از مکانی که پیشتر جنگی در آنجا درحال وقوع بوده است یا مکانهایی که یک حادثه بزرگ، تعداد زیادی را به کام مرگ کشانده است (مانند چرنوبیل) و حتی بازدید از قبرستانهای قدیمی که افراد مشهوری نیز در خود ندارند، در زمره گردشگری سیاه قرار میگیرد. در همه اینها و بهطور ویژه در گورستانها نکته ظریف و درخورتوجه، رعایت اخلاق و حرمت فرد یا افراد درگذشته است.
حضور مقبره افراد مشهور در یک شهر یا یک منطقه، میتواند محلی برای افزایش درآمد باشد. فرصتی که سوءاستفاده از آن یا در اولویت قرار دادنش، ممکن است شکلی از بیحرمتی به فرد درگذشته باشد. بهجای آن، آموزش، هویتبخشی، آشنایی نسل جوان با مشاهیر گذشته و زنده نگاهداشتن نام این افراد از طریق برگزاری یادبودها و مراسم، باید در سیاستگذاریها موردتوجه مدیران شهری قرار بگیرد.