فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

ریشه قهرمان، مشی قهرمان

  • کد خبر: ۵۴۵۵۷
  • ۱۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۸
ریشه قهرمان، مشی قهرمان
سلمان نظافت یزدی - خبرنگار
ریشه قهرمان در سرزمین است. او فراتر از مرز و تاریخ یا Governance ایستاده است. قهرمان‌ها از دوره‌های تاریخی عبور می‌کنند و پابسته به زمان نمی‌مانند. قهرمان‌ها در طبقه خاصی نیستند که بتوان آن‌ها را دسته‌بندی کرد یا در گروهی قرار داد. قهرمان ریشه در سرزمین و ملت یا امت دارد. از همین رو، او ریشه در باور‌هایی فراتر از زمین دارد و رد باور‌هایی در شکل‌گرفتن اعمال قهرمانانه او پررنگ است که شمول و دربرگیری آن وسعت دارد و از همین روی است که در ذهن عده بسیاری به عنوان قهرمان نقش بسته است. دشواری قهرمان بودن در توضیح دادن عمل و توقعاتی است که به مرور متوجه او از سوی مردمش یا طرف‌دارنش می‌شود! او پا در راهی می‌گذارد که برگشتن از آن معنایی ندارد. او به قدرت ایمانش باور دارد که گفته‌اند:
«مرد باید خواه خاص و خواه عام
کاو بود در فن و کار خود تمام
ذره‌ای گر نیک‌نامی بایدت
در همه کاری تمامی بایدت»

کی‌یر کگور، فیلسوف دینی اهل دانمارک، درباره ایمان می‌گوید که ایمان بی‌خطرکردن به دست نمی‌آید. باری با همین جمله و تعاریفی که ریشه در معارف دینی دارد، می‌توان معنا و نحوه زیست چهره‌هایی همچون شهید قاسم سلیمانی را درک کرد، چهره‌هایی که غبار دعوا‌های سیاسی، منافع حزبی و امواج دسته‌بندی روی آن‌ها ننشسته است، چهره‌هایی که قابل مصادره نیستند. آن‌ها مورد وثوق هر انسان ایرانی منصفی هستند که دل در گرو سرزمینش دارد، انسان ایرانی که روزبه‌روز زیستن زیر موج‌های شبه‌رسانه‌ها برایش سخت‌تر می‌شود و از سویی، آن‌قدر اخبار ضد و نقیض بر سرش می‌ریزد و فضا غبارآلوده می‌شود که فهم اعمال و ضرورت حضور قهرمان برایش دشوار می‌شود.
 
ما در این بیش از یک دهه گذشته، بیش از آنکه نگاه به پیش رو داشته باشیم، مجبور به توضیح دادن و رفع سوءتفاهم‌ها بوده‌ایم و در میان این سوءتفاهم‌ها گاهی از اصل فراموش کرده‌ایم. اصل بر پیشروی است، نه ماندن و صاف کردن دعوا‌های مختلف، دعوا‌هایی که می‌تواند به قهرمان ضربه بزند، به وطن ضربه بزند. وطن بدون قهرمان آسیب‌پذیر است. وطن پر از هیاهو آسیب‌پذیر است، اما تنهایی هستند که از تن گذشتند تا وطن حفظ شود! مثل همه آن مردانی که در تاریخ پر حادثه این جغرافیا از جان گذشتند.

اما وظیفه رسانه چیست؟ رسانه باید غبار‌ها را فروبنشاند. چه کار صعبی و به قول حضرت مولانا:
«داد جاروبی به دستم آن نگار
گفت کز دریا برانگیزان غبار»
وظیفه رسانه و اهالی رسانه این روز‌ها حیاتی است، حیاتی از این منظر که رسانه‌های آن سوی مرز می‌خواهند سوگ سرباز و قهرمان ملی را زیر موج خبری سانحه سقوط هواپیما گم کنند، می‌خواهند زیر موج خبری هفت‌تپه مدفون کنند و می‌خواهند که این وطن قهرمان نداشته باشد.

وطن بدون قهرمان تاریخ ندارد. قهرمان ستون زمان در گذر تاریخ است. قهرمان از تاریخ اساطیری در این وطن حوالی جایی که آرش تیر را پرتاب می‌کند یا شاید حتی دورتر شروع می‌شود و عقربه‌های زمان می‌چرخد و می‌رسد به آن‌هایی که در مشروطه علیه دیکتاتوری جنگیدند، به آن‌هایی که در زندان‌های ساواک لب از لب باز نکردند و می‌رسد به همه آن جوان‌هایی که در هشت سال جنگ جنگیدند، و می‌رسد به امروز، جایی که ترور یک ایرانی مایه افتخار رئیس جمهور ابله کشوری هزاران کیلومتر آن‌طرف‌تر می‌شود. قهرمان‌ها بار سنگین فراموشی را روی شانه‌هایشان، روی نام‌هایشان حمل می‌کنند تا وطن وطن بماند.
اما مشی قهرمان چیست؟ قهرمان برای مردم، قهرمان برای انسان می‌جنگد. قهرمان وقتی تفنگ به دست می‌گیرد، قهرمان وقتی می‌جنگد، هم برای حزب‌اللهی دوآتشه می‌جنگد هم برای آن‌که قهرمان و عمل قهرمان را نفی می‌کند.

قهرمان هم برای آن روشن‌فکر می‌جنگد و هم برای آن آدمی که دل در گرو باوری دیگر دارد، هم برای کارگری که معیشتش گروگان گرفته شده است. مشی قهرمان این نیست که مردمش را دسته‌بندی کند و بگوید فقط برای فلان دسته یا گروه می‌جنگد. اما ما، یعنی انسان ایرانی، باید چه کنیم؟ ما هم باید برای از دست دادن قهرمانمان سوگوار باشیم و هم برای آن‌هایی که پروازشان به زمین ننشست. ما برای هردو سوگواریم، اما سوگواری تنها کافی نیست. رسانه باید نورافکن باشد تا میان سوگواران واقعی و سوءاستفاده‌کنندگان از سوگواری نور بیندازد، نوری که چهره قهرمان را روشن، چهره سوگوار را روشن کند، نوری که وطن را روشن نگه دارد که وطن برای وطن‌ماندن به قهرمان و مشی قهرمان نیازمند است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->