محمدرضا فیضی | شهرآرانیوز؛ فراوانی آسیبهای اجتماعی جامعه مثل طلاق، دعواهای خانوادگی و... در کنار حجم پروندههای ورودی به قوه قضائیه و طولانی بودن روند رسیدگی به آنها، یکی از چالشهای امروز کشور است. از نگاه کارشناسان میانجیگری و وساطت ریشسفیدان و معتمدان محلات در حل این آسیبها یکی از کمهزینهترین و مؤثرترین راهکارها به شمار میرود که از قدیم اثر مثبت خود را در حل بحرانهای اجتماعی نشان داده است. اتفاق خوبی که در محله سیسآباد افتاده تشکیل شورای حل اختلاف محلی بوده است. در این شورا پنج نفر از معتمدان و افراد بانفوذ محله دورهم جمع شدهاند و سنت حسنه میانجیگری را احیا کردهاند. آنها در کمتر از ۳ ماه، به ۲۰ پرونده محلی رسیدگی کردهاند که ۱۵ مورد آن قبل از اینکه مردم پایشان به دادگاه و کلانتری باز شود به سازش منجر شده است. از میان این پروندهها گذشت از دیه میلیونی، برگشت به زندگی زوجی که در آستانه طلاق بودهاند و... به چشم میخورد که با وساطت اعضای شورای حل اختلاف محله مشکلاتشان حل و فصل شده است
خانه انصاف، مکانی برای حل مشکلات مردم
محل قرارمان با اعضای شورای حل اختلاف محله سیسآباد، دفتر توسعه و تسهیلگری این محله است. جایی که شهروندان برای حل اختلافاتشان حاضر میشوند.
تاریخچه حل اختلاف مردم در سیسآباد تا جایی که اعضای شورا یادشان هست به دهه ۴۰ برمیگردد. حسن کیخا به نقل از پدرش میگوید: در روستای ما درست ابتدای خیابان شفاییان «خانه انصاف» بوده که اهالی برای حل مشکلات ملکی، خانوادگی و... به آنجا مراجعه میکردند و گره مشکلات با دستان آقای هاشمی که مسئول این خانه بوده، باز میشده است.
دادگاهی برای روستاییان
در ادامه سید علی سیدی رشته کلام را به دست میگیرد و به تاریخچه خانه انصاف اشاره میکند. او میگوید: خانه انصاف یا بهتر بگویم دادگاههای روستایی در دوران نخستوزیری اسدا... علم که من آن زمان تازه متولد شده بودم راه افتاده است. طبق شنیدهها آن موقع خانه انصاف در چند روستا راهاندازی شده بود وقتی دیدند طرحشان موفق بوده است تعداد این دادگاههای روستایی را افزایش دادند تقریبا من دهساله بودم که خیلی از روستاهای ایران بهویژه همین سیسآباد خودمان خانه انصاف داشته است.
جلوگیری از دعواهای پیچیده
«خانههای انصاف بر اساس وجدان مردم و انصاف آنها بنیان شد» این جمله را سیدی بیان میکند و ادامه میدهد: بیشتر مشکلات و اختلافهای روستای ما را آقای هاشمی از راه سازش و دوستانه حل میکرد. او آدم باسوادی بود و نفوذ زیادی در ادارهها و نهادهای مختلف شهری داشت شاید علت انتخاب او بهعنوان مسئول خانه انصاف همین موارد بوده است.
او ادامه میدهد: تشکیل خانه انصاف در روستای ما آن زمان باعث شده بود که از تبدیل دعواهای کوچک به دعواهای پیچیده و بزرگ جلوگیری شود از طرفی دیگر روستاییان نیاز نبود برای گرفتن حقشان به شهرهای دور و نزدیک بروند و هزینه کنند. همینجا همه کارها رایگان و با سرعت زیاد انجام میشد.
