قرمزشدن شاخص بورس خیلیها را نگران میکند و سبزشدن آن بسیاری را خوشحال، اما چرا این تغییر رنگ چراغ راهنمای بازار سهام تا این اندازه مهم است و بهویژه در یک سال اخیر اهمیت مضاعفی پیدا کرده است؟ در یک اقتصاد سالم، شفاف و رقابتی، تغییر رنگ چراغ راهنمای بازار سهام، منعکسکننده وضعیت اقتصاد هرکشور به تفکیک رشتههای مختلف است و گاه بحرانیشدن یک شرکت بزرگ، ممکن است بر نماد دیگر شرکتهای همگروه تأثیر بگذارد.
در چنین وضعیتی، سهامداران حقیقی و حقوقی مدام تحولات مرتبط با حوزه سهامداریشان را رصد میکنند و بر اساس آن تصمیم میگیرند چه سهامی را بفروشند یا بخرند و سهام در دسترسشان را تا چه زمان نگه دارند. در ایران، اما قاعده تفاوت میکند و بهدلیل ریسکهای بیرونی اثرگذار بر اقتصاد کشور ازجمله تنگنای تحریمها و تهدیدها یا دخالت دولت در اقتصاد، سبز و قرمزشدن بازار سهام از حالت طبیعی خارج میشود. به همین دلیل گاه دولت در نقش بیمهکننده بازار سهام وارد میدان میشود و این ذهنیت شکل میگیرد که دولت هنگام ریزش بازار سهام در کنار سهامداران میماند و نمیگذارد آنها ضرر کنند.
این موضوع بهویژه در یک سال اخیر با آزادسازی سهام عدالت و ورود سهامداران جدید به بازار شدت بیشتری پیدا کرده است و تا بازار وارد مرحله استراحت یا اصلاح میشود، انتقادها و اعتراضها بیشتر میشود و وقتی چراغ بورس سبز میشود، بسیاری خود را برنده بازار معرفی میکنند و حتی با دمیدن بر موج انتظارات، سطح مطالبات برای حمایت دولت از بازار را افزایش میدهند. البته از یک منظر، حضور مردم در بازار سهام را میتوان بهمعنای مشارکت آنها در اقتصاد قلمداد کرد و آن را ستود و انتظار داشت تا فرایند تشویق مردم برای مشارکت در اقتصاد از کانال بازار سهام اصلاح شود تا خطرات بعدی آن کمتر باشد.
ورای آنچه این روزها بین کارشناسان، فعالان بازار سرمایه و سهامداران در ارتباط با سبز و قرمزشدن بورس مطرح است، مهمترین چالش و مطالبه وقتی شکل میگیرد که سیاستگذاران در سطوح مختلف اعم از مجلس، دولت، قوهقضاییه و دیگر ارکان تأثیرگذار از یک سو و مردم و سهامداران از سوی دیگر درک درستی از بازار سرمایه نداشته باشند. رسالت و وظیفه ارکان حاکمیت ایجاب میکند که از بازار سرمایه فقط برای جبران کسری بودجه استفاده نشود، بلکه از این ظرفیت برای تأمین مالی دولت و بخشهای مختلف بهره گرفته شود. دوم اینکه دولت و دیگر ارکان نظام تلاش کنند که ریسکهای غیرسیستماتیک و بیرونی را کاهش دهند و با تصمیمگیریهای خود در حوزههای مختلف، به بازار آسیب نزنند و دامنه حمایتهای قوای مختلف از بازار سرمایه، تا حد ممکن به تقویت این بازار و تعمیق آن محدود شود، نه اینکه بخواهند در این بازار تجارت سیاست کنند.
سهامداران بهویژه سهامدارانی که در یک سال اخیر وارد بازار سهام شدهاند، باید بدانند که شتاب ۵ ماه نخست بازده سهام تکرار نمیشود و سرمایههای خود را بدون مطالعه و شناخت بازار سهام و البته ماهیت عملکردی شرکتها در معرض ریسک قرار ندهند. بازار سهام ایران به هر میزان که با پشتوانه حمایتهای مقطعی مبتنی بر نگاه کوتاهمدت سبز شود، به همان میزان و چه بسا با شدت بیشتری امکان قرمزشدنش تقویت میشود. کافی است افق بلندمدت بازار روشن شود، پایههای بازار مستحکم و رفتار بازیگران حرفهای باشد. سبز و قرمزشدن بازار جزو ذات بازار سهام خواهد بود و مبنای حضور در این بازار، به ریسک افراد و آیندهنگری آنها بستگی دارد، نه ریسککردن روی حمایتها و دخالتهای دولت و دیگر قوا. بگذارید چراغ راهنمای بورس درست کار کند و آن را دستکاری نکنید.