علی رضایی | شهرآرانیوز - در دنیای بازیهای ویدئویی معمولا وقتی قرار است بازی بزرگی عرضه شود، از ماهها و حتی سالها قبل تریلرها و خبرهای مختلفی درباره آن منتشر و گیمرها حسابی برای انتشارش هیجان زده میشوند. در این بین بعضی بازیها مثل Disco Elysium هم هستند که در سکوت خبری کار خود را پیش میبرند و تازه بعد از عرضه آن هاست که منتقدان و گیمرها میفهمند با چه اثر باکیفیتی طرف اند. Disco Elysium که ساخته یک استودیوی بازی سازی استونیایی است، در سال ۲۰۱۹ و در چنین شرایطی عرضه شد، یک اثر با محوریت داستانی و طراحی هنری متفاوت و چشم نواز که توانست نظرهای مثبت فراوانی را برای استودیوی کوچک سازنده اش به همراه بیاورد. این بازی ابتدا تنها برای ویندوز عرضه شده بود، اما مدتی پیش نسخه بهبودیافته آن یعنی Disco Elysium: The Final cut با گرافیکی بهتر ساخته و برای کنسولها هم عرضه شد.
ماجرای یک کارآگاه عجیب
بر خلاف خیلی از بازیها که بیشتر مانور خود را روی گیم پلی میگذارند و سعی میکنند با تکیه به این مسئله، بازیکنها را سرگرم کنند، مهمترین عنصر در Disco Elysium داستان آن است. بازی در شهری به نام رواکول جریان دارد و شما در نقش کارآگاهی با ذهنی مشوش و عجیب و غریب قرار میگیرید. خود شهر رواکول هم شهری معمولی نیست و درگیر نزاع بین گروههای مختلف است و هم زمان چندین گروه مختلف در حال حکومت بر آن هستند. شخصی که شما در نقش آن قرار گرفته اید، ابتدا در وضعیت آشفتهای در یک مهمان خانه از خواب بیدار میشود و میتوان گفت هیچ چیزی از اینکه در آنجا چه کار میکند به یاد نمیآورد. با این حال، وقتی از مسئولان مهمان خانه میپرسد، متوجه میشود که او به همراه دستیارش برای رسیدگی به یک پرونده قتل به آنجا آمده اند.
شخصیتهایی که در طول بازی با آنها ملاقات میکنید همگی از همان ابتدا شخصیت پردازی خوبی دارند و نقشی پررنگ در ذهن شما ایجاد خواهند کرد. بازی کاملا مبتنی بر دیالوگ و صحبت با افراد مختلف و هم چنین گفتگو با تفکرات ذهنی درون شخصیت اصلی بازی است. نکته مهم دیگری که درباره داستان بازی وجود دارد این است که شخصیت بازی واقعا ذهن پریشان و مغشوشی دارد. در اثر این وضعیت، دیالوگهای بازی محدود به شخصیتهای انسانی نیستند و گاهی با اشیا و موارد بی جان نیز گفتگوهایی رد و بدل خواهید کرد که در روند بازی و دانش شما از دنیای عجیب و غریب آن نقش مهمی دارند. همین گفتگوها باعث میشوند که در عین عجیب و غریب و حتی طنزآمیز و غیرمنطقی بودن، بازی جنبهای جدی هم به خود بگیرد و در لفافه، موارد فلسفی، اخلاقی و انسانی مختلفی را بررسی کند.
تأثیر زمان در روند بازی
همان طور که گفتیم، در جریان بازی تفکرات مختلفی در شخصیت اصلی بازی شکل میگیرد و کامل میشوند. در جریان توسعه همین تفکرهاست که مسئله زمان وارد بازی میشود. در صورتی که هیچ کاری در بازی انجام ندهید، زمان بازی تغییری نمیکند، ولی با هر تعاملی که با محیط دارید، از جمله نشستن، صحبت کردن و ... زمان به جلو میرود. یکی از آثار جلو رفتن زمان، شکل گیری همین تفکرات است. با این حال، باید توجه کنید که گاهی جلو رفتن زمان باعث میشود در قسمتهای دیگری از بازی اتفاقات مختلفی افتاده و بعضی از مأموریتها از حالت قابل دسترس خارج بشوند. در نتیجه، باید همواره توجه کنید که وقت خود را در بازی صرف چه کاری میکنید.
زمان تأثیر دیگری هم در بازی دارد و آن هم فرارسیدن شب است. در طول روز، همکار شخصیت اصلی، او را همراهی میکند، اما در شب، آنها از هم جدا میشوند و در نتیجه مثلا میتوانید برای پیشبرد پرونده، دست به کارهای غیرقانونی مثل دزدی بزنید که در طول روز و جلوی همکارتان امکان پذیر نبود. دنیای بازی مکان زیبایی نیست، ولی در عوض، پر از نکات ریز و درشت مختلفی هستند که باعث میشوند فضایی تاریک، خشونت بار و در عین حال باورپذیر برای بازیکنان خلق بشود. دنیای بازی جامعه بسیار تاریکی را نشان میدهد، ولی هم چنان در بعضی از شخصیتهای آن، کورسویی از روشنایی و امید دیده میشود. سازندگان از طریق این فضاسازی جذاب، مفاهیم اجتماعی گوناگونی را در بازی خود قرار داده اند و به بازیکنان ارائه میدهند.
