ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها

مذهب آمریکایی؛ مذهبِ بدون خدا

  • کد خبر: ۶۱۶۷۷
  • ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۹
مذهب آمریکایی؛ مذهبِ بدون خدا
اگر سکولار‌های آمریکایی به این امید بوده اند که کاهش دینداری می‌تواند سیاست منطقی تری را بر آمریکا حاکم کند، به احتمال تاکنون ناامید شده اند. با کم شدن دینداری مردم، شدت اعتقادات افراطی آن‌ها در حوزه سیاسی افزایش یافته است. اعتقاد بر این است که ایمان آمریکایی همچنان پابرجاست، فقط آنچه زمانی اعتقاد مذهبی بوده، اکنون به باور سیاسی تبدیل شده است.
عاطفه همایونی | شهرآرانیوز - برای مدتی طولانی ایالات متحده آمریکا در میان دولت‌های سکولار غربی، به شکل منحصربه فردی یک کشور به تمامی مذهبی به حساب می‌آمد. از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۹۸، میزان حضور مردم در کلیسا‌ها به نسبت ثابت بود؛ حدود ۷۰ درصد از همه جمعیت. بعد اتفاق عجیبی افتاد: در ۲ دهه گذشته این میزان به کمتر از ۵۰ درصد رسید؛ شدیدترین افول مذهبی در کل تاریخ آمریکا. دراین میان، تعداد ملحدان، آگنوستیک‌ها (یا ندانم گراها) و کسانی که ادعای هیچ مذهبی ندارند، به سرعت رشد کرد و امروزه این افراد یک چهارم جمعیت آمریکا را به خود اختصاص داده اند.

اما اگر سکولار‌های آمریکایی به این امید بوده اند که کاهش دینداری می‌تواند سیاست منطقی تری را بر آمریکا حاکم کند، به احتمال تاکنون ناامید شده اند. با کم شدن دینداری مردم، شدت اعتقادات افراطی آن‌ها در حوزه سیاسی افزایش یافته است. اعتقاد بر این است که ایمان آمریکایی همچنان پابرجاست، فقط آنچه زمانی اعتقاد مذهبی بوده، اکنون به باور سیاسی تبدیل شده است و مباحث سیاسی درباره آنچه آمریکا قرار است جلوه گر آن باشد، شکل مباحث الهیاتی را به خود گرفته است.

تا دوران باراک اوباما، مباحث سیاسی هنوز آن قدر به مسائل هویتی و متعصبانه نزدیک نشده بود. اما از اواخر دوران اوباما، بحث درباره معنای آمریکایی بودن با شور و حرارت زیادی شدت گرفت. اینکه کسی به غیر سوئدی بودن یا غیر انگلیسی بودن متهم شود، امری معمول نیست، اما اصطلاح «غیرآمریکایی» در ایالات متحده بسیار رایج است و حزب‌های سیاسی، افراد حزب مخالف را با این صفت تخریب می‌کنند. «غیرآمریکایی» خوانده شدن مانند این است که «غیرمسیحی» یا «نامسلمان» خوانده شوید؛ اتهامی شبیه به ارتداد.

همان طور که مایکل نواک، فیلسوف و دیپلمات محافظه کار کاتولیک، می‌گوید، این امر به این دلیل است که اعتقادات وطن پرستانه آمریکایی خود «تقریبا شبیه به یک مذهب» است. آیین مدنی آمریکا اسطوره پیدایش خاص خود، پیامبران و موکب‌های خود را دارد. مارتین لوتر کینگ جونیور در سخنرانی معروف «من رؤیایی دارم»، آرزو کرد که «روزی این ملت قیام کند و براساس کیش و آیین خود زندگی کند». کلمات و جملاتی که به صورت معمول با مذاهب پیوند دارند.

اعتقادات آمریکایی که دیگر ریشه در سلطه سفیدپوستان پروتستان ندارد، متنوع‌تر و چندپاره شده است. هر حزب سیاسی قدرتمند آمریکا به دنبال اعمال ادعا‌های انحصاری خود بر دیگری است. محافظه کاران معتقدند که آن‌ها به آیین آمریکایی وفادارند، درحالی که لیبرال‌ها به آن خیانت می‌کنند. از طرفی لیبرال‌ها به همان اندازه باور دارند که آن‌ها به آمریکا وفادارند و این محافظه کاران هستند که از پشت به آمریکا خنجر می‌زنند. موضع این ۲ طرف به قدری باهم متفاوت است که کم کم هر طرف برای دیگری درک نشدنی‌تر شده است. جالب اینکه بیشتر، تلخ‌ترین اختلافات سیاسی در میان اعضای خانواده‌های آمریکایی نمایان می‌شود.

ایدئولوژی تازه آمریکا مجبور است خلأ مذهب را پر کند و این خود دلیلی برای به وجودآمدن اختلافات بسیار است. ایالات متحده آمریکا به عنوان ملتی مسیحی تأسیس نشده، اما مسیحیت همیشه با تعریف آمریکا آمیخته بوده است. بدون مذهب، آمریکایی ها، چه محافظه کاران و چه لیبرال ها، دیگر فرهنگ غنی مشترکی ندارند که به احترام آن از موضع خود عقب نشینی کنند. احزاب چه چپ گرا‌ها و چه راست گراها، که حالا بیشتر با نام طرف داران ترامپیسم شناخته می‌شوند، نمی‌توانند خلأ معنوی آمریکا را پر کنند.

دین ​​تاحدی به معنای فاصله گرفتن از دنیای مادی با همه نواقص آن است. دین با وعده قضاوت نهایی در زمانی دیگر، موجب تسکین انسان‌ها می‌شود. در مقابل، پیروان ادیان جدید سکولار نارضایتی‌های خود را از عدالت برای هم وطنان خود، که مظهر گناه شده اند و در واقع «دشمنان دولت» هستند، بروز می‌دهند. این همان خطر تبدیل مباحث سیاسی دنیوی به مسائل متافیزیکی است. مباحث سیاسی، متافیزیکی نیستند و نخواهند بود. مباحث سیاسی، از این دنیا و برای این دنیا هستند. ساموئل کیمبریل، فیلسوف سیاسی، می‌گوید: «بعضی روز‌ها برای رسیدگی به اسناد بیمه یا جنگ با مخالفان سیاسی است، اما روز‌هایی برای برگزاری آیین ها، روزه و عبادت نیز وجود دارد، روز‌هایی که به ما یادآوری می‌کند دنیا از این جهان مادی ما بسیار بزرگ‌تر است.»

منبع: شادی حمید، آتلانتیک
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->