سید محمدرضا هاشمی | شهرآرانیوز؛ در چهار دهه گذشته مشهد میزبان جمعیت زیادی از مهاجران افغانستانی بوده است. تعامل خوب مردم، نهادها و سازمانهای دولتی با مهاجران در این شهر باعث شده که در طول این سالها ما شاهد معرفی چهرههایی شاخص در میان مهاجران ساکن مشهد باشیم. مهاجرانی که توانمندی خاصی در حوزههای مختلف داشتهاند و بعضی از آنها در سطح کشور شناخته شده هستند. اسما نجفی یکی از هزاران جوان مشهدی است که خانوادهاش از افغانستان به ایران مهاجرت کردهاند. او در مشهد به دنیا آمده و نقاشی را از سال ۱۳۸۹ شروع کرده و حالا اولین نمایشگاه انفرادی خود را در نگارخانه رضوان برگزار کرده است.
زنان افغانستان محور نمایشگاه نقاشی «آوای درون»
آوای درون، عنوان نمایشگاه اسما نجفی است، نمایشگاهی که ۵۰ تابلوی نقاشی را در اندازههای مختلف در خود جای داده و هدف از برگزاری آن گرامیداشت زنان افغانستان است. او درباره این نمایشگاه میگوید: از سال ۱۳۹۵ با هدف برگزاری نمایشگاه شروع به کشیدن تابلوهایی با محور زنان کردم. خلق آثاری که در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده حدود پنج سال زمان برده است.
او در این باره میگوید: خیلی دوست داشتم تمام آثار این نمایشگاه با محوریت زنان باشد، اما به مرور زمان چند اثر دیگر هم به این مجموعه اضافه شد. همه آثار ارائه شده در این نمایشگاه با تکنیک رنگ روغن اجرا شده است.
او درباره آشنایی با هنر نقاشی میگوید: من دیپلم گرافیک دارم و از ابتدا با طراحی شروع کردم. با کلاسهای استاد رحیمزاده آموختن را ادامه دادم و بعد پیش استاد ماروسی دوره تخصصی رنگ روغن را گذراندم و همچنان در حال یادگیری هستم.
تلاشی برای نشان دادن رنج مردم افغانستان
نجفی تلاش کرده تا در تابلوهای خود واقعبینانه به سوژههایش بپردازد، سوژههایی که از افغانستان انتخاب شدهاند و مخاطب میتواند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کند، او میگوید: همه این آثار از روی عکسهایی کشیده شدهاند که من برای پیدا کردن آنها تلاش زیادی کردهام. در بعضی از آثار من از ذهنم برای خلق آنها کمک گرفتهام و تغییراتی در آنها ایجاد کردهام. این عکسها از شبکههای اجتماعی و جستوجو در میان آثار هنرمندان مختلف انتخاب شده است.
غم و رنج مردم افغانستان بر هیچ کس پوشیده نیست، رنجی که بیش از چهار دهه است به دلیل جنگ و ناامنی بر مردم همسایه شرقی تحمیل شده و آثار این هنرمند مهاجر از آن تأثیر پذیرفته است، او خاطرنشان میکند: من بیشتر قصد داشتم، در این آثار درد، غم و اندوهی که در افغانستان و در زندگی روزمره مردم وجود دارد را به مخاطب نشان دهم. تلاش خواهم کرد که در مجموعه بعدی کارهایم بیشتر بر کابل امروز تمرکز کنم، کابلی پیشرفته و امروزی.
اما آثار این نمایشگاه با دغدغه درد و رنج مردم سرزمینم خلق شده است. مخاطبان متوجه غم موجود در این آثار شدهاند، غمی که من نمیدانم از کجا میآید. من هیچ وقت در افغانستان نبودهام و آنجا را ندیدهام، اما داستانهای زیادی از پدر بزرگ و مادر بزرگهایم در این باره شنیدهام که قطعا این غم در آنها بوده است. هنوز هم بخشی از آن وجود دارد. جنگ همچنان مردم را آزار میدهد و زندگی آنها را تحتتأثیر قرار داده است و باعث شده که حرکت به سمت امید سختتر شود.
ما وظیفه داریم استعداد بچههای مهاجر را کشف کنیم
اسما نجفی در مهاجرت به دنیا آمده، رشد کرده و حالا یک هنرمند زن مهاجر است، اما در آثار این نمایشگاه خبری از زن مهاجر نیست، او براین باور است: زنان مهاجر با مشکلات زیادی در زندگیشان روبهرو هستند که در این نمایشگاه به آنان نپرداختهام و دوست دارم در یک نمایشگاه مجزا به زندگی زنان مهاجر افغانستانی در کشورهای مختلف بپردازم. من فکر میکنم استعدادهای زیادی بین مهاجران وجود دارد که ما وظیفه داریم آنها را کشف کنیم. یکی از مسائلی که متأسفانه هنرمندان نوجوان و جوان را تحتتأثیر قرار میدهد موضوعات مالی است. نقاشی هزینه زیادی برای هنرمند دارد و مهاجران افغانستانی بیشتر درآمد کافی برای تأمین این هزینهها را ندارند.
به گفته او وجود مکانهایی مثل نگارخانه اندیشه که برای تربیت نسل جدید هنرمندان مهاجر تلاش میکند نقش مهمی در تربیت هنرمندان و توجه مهاجران افغانستانی به فراگیری هنر دارد.
