هوشمندی شهرها امروزه بهعنوان نقطه اتکا و گزینهای مناسب برای حل مشکلات و معضلات شهر مطرح شده است، راهحلی که میکوشد با بهرهگیری از فناوری اطلاعات در کنار بهرهمندی از سرمایههای اجتماعی شهر، ضمن افزایش بهرهوری و دستیابی به شهر پایدار و تابآور، باعث ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان خود شود.
اما گامهای فراوانی تا رسیدن به این مهم پیش روی مدیران شهری است. یکی از اولین قدمها در این راه، تشویق شهروندان به حضور و مشارکت در ساخت و اداره شهر است. این مشارکت با تعیین ارزش پیشنهادی آغاز و با اولویتبندی پروژهها همراه شده و تا آخرین مرحله که بهرهبرداری و استفاده از پروژههای ساخته شده است، ادامه خواهد یافت.
ضروری است این دیدگاه در تکتک شهروندان شکل بگیرد تا شهروندی که هماکنون در این شهر زندگی میکند، آینده شهر هوشمند خود را که ساخته خواهد شد، برای خود متصور شود و در ذهنش در این آینده حرکت و زندگی کند. این اتفاق سبب خواهد شد که پیشرفتها و پروژههای هوشمندسازی ملموستر شود و برای همگان درکشدنی باشد.
اما این مهم با تغییر نگرشها در ذهنیت شهروندان شروع خواهد شد؛ جایی که لازمه است نگاه «شهروند هوشمند» بر شهروندان حاکم شود و اگر این تغییر رویکرد صورت نگیرد، شهروندان با پروژههای اجراشده بیگانه میشوند و درعمل پروژههایی که در حوزه هوشمندسازی اجرا شدهاند بیاستفاده باقی میمانند و گامی مؤثر در رفع مشکل برداشته نخواهد شد.
این تغییر نگرش با آگاهیبخشی و اطلاعرسانی در کنار آموزش و مهارتآموزی همراه است تا شهروند، هم از امکاناتی که برای سهولت در زندگی او فراهم شده است آگاه شود و هم مهارت استفاده از آن را نیز داشته باشد.
این ۲ مهم میتواند از اصلیترین رویکردهای مدیریت شهری در همراهسازی سرمایههای اجتماعی در مسیر حرکت روبهجلو بهسمت شهر هوشمند باشد.
همبستگی در اطلاعرسانی از طریق هماهنگی با رسانههای شهری و همچنین استفاده از درگاههای مشخص و باکیفیت اطلاعرسانی شهری و بهرهمندی از آخرین فناوریهای اطلاعرسانی دیجیتال میتواند زمینههای آگاهسازی همهجانبه شهروندان را از آنچه قرار است در شهر هوشمند رخ دهد، فراهم کند.
در کنار این آگاهیبخشی، باید آموزشهای طبقهبندیشده و مشخص برای سطوح مختلف جامعه از جمله فرهیختگان، دانشجویان، دانشآموزان و مربیان و حتی افراد اثرگذار در محلات در نظر گرفته شود.
این آگاهیبخشی و آموزش میتواند قدم اول پروژه شهروند هوشمند باشد. در ادامه شهروندی که از این فراینده گذر کرده است و ذهنیت آینده شهر در وی شکل گرفته است، میتواند حالا با این دانستهها و آموزشها، از قوه خلاقیت و ابتکار خود استفاده کند و با مشارکتجویی در اقدامات مدیریت شهری، بازوی کمک برای آن به حساب آید.