هشدار گسترش خشکسالی | از هر ۱۰ سد کشور یکی در آستانه خشک‌شدن است مشهد، پایتخت مسمومیت با مواد شوینده | روایت مرگ خاموش بر اثر سهل‌انگاری که در کمین همه ماست آلزایمر عملکرد عصبی-عروقی بافت چربی را مختل و ریسک دیابت و بیماری قلبی را افزایش می‌دهد اول شدیم، تبریک! دو عامل پنهان در اختلال خواب و کاهش باروری زنان را بشناسید افراد پیش دیابتی شب‌ها این آجیل را بخورند تدوین بسته‌های آموزشی «از ایران دفاع می‌کنیم» برای همه مقاطع تحصیلی کشف ۶۳۲ کیلوگرم موادمخدر صنعتی و سنتی در خراسان رضوی (۱۷ آبان ۱۴۰۴) اولین قطار روسیه به ایران وارد شد (۱۷ آبان ۱۴۰۴) دیابت از کودکی تا سالمندی را تحت تأثیر قرار می‌دهد مدیر کل دامپزشکی خراسان رضوی: هیچ موردی از سویه جدید تب برفکی شناسایی نشده است با تغذیه درست از سکته مغزی جلوگیری کنید اعلام آخرین جزئیات از آزمون استخدامی قوه قضائیه آیا آب تهران جیره‌بندی شده است؟ | وزیر نیرو: مجبوریم فشار آب را کم کنیم سهل‌انگاری رانندگان جاده‌ای در خراسان رضوی جان یک موتورسوار را گرفت | ۲۶ تصادف طی شبانه‌روز گذشته در جاده‌های استان (۱۷ آبان ۱۴۰۴) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (شنبه، ۱۷ آبان ۱۴۰۴) | از شدت سرمای هوا کاسته می‌شود شینا انصاری: حمله رژیم صهیونیستی به ایران می‌توانست یکی از بزرگ‌ترین فجایع زیست‌محیطی جهان باشد گلایه از تأخیر در پرداخت کارانه‌های کارکنان درمانی بیمارستان‌های مشهد زمان ‌ثبت‌نام وام‌های دانشجویی تعیین شد + جزئیات گسترش فعالیت پشه آئدس با بارش‌های پاییزی | هشدار گسترش تب دنگی در برخی مناطق کشور ورود کودکان به مدارس از ۵سالگی اجباری خواهد شد؟ زندان، پایان نقشه سرقت متهمان اخراجی از محل کار سابق اجرای طرح کشوری پایش مدارس غیردولتی برای حل مشکلات دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی: امیدواریم بتوانیم کنکور را حذف کنیم دفاع پلیس فتا از حیثیت دختر نوجوان | بازی مجازی نوجوان، برایش گران تمام شد برای کاهش قند خون چه بخوریم؟ آیا کیک و کلوچه، تنقلاتی کم‌کالری هستند؟ زنان، آمار مصرف قلیان را دو برابر کردند | قلیان‌های طعم‌دار در صدر مصرف با کرونای گلودرد تیغی بیشتر آشنا شوید
سرخط خبرها

صف، نوستالژی‌ای که تکرار می‌شود!

  • کد خبر: ۶۰۲۸۹
  • ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۴
صف، نوستالژی‌ای که تکرار می‌شود!
صف نان، صف شیر، صف نفت، صف کوپن و حالا هم صف مرغ و گوشت و روغن! این صف‌ها برای دهه‌شصتی‌ها خاطرات فراوانی دارد که البته چندان شیرین هم نیست.

جانقربان | شهرآرانیوز- صف نان، صف شیر، صف نفت، صف کوپن و حالا هم صف مرغ و گوشت و روغن! این صف‌ها برای دهه‌شصتی‌ها خاطرات فراوانی دارد که البته چندان شیرین هم نیست.


حسرت خواب دم صبح

محمدحسینی از متولدان دهه۶۰ است و در خانواده‌ای پرجمعیت بزرگ شده است. او از صف‌هایی که در عمرش ناچار به سپری‌کردن آن‌ها بوده است می‌گوید:

هنوز حسرت خوابی که برای  دو شیشه شیر فدا می‌شد بر دلم هست. نمی‌دانید با چه وضعی ما را از زیر لحاف بیرون می‌کشیدند. تا دم مغازه که چرت می‌زدیم، تازه در صف هم چون بچه بودیم، هی ما را عقب می‌انداختند. برای دو شیشه شیر مکافات داشتیم. تازه از آن شیر کلا یک پیاله ماست به ما می‌رسید. چه نسلی بودیم خدایی! حالا من به بچه‌ام التماس می‌کنم که یک لیوان شیر بخورد، ببینید چه فیلمی سرم در می‌آورد! کلا نسل التماس‌کن هستیم! بچه بودیم التماس می‌کردیم، حالا هم همچنین!


