چندی پیش در خبرها آمده بود ۲ زن که زیر عمل جراحی زیبایی بودند، هنگام عمل فوت شدند. خبر ناگهانی بود و تلخ. دلیل این جراحی هرچه باشد، از درمان شکستگی بینی گرفته تا صرف جراحی زیبایی، ذهن را به سوی فراگیری جراحیهای زیبایی میان زنان و مردان میکشاند. اگرچه امروزه جراحیهای زیبایی مانند جراحی بینی و فک در میان مردان نیز به انتخابی زیباییشناختی تبدیل شده است، فراوانی انتخاب تغییر چهره و بدن با جراحی در میان زنان بیشتر است. ممکن است شما نیز در میان اطرافیان خود با مواردی از این دست روبهرو شده باشید: دستکاری در چهره اصلی برای زیباترشدن.
امروزه معنای زیبایی از تعاریف پیشینی که از زیبایی ارائه میشد فاصله چشمگیری گرفته است. سرمایهداری در سراسر جهان، برای ایجاد بازارهایی برای کالاهای تولیدی خود، مصرفگرایی را از طریق تبلیغات گسترش میدهد. چهره و به طور کلی بدن زنان نیز از این بازاریابی مصرفگرایانه سرمایهداری مصون نمانده است و رسانهها افکار مردان و زنان را تحت سلطه گرفتهاند. بازار مصرفگرایی گرم است و سالانه زنان بسیاری بدن خود را به جراحیهای متفاوت زیبایی میسپارند.
یکی از مهمترین دلایل انجام عملهای زیبایی در گذشته که فراوانی آن در مقایسه با امروز کمتر بود، جلب نظر مردان بود. یعنی مردان خواستار چهرههای زیبا بودند و زنان برای مورد توجه قرار گرفتن و جلب سلیقه عمومی اجتماعی، جراحیهای زیبایی را انجام میدادند و به دلیل هزینههای هنگفت این جراحیها، عمومیت آن کم بود. امروزه با گسترش مصرفگرایی عمومیت جراحیهای زیبایی افزایش یافته است و زنان با هر سطح درآمد و تحصیلات، انجام آن را یک انتخاب ممکن برای خود تلقی میکنند.
آیا تاکنون به چهره یا اندام خود در آینه نگاه کردهاید؟ نظرتان درباره آنچه در آینه میبینید چیست؟ ارزیابی شما از بدن خود در آینه، در واقع ناشی از مقایسه خودتان با معیارهایی اجتماعی است که جامعه برای زیبایی ارائه میکند. بهاحتمال، شما نیز درباره معیارهای زیبایی زنان در دوره قاجار شنیدهاید. نگاه عمومی جامعه به زن و تعریف از زن زیبا با آنچه امروز رواج دارد بسیار متفاوت است. تغییر نگاه بصری جامعه به زیبایی سبب شده است زنان تحت فشار ارزیابیهای اجتماعی درباره خودشان به قضاوت بنشینند. آنچه در آینه میبینید تحت قضاوت اجتماعی که در ذهن شما جای گرفته است، از سوی خودتان پسندیده یا نکوهیده میشود. گفته میشود زنانی با اعتمادبهنفس بالا که خود را باور دارند کمتر تحت تأثیر تبلیغات اجتماعی قرار میگیرند. اگرچه این نظر ممکن است منطقی باشد و در مورد برخی افراد صدق کند، آنچه درباره خصوصیات زنان نمیتوان انکار کرد این است که زنان در جستوجوی زیبایی هستند و نگاه زیباگرایانهای که طبیعت به طور غریزی در آنها به ودیعه گذاشته است در مواجهه با معیارهای اجتماعی دستخوش نوسان میشود. متأسفانه نگاه متحجرانه جامعه به مقوله زیبایی نیز سبب شده است زنان تحت فشارهای اجتماعی بیشتری از منظر پذیرشگیری از سوی جامعه بر اساس میزان زیبایی چهره یا اندامشان قرار گیرند.
اگرچه تعریف اجتماعی زیبایی بر اساس معیارهایی که صنعت مدلینگ ارائه میدهد و از طریق رسانهها بر ذهن عمومی جامعه غالب میکند جزو آثار مخرب سرمایهداری جهانی بر زندگی زنان در ایران است، نمیتوان از نقش نظام آموزشی که بر هویتسازی زنان تأثیری بسزا دارد غافل شد. نظام آموزشی در دهههای اخیر برنامه مناسب و کارآمدی به مکانهای آموزشی مانند مهدهای کودک و مدارس ارائه نداده است که زنان از کودکی بتوانند درک صحیحی از چرایی و چیستی زندگی و نحوه معنابخشی به زندگی خود به دست آورند. همچنین تزلزل در هویت سبب شده است شمار چشمگیری از زنان با وجود زندگی در جامعه مدرن قرن بیستویکم، همچنان نگاهی ابتدایی و سطحی به موجودیت خود داشته باشند، خود را بر اساس زیباییهای ظاهری ارزیابی کنند و برای اثبات خود به جامعه و دریافت توجه جمعی دیگران، مخاطرات عملهای جراحی را بپذیرند.