در کنار هرکدام از تابلوهای این نمایشگاه قطعه شعری مرتبط با آن از شاعران مطرح افغانستانی نوشته شده است، کاری خلاقانه که باعث ارتباط بهتر مخاطب با اثر هنری میشود، نجفی در این باره میافزاید: وقتی همه کارها را آماده کردم، خیلی دوست داشتم در کنار هر قاب یک شعر هم داشته باشم تا مخاطب با دیدن اثر به چیزی که در ذهن من بوده نزدیک شود. به همین دلیل به دفتر «دُرِدَری» رفتم و از استاد ابوطالب مظفری خواستم که به من در این باره کمک کنند. در انتخاب اشعار سعی شده که بین شعر و اثر نقاشی ارتباط وجود داشته باشد.
نجفی میگوید: که اول قرار بود این نمایشگاه سال گذشته و به مناسب روز جهانی زن برگزار شود، اما در آن روزها ما در شرایط بد کرونایی قرار داشتیم، هرچند که حالا هم باید شیوهنامهها را رعایت کنیم، اما خوشبختانه تاکنون استقبال خوبی از نمایشگاه شده است.
مهاجران افغانستانی جای پیشرفت بیشتری در مشهد دارند
این هنرمند مهاجر افغانستان بر این باور است که مشهد در مقایسه با دیگر شهرهای ایران محدودیتهای کمتری برای مهاجران داشته است: من حس نزدیکی به مشهد دارم. انگار مهاجران افغانستانی جای پیشرفت بیشتری در مشهد دارند. از همان اول استادان من ایرانی بودند و در طول این سالها با جاهای مختلفی همکاری کردهام و مشکلی نداشتهام. از نظر فرهنگی ما از هم دور نیستیم و در کنار یکدیگر میتوانیم پیشرفت کنیم. من مشهد را خیلی دوست دارم و حس آرامش عجیبی در این شهر دارم که در جای دیگر آن را تجربه نکردهام.
در میان تابلوهای این نمایشگاه که همه به افغانستان پرداخته است یک نقاشی از حرم امام رضا (ع) هم دیده میشود، نجفی میگوید: حرم آرامش بخشترین مکان مشهد است، هر کس به دنبال آرامش است به حرم میرود، اگر بخواهم اثر دیگری خلق کنم، بازهم درباره حرم است.
او در ادامه خاطرنشان میکند: من فکر میکنم که قبل از هرکسی خود ما باید در مسیر حمایت از هنرمندان گام برداریم. سفارت و کنسولگری افغانستان باید به هنرمندان توجه کند، به آنها فضا و امکانات بدهد. حمایت مالی خیلی مهم است. اگر مسئولان کشور ما که در ایران هستند از ما حمایت کنند ما شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود. کنسولگری و سفارت در این باره مسئولیت دارد. اقدامات زیادی برای کشف و تربیت هنرمندان مهاجر وجود دارد.
نگاهی تخصصی به نمایشگاه «آوای درون»
محمدحسین جعفری از فعالان هنر مهاجران افغانستانی است که سالها برای تربیت هنرمندان زحمت کشیده و هنرجویان او حالا در کشورهای مختلف دنیا به خلق آثار هنری میپردازند، او درباره نمایشگاه نقاشی «آوای درون» میگوید: آنچه هنرمند را وادار میکند که فضای زندگیاش را ترسیم کند به بخشهای مختلفی تقسیم میشود. اول فضای واقعی زیست اوست که با آن تعامل دارد و از آن الگو میگیرد و دوم فضای ذهنی او. این دو جایگاه گاهی در تقابل با هم قرار میگیرند و گاهی در تعامل با هم و این هنرمند است که بین مرز تعامل و تقابل خطوطی را برای خود ترسیم میکند تا پیوندی بین آنها ایجاد کند: این پیوند مستلزم داشتن دانش تاریخ شفاهی، بصری و تخصص در کاری است که هنرمند دارد انجام میدهد. خانم نجفی فردی است که در ایران به دنیا آمده و همینجا بزرگ شده، ولی سوژههای خود را از افغانستان انتخاب کرده، به زندگی زنان افغانستانی توجه زیادی کرده و ما در این نمایشگاه نتیجه تلاش او را میبینیم.
جعفری خاطرنشان میکند: در این نمایشگاه هنرمند تلاش نکرده است که فضای هنری را روایت کند، هنرش فقط به تکنیک اوست، هنر او در روایت رئال (واقعی) اوست، اما اینکه بخواهد دنیای دوم خودش یا افغانستانی بودن خودش را در آثار نشان دهد اینطور نبوده است. ما بیشتر آثاری دیدیم که از عکسها دریافت شده و هنرمند با استفاده از تکنیکی که بر آن مسلط است آنها را خلق کرده است.
این هنرمند افغانستانی تصریح میکند: امیدوارم این هنرمند در نمایشگاههای بعدی خود به مرز بین تعامل و تقابل در نگاه خود هویت ببخشد. در واقع اگر هنرمندان مهاجر فرصت زندگی در افغانستان را داشته باشند، دریافت آنها در مقایسه با عکسها متفاوت خواهد بود.