ماجرای روح همسایه

آقای امیری یکی‌دیگر از دهه‌شصتی‌هایی است که از صف خاطره دارد. او می‌گوید: حالا خوابش به کنار، من خیلی سردم بود و همیشه با پتو می‌رفتم داخل صف. یک روز از دور داشتم می‌رفتم، دیدم مردم شروع‌ کردند به دادوبیداد و زن‌ها داد و جیغ. نگو همسایه کنار شیرفروشی همون روز صبح فوت کرده بوده و خلاصه که این‌ها فکر کرده بودند من روحم! البته بعد که فهمیدن اشتباهشان مرا سیر کتک زدند، ولی چند نفری جلو افتادم و حسابی خوش‌حال شدم.

مصطفی خانیکی می‌گوید: ای بابا! چه خاطراتی به یاد آدم می‌آورید. ما از ۵ صبح می‌رفتیم داخل صف شیر تا ۷ که ماشین بیاید و شیر بیاورد. تازه یکی از بچه‌ها هم مأمور می‌شد سر خیابان بایستد تا هروقت ماشین آمد، صدا بزند و خلاصه اطلاع‌رسانی کند. مکافاتی داشتیم. حالا ما این‌ها را می‌گوییم یک وقت دوباره شیر را صفی نکنید که بچه‌های ما اهل صف نیستند و به‌جای مادرم، زنم مرا می‌فرستد داخل صف بایستم!

حمید هم می‌گوید: من که دم عید با لباس‌های نو داخل صف می‌رفتم و پز هم می‌دادم. فقط مشکل این بود که لباس‌های ما همیشه یک سایز بزرگ‌تر بود!

 

تکرار نوستالژی

از مکافات‌های زمان ما صف‌های شیر و نان بود که الان به برکت آزادپزی و لبنیات‌های محلی حل شده است، اما این روزها با تکرار دوباره صف‌ها در شرایطی که حتی دیدار پدر و مادر هم منع شده است، مکافاتی بزرگ‌تر شده است.

علی تلافی که فروشنده یک فروشگاه مرغ است، می‌گوید: والا ما از روی مردم خجالت می‌کشیدیم. از صبح یا ظهر برای یک دانه مرغ دست‌کم دو ساعت باید داخل صف می‌ماندند. همه هم سن بالا و جای پدر و مادر ما هستند. چه می‌شود کرد!

خانم امینی از افرادی است که برای خرید مرغ در صف است و می‌گوید: ما که صف نفت و نون و شیر را فراموش نکردیم و مشکلی هم نداریم، ولی در این شرایطی که می‌گویند کروناست، به‌خدا روا نیست با یک دانه مرغ، کرونا را هم به خانه ببریم.


تداوم پارتی‌بازی‌ها

خانم مهدوی که بازنشسته آموزش‌وپرورش است نیز می‌گوید: به صفش کاری ندارم، من مشکلم با نظارت‌هاست. از همان قدیم پارتی‌بازی بود، الان هم هست. به آشناها بدون صف و هرچقدر بخواهند می‌دهند. شاید شما هم یادتان باشد همیشه یکی‌دوتا جعبه شیر را مغازه‌دارها برای مشتری‌هایشان از دید بقیه مخفی می‌کردند. الان هم همین است.

برای فروش مرغ و روغن با اینکه می‌گویند تنظیم بازار است و با کارت ملی می‌فروشند، فروشگاه‌ها پارتی‌بازی می‌کنند و به آشناهایشان هرچقدر که بخواهند می‌فروشند. کلا نظارت و تنظیم بازار فقط در حد حرف است. اگر حرف نیست، چند نفر را جریمه کنند و در اخبار بگویند تا آدم دلش خوش باشد.


ما که مجبوریم

آقای محمدی هم می‌گوید: قدیم برای پدر و مادرمان و حالا برای زن و بچه‌مان مجبوریم بیاییم و در صف بایستیم. به قول شما این خاطره‌ای است که قرار است برای نسل ما تکرار شود، البته امیدوارم که فقط برای نسل ما تکرار شود، چون بچه‌های ما آدم‌هایی نیستند که بخواهند در صف بایستند. از این حوصله‌ها ندارند! ما نسلی بودیم که از این کارها می‌کردیم و لباس داداش بزرگ‌تر را می‌پوشیدیم و شیرینی‌ها را از دم دستمان برمی‌داشتند و کتک هم می‌خوردیم، ولی الان نمی‌شود به بچه‌ها گفت بالای چشمتان ابروست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->