محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - نیکی کریمی، بازیگر باسابقه و محبوب سینمای ایران، حالا چند سالی است که از پوسته بازیگر درآمده و خودش را به عنوان کارگردان محک میزند. نخستین تجربه کریمی در مقام کارگردان اما، مستند «داشتن یا نداشتن» است که در سال ۱۳۸۰ تولید شده، اما اخیرا به مرحله انتشار عمومی رسیده است.
موضوع مستند «داشتن یا نداشتن» ناباروری است و طبق گفتههای نیکی کریمی، ایده این مستند حاصل برخوردهای اتفاقی او با زنانی بوده است که برای درمان ناباروری خود به کلینیک رویان مراجعه میکردهاند. «داشتن یا نداشتن» برخلاف آنچه از ظاهرش برمیآید، یک اثر تبلیغاتی برای به رخ کشیدن دستاوردهای دانشمندان ایرانی و پزشکان مجرب موسسه رویان نیست؛ بلکه اثری کاملا فرهنگی محسوب میشود که سعی دارد ریشههای اجتماعی، اقتصادی، روانشناختی و خانوادگی فرزندآوری را، در حد توان و بضاعت خود، مورد واکاوی نقادانه قرار دهد.
«داشتن یا نداشتن» که به شیوه گفتوگومحور تولید شده، کار خود را از یک گفتوگوی ساده در ماشین نیکی کریمی آغاز میکند؛ اما به مرور و به فراخور موضوعات مطرح شده، به داخل موسسه و سپس لوکیشنهای مرتبط دیگری مثل مدرسه، سرک میکشد. در مقام مستندساز، تلاش نیکی کریمی برای «دیدن» تحسینبرانگیز است. با وجود شهرت زایدالوصفی که کریمی در اواخر دهه هفتاد تجربه میکرده، او در این مستند ابدا به دنبال بیانیه صادر کردن یا حتی خودنمایی نیست؛ بلکه برعکس، فقط درصدد دیدن و انعکاس واقعیت در لنز دوربین مستند برمیآید. در همین راستا، مستندساز به شکل تحسینبرانگیزی موفق میشود تنوع اثر خود را حفظ کند و همزمان بالا و پایین شهر را درمینوردد و به گفتگو با افراد مختلف از طبقات اجتماعی گوناگون میپردازد تا درگیر یکسونگری و انفعال نشود. مستندساز حتی به گفتگو با خانوادههایی که در آرزوی بچه به رویان مراجعه کردهاند هم بسنده نمیکند و ترجیح میدهد پای حرف خانوادههای پرجمعیت هم بنشیند.
از لحاظ اجرایی و فرم سینمایی، طبیعتا مستندی که دو دهه قبل تولید شده نمیتواند در روزگار کنونی کیفیت حیرتانگیزی را نشان دهد، اما «داشتن یا نداشتن» به لحاظ شاخصههای مختلف محتوایی و شیوه روایت، از استانداردهای لازم برخوردار است؛ هرچند که به لحاظ عناصر فنی، بالأخص کیفیت صدا، مستندی کاملا از دهن افتاده و مندرس محسوب میشود که این امر، با توجه به امکانات دیجیتالی زمان خودش و گذشت زمانی طولانی در این سیر پرسرعت رشد فناوری، طبیعی به نظر میرسد. کهنه به نظر رسیدن مستند «داشتن یا نداشتن»، بیشتر از اینکه یک نکته فنی یا سینمایی باشد، این سؤال را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که چرا چنین اثری باید این همه در انتظار اکران بماند و در زمان مناسب به دست مخاطب نرسد؟ عجیب اینکه سیاستهای فرزندآوری در زمان تولید مستند «داشتن یا نداشتن» به شکل دیگری بوده و محتوای مستند هم حاوی نکته عجیب و پخشنشدنی نیست؛ بنابراین میتوان گفت که لااقل مخاطب حق دارد فکر کند که بعید نیست ممانعت به عمل آوردن از توزیع این اثر، یک تصمیم سلیقهای و شخصی بوده است.
با توجه به اینکه میدانیم نیکی کریمی، به عنوان یکی از مشهورترین ستارههای سینما، در اوایل دهه هشتاد از شهرتی به مراتب بیشتر از امروز برخوردار بوده است، حضور او در مرکز مستند «داشتن یا نداشتن» همزمان میتواند نقطه قوت و نقطه ضعف این اثر معرفی شود. از یک طرف، حضور او در مقام مصاحبهکننده باعث شده مردم به دوربین مستند بیشتر اعتماد کنند.
از سوی دیگر اما، به نظر میرسد که نیکی کریمی، دستکم در مقام هدایت کننده گفتوگوها، در آن زمان هنوز به فوت کوزهگری مستندسازی آگاه نبوده و نمیتواند مسیر مصاحبهها را به نحو مطلوبی پیش ببرد. کریمی به وضوح چند نکته کلیدی و بزنگاه مهم بحث که در لابهلای سخنان مردم بیرون میزند را از دست میدهد و مثل یک شنونده معمولی، جوری که انگار تحتتأثیر محتوای سنگین و موقعیت غریب مصاحبه قرار گرفته، از کنار مسئله مطرح شده به سادگی عبورمیکند.