نگاهی به ضعف‌های سریال «ناریا»؛ از روایت آشفته تا قصه مبهم! سعید روستایی و پیمان معادی در فهرست رای دهندگان اسکار هشدار وزیر فرهنگ درباره صداهای تفرقه‌افکنِ پس از جنگ چرا آهنگ «بوم، بوم، تل‌آویو»؛ در پاسخ حملات موشکی ایران به اسرائیل جهانی شد؟ + ویدئو نقدی بر وضعیت کنونی شعر آئینی | احساسات و گریه در شعر سوگ‌محور باید همراه محبت ولایت و شعور باشد برگزاری نشست انتقال تجربه با حضور عادل تبریزی در سینما هویزه مشهد شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است
سرخط خبرها

دوباره زندگی کردن

  • کد خبر: ۶۲۷۷۵
  • ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۴
دوباره زندگی کردن
حبیبه جعفریان - نویسنده و روزنامه نگار
دارم دوباره دزیره را می‌خوانم. به همه آن‌هایی که این عمل مرا می‌بینند و چشم هایشان از تعجب گرد می‌شود که: «این را دختر‌ها در هجده سالگی می‌خوانند»، توضیح آبرومندانه‌ای می‌دهم مبنی بر اینکه می‌خواهم یک دور دیگر تاریخ اواخر قرن ۱۸ و ظهور و سقوط ناپلئون دستم بیاید، ولی واقعیت این است که آخرین چیزی که الان ممکن است برایم اهمیتی داشته باشد، تاریخ آخر‌های قرن ۱۸ یا ناپلئون است.
قضیه، لذت بردن از زندگی است و می‌دانید یکی از بزرگ‌ترین لذت‌های زندگی چیست؟ اینکه آدم اصلا به انبوه کتاب‌هایی که خریده و نخوانده یا کتاب‌هایی که باید بخرد و بخواند محل نگذارد و به جای آن برگردد و رمان‌ها و داستان‌هایی را که در فاصله پانزده تا بیست ویک سالگی خوانده، بدون هیچ دلیلی فقط، چون ممکن است هنوز خواندن آن‌ها لذت بخش باشد، دوباره بخواند.

شب‌ها که دیگر قرار نیست پیگیری هیچ قرار یا مصاحبه یا مطلبی را بکند یا حتی قرار هست، ولی دیگر آن قدر دیر شده که بهتر است نکند، یک چای نبات که ممکن است ۲ پر بهارنارنج یا دارچین هم تنگش زده باشد، برای خودش بریزد و برود زیر لحاف و بخواند و بخواند. آن قدر که بازوهایش خواب برود و تیر بکشد از بس در یک وضع بوده و وزن بدن را تحمل کرده است، ولی آدم باز محل نگذارد. یعنی نتواند که بگذارد و هی به خودش بگوید این یک صفحه را هم بخوانم بعد از این شانه به آن شانه می‌شوم.

بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم شاید احساس پیری کرده ام و به خیال بازسازی آن فضا که سرشار از شور و ندانم کاری و سؤال بود، رفته ام سراغ این ها. شاید هم دلم برای قصه‌ای تنگ شده بود. قصه واقعی که چندصد صفحه طول بکشد و قهرمان داشته باشد و عشق داشته باشد و آدم‌ها در آن واقعا از نقطه A به B برسند به جای اینکه از اول تا آخر در نقطه A نشسته باشند و درحالی که یکی هستند، عین خود ما، بهمان زل زده باشند و شاید همه این‌ها باهم است.

دوسه سال پیش ماه رمضان بعد از خوردن سحری بیدار می‌ماندم و دوباره جین ایر را می‌خواندم. همان طور افتاده به پهلو و همان طور بی وقفه، آن قدر که کتفم تیر می‌کشید و حاضر نبودم شانه به شانه شوم و از صدای گنجشک‌ها که ناگهان و دسته جمعی می‌خواندند، می‌فهمیدم هوا دیگر روشن شده است. عین ماه رمضان هفده سالگی ام که بلندی‌های بادگیر را بعد از سحر می‌خواندم و بابا که می‌دانست نمازم را خوانده ام کاری به کارم نداشت.

وقتی این کتاب‌ها را دوباره می‌خوانم، حتی یادم است که آن دفعه اول وقت خواندن این یا آن جمله چه حسی داشتم. کجا می‌خندیدم. کجا به فکر و خیال فرو می‌رفتم. کدام جمله را ۲ یا ۳ بار می‌خواندم. کجا رها می‌کردم از بس هیجان داشتم و بعدش مگر خوابم می‌برد؟
بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم برای این دارم این کار را می‌کنم که مثل دوباره زندگی کردن است. مثل این است که بعد از اینکه از این جهان رفته‌ای و دستت از دنیا کوتاه شده است، بهت اجازه داده اند چند ساعت برگردی و یک چیز‌ها یا لحظاتی را دوباره زندگی کنی. می‌گویند تنها یک بار زندگی می‌کنیم. به نظرم داستان‌ها می‌توانند ثابت کنند این طور نیست.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->