کدخدا با کمک معتمدان اختلافها را حل میکرد
سیدی نقش کدخدا در روستا را برای حل اختلافهای مردم مؤثر میداند و بیان میکند: به یاد دارم روستای ما همزمان مسئول خانه انصاف و کدخدا داشت. کدخدای ده ما آقای غلامعلی دادخواه بود که به مشکلات و اختلافهای مردم رسیدگی میکرد. با آمدن خانههای انصاف کمی نقش کدخدا کمرنگتر شد، اما چون کدخدا مردمیتر بود بعضی اختلافها را بهتر حل میکرد. کدخدا برای حل اختلافی که میخواست اقدام کند چند نفر از آدمهای بانفوذ، معتمد و ریش سفیدهای روستا را همراه خودش میبرد تا طرفهای دعوا همانجا کوتاه بیایند و سازش کنند معمولا پدر من هم همیشه همراه کدخدا برای آشتیکنان میرفت.
قهری که به رفاقت تبدیل شد
حسن کیخا خاطرهای از آشتیکنان پدرش با یکی از اهالی روستا تعریف میکند که کدخدا میانجیگری آن را کرده است او میگوید: کدخدای ده، شبی پدرم را به صرف آبگوشت به خانهاش دعوت کرده بود. آن موقع من هم بهاتفاق پدرم به خانه کدخدا رفتم. قبل از اینکه بخواهیم شام بخوریم کدخدا موضوع اختلاف پدرم با یکی از اهالی روستا را مطرح کرد. دلایل مختلفی را بیان کرد و کمی هم نصیحت کرد در پایان گفت اگر فلانی بیاید حاضری با او آشتیکنی؟ پدرم حرفی روی حرفش نزد و گفت هرچه شما بگویی. تا این حرف را زد در حیاط به صدا درآمد. وقتی در را باز کردند دیدیم که کدخدا طرف مقابل را هم برای شام دعوت کرده است. با این کار کدخدا پدرم آشتی کرد و سالهای سال با آن فرد دوست و رفیق صمیمی بودند.
درِ آشتیکنان
سیدی ماجرای درِ آشتیکنان روستایشان را به میان میآورد و میگوید: همانطور که گفتم دورتادور روستای سیسآباد دیوار بود. ورودی روستا هم در سنگین و چوبیای داشت بر روی هر لت در یک کوبه نصبشده بود. کوبه بزرگ مخصوص آقایان و کوبه کوچک مخصوص خانمها بود. هرشب ساعت ۷ که در روستا را میبستند از صدای کوبه متوجه میشدیم پشت در آقا هست یا خانم.
او ادامه میدهد: کدخدا برای آشتیکنان از همین در استفاده میکرد اگر دو نفر باهم قهر بودند یک نفر را برای انجام کاری به بیرون از روستا میفرستاد و به دیگری میگفت فلان ساعت حواست به در قلعه باشد کسی در زد در را بازکنی. وقتی دو نفر روبهرو میشدند باهم احوالپرسی و بعد هم آشتی میکردند به همین سادگی!
میراثی که از بزرگان سیسآباد به یادگار مانده است
حسن کیخا معتقد است که محلهاش کمترین پرونده را در دادگاهها دارد او توجه بزرگان به سنت میانجیگری را مهمترین عامل در این موضوع میداند و میگوید: چه قبل و چه بعد از انقلاب مردم بهویژه بزرگان ما به اختلافهای بین دو یا چند نفر حساس بودهاند بهمحض اینکه از اختلاف باخبر میشدند به هر قیمتی بود برنامه آشتیکنان را میچیدند الآن هم همین کار آنها به ما ارث رسیده و راهشان را ادامه میدهیم.
او با اشاره به شکلگیری شورای حل اختلاف محله میگوید: چندی قبل مسئول دفتر تسهیلگری محله درباره حل مشکلات و اختلاف اهالی صحبتی به میان آورد. من هم از تاریخچه حل اختلاف روستا و محله گفتم که در نهایت پیشنهاد راهاندازی شورای حل اختلاف محله را به من داد.
