فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ چند دقیقهای از اذان صبح جمعه، پنجم دی۱۳۸۲ میگذشت. شهر، غرق در سکوت و آرامش بود؛ آرامشی که بوی مرگ میداد. عقربه ساعتهای شهر برای آخرینبار، ۵:۲۶دقیقه را نشان دادند و پس از آن، با تکانههای هولناک زمین، برای همیشه خوابیدند؛ درست مثل ۲۶هزار و ۲۷۱نفر از اهالی «بم» که دیگر، طلوع خورشید را ندیدند. کسی چه میداند؛ شاید هم تعدادشان بیش از اینها بود. ۳۰ هزار مجروح، ۱۰هزار بیخانمان و یک ایرانِ داغدار؛ همهاش در ۱۲ثانیه اتفاق افتاد.
حرفهای بیتعارف
فقط برای لحظاتی این شرایط را تصور کنید. زمین زیر پایتان لرزیده است، آنقدر کوتاه و سریع که همچنان در بهت به سر میبرید. درست نمیدانید چه شده و چه خواهد شد. این را هم نمیدانید این زلزله اصلی بود یا پیشلرزه. تلفنها آنتن نمیدهد و نگران حال اطرافیانتان هستید. هنوز از شوک ساعتهای اولیه خارج نشدهاید که خبر فرونشستها را میشنوید. زمین دهان باز کرده و برخی خانههای نیمهآوار و ساکنانش را فرو برده است. لولههای گاز هم شکسته و انفجار و آتشسوزی در بخشهایی از شهر رخ داده است. امدادرسانی به حاشیه شهر با کوچهپسکوچههایی که حالا مسدود شده، مصیبتی مضاعف است. تا همین جا کافی است. بیایید از تصور شکستگی در لولههای اصلی انتقال آب بگذریم.
«اینها داستانهایی خیالی نیست. اتفاقی است که دیر یا زود برای مشهد و دیگر کلانشهرها رخ میدهد و آن زمان، میزان آمادگی ماست که شرایط شهروندان را تعیین میکند.» حرفها، تازه است آن هم نه از نوع در لفافهاش. در جلسهای عمومی نیز مطرح شده است، نه مثل خیلی از حرفهای مهم که به بهانه مصلحتها، خبری نمیشوند. هفته پیش در صدوپانزدهمین جلسه علنی شورای شهر، پس از آنکه محمدرضا حیدری، رییس شورا از گستره چهار هزار و ۵۰۰ هکتاری بافت ناکارآمد شهری و فرسوده کنونی را تهدیدی گفت که با وقوع زلزلهای در حد چهار ریشتر فاجعه ساز خواهد بود، رئیس گروه پدافند غیرعامل و پیشگیری از بحران شهرداری مشهد پشت تریبون رفت و گفت که زیرساختهای ما بهشدت ضعف دارد و اگر الان چارهاندیشی نشود، در روز حادثه، هیچکس نمیتواند کاری انجام بدهد.
وحید اکلملی به مقایسه شرایط بم و کلانشهرهایی مثل مشهد پرداخت؛ اینکه بم شهر کوچکی بود که پیچیدگیهای مشهد را نداشت؛ نه ساختوسازهایش شبیه اینجا بود، نه شریان آبش، نه راههایش و نه...؛ «این موارد سبب مواجهه ما با بحرانهای آبشاری میشود.» او به تخمین آژانس همکاریهای بینالمللی ژاپن در سال۹۲ برای تهران اشاره کرد؛ تخمینی که مشهد و دیگر کلانشهرها از آن مستثنا نیستند. این برآورد میگوید که تلفات زلزله احتمالی، بسیار وسیع خواهد بود و بیش از ۵۰درصد تلفات، مربوطبه بحرانهای ثانویه پساز وقوع زلزله است.
او سپس تیتروار به کارهای بزرگی اشاره کرد که ازسوی شهرداری مشهد درحال انجام است و میتواند آسیبپذیری شهرمان را دربرابر زلزلههای احتمالی کم کند؛ مثل پایگاههای مدیریت بحران که تا خرداد سال بعد، از ۱۵تای کنونی، به ۱۹مورد خواهد رسید یا مثلا تهیه نقشه تخلیه و اسکان ضروری شهر، نقشه ارزیابی ریسک شهر و سامانه پاسخ سریع مشهد که مورد آخر، پیش از نوروز، افتتاح میشود.
