عاطفه همایونی | شهرآرانیوز - شما هم با دیدن آثار و اختراعات نسلهای گذشته به هوش آنها غبطه میخورید؟ نگران نباشید، جیمز فلین میگوید شما بیگمان از آنها باهوشتر هستید.
در سال ۱۹۷۸، جیمز آرفلین، فیلسوف سیاسی، در دانشگاه «اوتاگو» نیوزیلند درحال نوشتن کتابی درباره جوامع انسانی بود که با تحقیقات آرتور آرجنسن، روانشناس دانشگاه کالیفرنیا، روبهرو شد. دکتر جنسن در مقالهای که در سال ۱۹۶۹ منتشر کرده بود، ادعا میکرد که اختلاف نتایج تست ضریبهوشی میان سیاهپوستان و سفیدپوستان آمریکایی، ناشی از تفاوت ژنتیکی بین نژادهاست و به همین دلیل است که بیشتر برنامهها برای بهبود نتایج آموزشی سیاهپوستان با شکست روبهرو میشود. دکتر فلین که زمانی در ایالت کنتاکی، یک فعال حقوق مدنی سرسخت بود، بهطور غریزی احساس کرد نتایج تحقیقات دکتر جنسن احتمالا اشتباه است و تصمیم گرفت تحقیقات در این زمینه را آغاز کند.
در سال ۱۹۸۰، دکتر فلین یک مقاله بسیار انتقادی درباره تحقیقات دکتر جنسن منتشر کرد؛ فلین در این مقاله نشان داد که بسیاری از گروههای سفیدپوست، امتیاز ضریبهوشی کمتری در مقایسه با سیاهپوستان کسب میکنند. اما این تنها نتایج تحقیقات وی نبود. دکتر جنسن مانند بیشتر محققان حوزه خودش، میزان ضریبهوشی در نسلهای مختلف را ثابت فرض کرده بود. درواقع او ضریبهوشی را دارای ثبات نسبی درنظر گرفته بود و بر همین اساس، از نتایج آزمایشهای پیشین در سالهای گذشته بهعنوان مدرکی برای تحقیقات خود استفاده میکرد.
اما دکتر فلین متوجه واقعیتی شد که هیچکس تا آن زمان به آن اشاره نکرده بود؛ دادههای آزمایشهای ضریبهوشی هر دهه یا در همین حدود، دوباره براساس استانداردهای جدید تنظیم میشوند. هنگامی که فلین به دادههای خام ضریبهوشی در ۱۰۰ سال گذشته نگاه کرد، دریافت که نمرات ضریبهوشی بهطرز چشمگیری افزایش داشتهاند. او در این زمینه میگوید: «اگر شما ۱۰۰ سال پیش، ضریبهوشی مردم را مطابق با استانداردهای امروزی محاسبه میکردید، میزان ضریبهوشی آنها ۷۰ بود و اگر اکنون ضریبهوشی ما را براساس استانداردهای آنها اندازه میگرفتید، ضریبهوشیمان ۱۳۰ میشد.» توضیح چرایی این اتفاق هم به اندازه کشف آن، پیشگامانه بود.
این افزایش ضریبهوشی آنقدر سریع اتفاق میافتاد که نمیتوانست دلایل ژنتیکی داشته باشد و همچنین نمیشد بهسادگی اظهار کرد که اجداد اخیر ما از هوش کمتری نسبتبه ما برخوردار بودهاند. فلین استدلال کرد که در قرن گذشته، انقلابی در تفکر انتزاعی انسان رخ داده است (آنچه او «عینک علمی» مینامد) که درواقع پاسخی به نیاز مردم جوامع صنعتی و فناوری پیشرفته بوده است. وی توضیح میدهد این نظم جدید فکری، به پیشرفت تحصیلی و توانایی تفکر درقالب نمادها، تشبیهات و منطقهای پیچیده نیاز دارد؛ همان گزینههایی که درواقع در آزمایشهای ضریبهوشی بررسی میشوند.
استیون پینکر، روانشناس دانشگاه «هاروارد»، در مصاحبهای درباره یافتههای فلین میگوید: «باوجود این واقعیت که حوزه تحقیقات درباره هوش انسان بهشدت دادهمحور است، فلین همه را متعجب کرد. این فیلسوف، پدیده بزرگی را کشف کرد که هیچکس متوجه آن نشده بود.» دکتر فلین، نتایج تحقیقات خود را در سال ۱۹۸۴ منتشر کرد.
اما سال ۱۹۹۴، چارلز موری و ریچارد هرنشتاین با انتشار مقالهای، تحقیقات فلین را به چالش کشیدند. این دو محقق، معتقد بودند که ژنها نقش غالبی در شکلگیری هوش انسان دارند؛ موضعی که منتقدان، آن را نژادپرستانه توصیف کردند.
موری و هرنشتاین، تحقیقات دکتر فلین را «اثر فلین» نامیدند و پس از آن، این اصطلاح، یادآور نگاهی خوشبینانه به وضعیت پیشرونده هوش انسانها بود و فلین را به یک قهرمان فرهنگ پاپ تبدیل کرد که با لباسهای چروک و موهای فرفری سفید انیشتنطور او نیز همخوانی داشت.
او تا زمان مرگش در ۱۱ دسامبر ۲۰۲۰، دست از تلاش برنداشت و در تحقیقات بعدی، همراه با ویلیام تیدیکنز، نشان داد که اختلاف میان ضریبهوشی سفیدپوستان و سیاهپوستان بین سالهای ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۲ به میزان درخورتوجهی کاهش یافته است.
فلین با وجود اختلافنظری که با دکتر موری و دیگر محققانی داشت که از دید منتقدان، نژادپرست بهحساب میآمدند، برای پیشرفت تحقیقات، از آنها دربرابر اتهامهای نژادپرستانه دفاع میکرد، با این حال همیشه بر برابری نسبی میزان هوش میان مردم از نژادهای مختلف تأکید میکرد، اما درعینحال ما را باهوشتر از پیشینیانمان میدید.
منبع: نیویورکتایمز