کیخا روند کار را اینطور توضیح داد: با مسئول شورای حل اختلاف مشهد جلسهای برگزار و موضوع تشکیل شورای حل اختلاف محله را مطرح کردیم آنها استقبال کردند. شهرداری هم پایکار آمد و اولین شورای حل اختلاف مشهد را در محله سیسآباد راهاندازی کردیم. با شناختی که از اهالی دارم افراد توانمند، بانفوذ، معتمد و ریش سفیدان محله را دعوت کردیم. چند دوره آموزشی برایمان برگزار شد و در انتها از سوی رئیس دادگستری استان خراسان رضوی حکم ششماهه برایمان صادرشده است.
او در ادامه گزارش کاری از فعالیتهای شورای حل اختلاف محله بیان میکند و میگوید: کارمان بهطور رسمی از ابتدای آبان شروعشده است در این مدت به ۲۰ پرونده رسیدگی شده است. ۱۵ مورد آن همینجا ختم به خیر شده است و هر دور طرف رضایت دادهاند و ۵ مورد دیگر در آستانه سازش هستند. خداراشکر تابهحال موردی نبوده که به دادگاه ارجاع دهیم همینجا با وساطت و میانجیگری مشکل را حل کردهایم. اگر این طرح در سایر محلههای شهر عملیاتی شود حجم زیادی از پروندههای قوه قضائیه کاهش پیدا میکند و این نهاد میتواند وقت بیشتری برای برخورد با دانه درشتها و مفسدان اقتصادی و... بگذارد.
گذشت جایگزین شکایت
اعضای شورای حل اختلاف محله سیسآباد فهرست افرادی را که اختلافهایشان منجر به سازش شده است در دفتر مخصوصی ثبت کردهاند. با چند نفر برای مصاحبه حضوری ارتباط گرفتم آنها حاضر به مصاحبه حضوری نشدند و مصاحبه تلفنی را هم منوط به اینکه نامی از آنها برده نشود انجام دادند که در ادامه گفتگو با چند نفر از آنها را میخوانید.
فسخ قرارداد خانه بهدلیل درخواست مردم و شورا
حدود ۲ ماه قبل جمعی از اهالی محله سیسآباد استشهاد محلی به همراه مستندات به شورای حل اختلاف محله میفرستند در این استشهاد محلی آنها از حضور یکی از همسایهها به علت نگهداری سگ و ایجاد سروصدا و همچنین خریدوفروش مواد مخدر گله میکنند. دو نفر از معتمدان محله موضوع را بررسی میکنند وقتی متوجه میشوند ماجرا صحت دارد به سراغ فرد موردنظر میروند، اما آن فرد حاضر نمیشود پاسخ شورای حل اختلاف محله را بدهد؛ بنابراین آنها مالک منزل را احضار میکنند و موضوع را با او در میان میگذارند و مشکل را برطرف میکنند. مالک خانه در گفتگو با شهرآرامحله بیان کرد: حدود ۸ ماه پیش خانهام را برای مدت ۲ سال به زوجی بهصورت رهن و اجاره واگذار کردم. من خودم ساکن محله دیگری هستم و از مستأجرم بیخبر بودم. حدود یک ماه قبل یکی از معتمدان محله با من تماس گرفت و موضوع مزاحمتهای مستأجرم را با من در میان گذاشت. وقتی یقین پیدا کردم ماجرا صحت دارد کمتر از ده روز قرارداد منزلم را با مستأجرم فسخ کردم و بعد از گذشت چند روز خانهام را به فرد مطمئن دیگری اجاره دادم. از این کارم حس خوبی دارم و جا دارد از اعضای شورای حل اختلاف محله سیسآباد تشکر و قدردانی کنم.