یک سؤال، ۲۰ ساعت جواب
با آرامش صحبت میکند. نمیدانیم این آرامش بهدلیل جنس کار او در مدیریت بحران است یا اینکه از شرایط و امکانات مشهد، آسوده خاطر است. هرچند برخی با اشارهبه کاستیهای موجود میگویند که مسئولانمان از زلزلهها درس عبرت نگرفتهاند، مدیرکل مدیریت بحران استانداری خراسانرضوی تلویحا میگوید که این حرف را قبول ندارد؛ «بعد از زلزله کرمان، اقدامات خوبی در کشور انجام شد، مثل مقاومسازی ساختمانها، اجرای آییننامه۲۸۰۰ و مقررات ملی ساختمان. اینطور نیست که بشود رویشان قسم خورد.
مؤلفههای مختلفی روی اثربخشبودنشان دخیل است.» از حجتعلی شایانفر میپرسیم که به نظرش مشهد برای وقوع یک زلزله آمادگی دارد. او پاسخ میدهد: درباره این سؤال میشود ۲۰ ساعت حرف زد. ماجرا جنبههای مختلفی دارد. در حد امکانات کشور ما، مشهد بهنسبت وضعیت خوبی دارد. بااینحال، تابآوری دربرابر زلزله، بستگی دارد بهشدت زلزله، بزرگی آن، به اینکه کجا اتفاق میافتد و خیلی چیزهای دیگر.
او با بیان اینکه اکثر نقاط کشور پتانسیل لرزهخیزی دارد و در همین استان خودمان، ۶۵درصد از پهنه، دارای خطرپذیری بالاست، ادامه میدهد: وقتی در مشهد، یکمیلیون و ۳۰۰هزار حاشیهنشین داریم، بهطورطبیعی اگر زلزلهای رخ بدهد، این مناطق با بافتهای فرسودهاش دچار مشکل خواهند شد. این دغدغهای است که در همه کلانشهرها وجود دارد.
درباره خانههای روستایی، بنیاد مسکن، هرسال ۲۰۰هزار واحد را در سطح کشور بهسازی میکند. حدود ۱۳۰هزار واحد مسکونی روستایی هم در خراسانرضوی مقاومسازی شده است، اما آنچه انجام شده در حد ۳۵درصد از کل کار است و ۶۵درصد از حدود ۴۵۰هزار واحد روستایی استان، باقی مانده است. وقتی میگوییم که باید ۶۰سالن مدیریت بحران داشته باشیم و اکنون ۱۵ تا داریم، یعنی کمبودهایی وجود دارد، اما دستگاهها در حد توان و بودجهشان دارند کار میکنند. رسیدن به نقطه مطلوب زمان میبرد.
شایانفر شهرداری مشهد را مثال میزند که درحال احداث چهارسوله جدید است و ایجاد سامانه پاسخ سریع را هم در دستورکار دارد؛ سامانهای که با بهرهبرداری کامل میتواند چندثانیه پیش از وقوع زلزله، با کارهایی مثل مدیریت حرکت قطار شهری، مسدودکردن لولههای اصلی گاز و... تلفات و خسارتهای احتمالی را کاهش دهد.
وی به آموزش مردم درقالب گروههای واکنش اضطراری «دوام ثامن» هم بهعنوان کار مهم دیگر شهرداری اشاره میکند که تا الان ۱۰ هزار نفر عضو آن و ۳ هزار نفر ساماندهی شدهاند. او تأکید چندباره میکند که هرچند نقش دستگاهها در تدوین آییننامهها و نظارت بر آن مهم است، همهچیز را نباید دولتی دید و نقش مردم بهویژه در مقاومساختن خانههایشان خیلی مهم است، چون «۹۰ درصد تلفات انسانی در زلزلههای دنیا کسانیاند که دراثر فروریختن منزل یا ساختمانهای عمومی از بین میروند.»