گذشت از دیه میلیونی
با جوان دیگری که با وساطت اعضای شورای حل اختلاف از دریافت دیه میلیونی گذشته و رضایت داده است گفتگو میکنیم. او میگوید: حوالی شهریورماه امسال با یکی از جوانان محله برای جای پارک خودرو درگیر شدم. او در این درگیری با چاقو به من ضربهای زد و من آسیب دیدم حدود یک هفته در بیمارستان بستری بودم. از طریق مراجع قضایی از طرف مقابل شکایت کردم. با توجه به گزارش پزشکی قانونی درباره صدمات وارد شده به من، دادگاه مبلغ ۳۸ میلیون تومان برای پرداخت دیه تعیین کرد. بعد از گذشته ۳ ماه اعضای شورای حل اختلاف محله از من خواستند تا در جلسهای شرکت کنم. در این جلسه آنها وضعیت زندگی طرف مقابل را برایم شرح دادند و درخواست کردند رضایت بدهم. ازآنجاییکه آنها جزو معتمدان محله هستند حرفی روی حرفشان نزدم و صلاح دیدم از شکایتم صرفنظر کنم. همانجا رضایتنامه را امضا کردم و بقیه کار را هم به اعضای شورای سپردم. البته آنها هم از طرف مقابل تعهد گرفتهاند تا دیگر مرتکب چنین خطایی نشود.
دوباره زندگی
فهرست را نگاه میکنیم به نام زوج جوانی میرسیم که سه سال از ازدواجشان گذشته و در آستانه طلاق بودهاند، اما با میانجیگری اعضای شورا تصمیم گرفتهاند زندگیشان را ادامه دهند. آقای خانه برای مصاحبه حاضر نمیشود، اما حسن کیخا مختصری از این ماجرا برایمان تعریف میکند و میگوید: مدتی قبل یکی از شهروندان به من اطلاع داد زوج جوانی درخواست طلاق دادهاند و تصمیم گرفتهاند از همدیگر جدا شوند. فورا آقا را فراخواندیم و با او چندساعتی صحبت کردیم. ابتدا حرفش یکی بود آنهم طلاق! اما ما کارمان را ادامه دادیم. با صحبت و گفتگو قانعش کردیم که کارش اشتباه است چراکه او فرزندی داشت و اگر طلاق میگرفتند آینده این فرزند به خطر میافتاد. با خانم خانواده هم صحبت کردیم او هم حاضر به سازش شد. خداراشکر این پرونده هم ختم به خیر شد. چند روز قبل آقای خانواده پیام داده و از اینکه مانع طلاق آنها شدهایم تشکر کرد.
سی سواد دیروز؛ سیسآباد امروز
محدوده رسالت شمالی ۹۱ و اطراف آن در دهه ۵۰ به روستای «سیسواد» شهرت داشت. علت این نامگذاری بنا به گفته اهالی، بالا بودن سواد مکتبی بزرگان این روستا در قدیم بوده، اما بهمرور زمان اسم این روستا با گویش مردم به سیسآباد تغییر کرد. پس از پیروزی انقلاب، مهاجرت از روستاها به سمت مشهد اوج گرفت و بهمرور زمینهای کشاورزی اطراف این روستا به مسکونی تبدیل شد. سیسآباد در ابتدای دهه ۹۰ به محدوده شهری متصل شده است. جالب است بدانید شغل بسیاری از اهالی محله سیسآباد، کشاورزی و دامپروری بوده و هست و برخی از آنان برای بسیاری از شهروندان شغل ایجاد کردهاند.
قدمت ساخت قلعه سیسآباد بهدرستی مشخص نیست، اما معتمدان و بزرگان این محله بیان میکنند که در زمان حمله ترکمانان آسیای میانه به مشهد، این قلعهها وجود داشته و پاسداران قلعه با استفاده از برجهای نگهبانی از روستا در برابر خطرات احتمالی مراقبت میکردند. سه روستای کوچک دیگر به نامهای قلعه داروغه، قلعه عیشآباد و قلعه کدخدا و یک قلعه دوطبقه در محل کنونی مجتمع آموزشی سیسآباد ویژه اربابهای روستا وجود داشته است. این قلعه دوطبقه گنبدهای خشتی و سقفهای چوبی داشته که باگذشت زمان هیچ اثری از آن باقی نمانده است.
دهه ۵۰ و ۶۰ در این روستا حدود ۱۳۰ خانوار زندگی میکردند و حالا که جزو محدوده شهری است، حدود ۳ هزار خانوار و نزدیک به ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد. اگر بخواهیم نشانی مکان کنونی سیسآباد را بدهیم، باید بگوییم که در حاشیه راست جاده کارخانه سیمان، بعد از روستای جوفروش و قبل از روستاهای دهرود و کشفرود قرار دارد. این محدوده پس از پیروزی انقلاب، بهویژه در دهه ۹۰ به شهر پیوست و در حال حاضر شهرداری برای ارائه خدمات مثل آسفالت کوچه و خیابانهای خاکی آن اقدام میکند.
ریش سفیدان و معتمدان محله سیسآباد را بشناسید
اساس انتخاب اعضای «شورای حل اختلاف محله» شرایطی همچون داشتن محبوبیت، تجربه، اقتدار، نفوذ و اعتماد در میان مردم محله است تا آنها بتوانند نقش مفید و مؤثرتری ایفا کنند. در این بخش از گزارش با پنج نفر از اعضای شورای حل اختلاف محله سیسآباد آشنا میشویم.
• سید علی سیدی متولد سال ۱۳۴۱ است. او اکنون در همان خانهای که دهه ۴۰ به دنیا آمده زندگی میکند. اجداد او حدود ۱۴۰ سال قبل از یزد به مشهد آمدهاند و سپس در سیسآباد ساکن شدهاند. سید علی در کنار کشاورزی، جزو کارکنان شرکت آب و فاضلاب نیز هست. او درگذشته عضو شورای اسلامی روستای سیسآباد بوده و اکنون همزمان عضو شورای اجتماعی و عضو شورای حل اختلاف این محله است.
• غلامعلی رفعتیدوست ۷۳ سال دارد. او اوایل پیروزی انقلاب اسلامی از تهران به مشهد آمده و سیسآباد را برای زندگی انتخاب کرده است. بازنشسته یکی از شرکتهای تولیدی مشهد است و اکنون کارهای پشتیبانی مسجد، پایگاه مقاومت بسیج و خیریه محله ازجمله پختوپز، توزیع و تأمین بستههای معیشتی، شناسایی نیازمندان محله و... را بر عهده دارد. رفعتیدوست در دهه ۸۰ عضو شورای روستا بوده و حالا هم بهعنوان عضو شورای اجتماعی و عضو شورای حل اختلاف انتخاب شده است.
• حسن کیخا دیگر عضو شورای حل اختلاف محله سال ۱۳۵۰ در روستای سیسآباد به دنیا آمده است. پدرش بیش از ۳ دهه عضو شورای روستای بوده به همین واسطه او هم ترغیب میشود برای عمران و آبادانی زادگاهش پایکار بیاید و مشکلات روستا را پیگیری کند. کیخا سال ۱۳۸۰ با رأی مردم عضو شورای روستا میشود و در کنار مرحوم پدرش و سایر اعضای شورا پیگیریهای لازم برای آسفالت کوچهها، تأمین برق و آب روستا و... را انجام میدهند تا تلاششان به نتیجه میرسد. کیخا از قدیم کشاورز بوده در حال حاضر هم منبع درآمدش از همین راه تأمین میشود. عضو شورای روستا و شورای اجتماعی محله، فرمانده پایگاه بسیج و عضو هیئتامنای مسجد در کارنامه خدمتی او دیده میشود.
• حمید کریمآبادی ۴۳ سال دارد. او سال ۱۳۶۱ بهاتفاق خانوادهاش به سیسآباد آمده و این محله را برای زندگی انتخاب کرده است. کریمآبادی جزو خادمان فعال امام مهربانیهاست. او در حال حاضر عضو شورای اجتماعی محلهاش است و مطالبات شهروندان را از شهرداری و سایر نهادها پیگیری میکند. پیگیری و حل اختلافهای مردم در شورای حل اختلاف محله از دیگر فعالیتهای او در سیسآباد است.
• زهرا احمدپور جوانترین عضو شورای حل اختلاف محله سیسآباد است. او ۳۶ ساله است و کارشناسیارشد رشته حقوق دارد. احمدپور دورههای کارورزی حل اختلاف را در شعبه رضائیه و شهید مدرس دادگستری مشهد سپری کرده و اکنون دبیر شورای حل اختلاف محله است. احمدپور وظیفه شناسایی، زمانبندی و تنظیم پروندههای شهروندان را برعهده دارد.