اضافه شدن محتوای تازه
در مقایسه با نسخه اصلی بازی که در سال ۲۰۱۹ عرضه شد، یکی از موارد جدیدی که در Final Cut به روند بازی اضافه شده است، خط داستانیهای زندگی سیاسی شخصیت است. بسته به رفتارهای شما در بازی، شخصیت اصلی به یکی از تفکرات سیاسی حاکم بر دنیای بازی گرایش پیدا میکند و هر کدام از این تفکرات، حدود ۳۰ دقیقه خط داستانی منحصربه فرد خود را دارند و با توجه به تعداد بالای آن ها، همین مسئله به مدت زمان و ارزش تکرار بازی افزوده است. همه این مراحل از نظر داستانی هم طراحی فوق العادهای دارند و قطعا از تجربه آنها پشیمان نخواهید شد. در بازی اصلی هم در دیالوگها به موارد سیاسی پرداخته شده بود، ولی هیچ کدام نقش معناداری در مأموریتهای بازی پیدا نمیکردند، اما اکنون شاهد تأثیرگذاری این دیالوگها در روند مأموریتها هستیم. مواردی به نام تفکرات یا Thoughts هم در بازی وجود دارند که توسعه آنها و انجام کارهای خاصی، باعث تغییر در ویژگیهای شخصیتی شخصیت اصلی میشود. با این حال، تا زمانی که یک تفکر خاص به توسعه کامل نرسد، شخصیت اصلی دچار نوعی ضعف میشود و در نتیجه، باید حواستان به این موضوع هم باشد.
۲۴ شخصیت ذهنی
یکی از خلاقیتهای استفاده شده در بازی، ترکیب داستان با گیم پلی است. در جریان ماجراهای مختلفی که میگذرانید، شخصیت اصلی بازی با برخی شخصیت درونی ذهن خود نیز به صحبت میپردازد. این شخصیتهای درونی شامل ۲۴ حالت مختلف هستند. در شاخه هوشی، تواناییهای «بلاغت»، «ادراک»، «ریاضیات تصویری»، «دایرةالمعارف»، «منطق» و «نمایش»، در شاخه روانی تواناییهای «اراده»، «امپراتوری درونی»، «همدلی»، «اقتدار»، «ارتباط با ارواح» و «توانایی پیشنهاد دادن»، در شاخه فیزیکی تواناییهای «استقامت»، «آستانه درد»، «ابزار فیزیکی»، «الکتروشیمی»، «توانایی تشخیص ارتعاشات» و یک توانایی به نام «نیمه روشن» که مرتبط با ترساندن دیگران است قرار دارد و در نهایت در بخش حرکتی، تواناییهای «هماهنگی دست و چشم»، «ادراک سمعی بصری»، «سرعت عکس العمل»، «توانای تعادل و نحوه حرکت در محیط»، «استفاده از اشیا» و «تسلط به نفس» قرار دارند. استفاده از هرکدام این قابلیتها نقش پررنگی در وقایع بازی دارند.
محور اصلی گیم پلی بازی مسئله Skill Check است که بسته به سطح تواناییهای ذهنی شخصیت، به صورت احتمالاتی، پیروزی یا شکست در هر یک از تصمیمات مشخص میشوند. برای نمونه، باز کردن یک در قفل شده با زور به تواناییهای فیزیکی شخصیت بستگی دارد و هرچه این توانایی بیشتر باشد، احتمال اینکه در این کار موفق بشوید بیشتر خواهد بود. نکته جالب هم این است که بهتر است حتی اگر در یک Skill Check شکست خوردید، اجازه بدهید بازی به روند طبیعی خود پیش برود، زیرا معمولا شکست در این Skill Checkها نیز نتایج جالبی به همراه دارد و ممکن است مسیر جدیدی پیش روی شما قرار بدهد.
این ۲۴ شخصیت ذهنی بارها در موقعیتهای مختلف با شخصیت اصلی صحبت میکنند و این صحبتها بر روند توسعه داستان بازی نقش اساسی دارد. هم چنین بعضا مباحثههایی فلسفی با این شخصیتهای درونی شکل میگیرد که میتواند سلامت روانی شخصیت اصلی را تهدید کند و اگر حواستان به سلامت روان او نباشد، ممکن است با به صفر رسیدن آن، در بازی شکست بخورید.
نقش پررنگ هنر
از نظر گرافیکی بازی سبک هنری خاص خود را دارد. طراحان هنری بازی از اثرگذارترین افراد در موفقیت این عنوان بوده اند. همه حرکات و اتفاقاتی که در دنیای بازی روی میدهند با دقت از لحاظ هنری بررسی شده و در آن قرار داده شده اند. در کنار این موضوع، اوضاع بازی از نظر بهینه سازی فنی هم بسیار خوب است و در نسخه کامپیوتر، با کارت گرافیکهای ضعیف هم میتوان به تجربه بازی پرداخت. با توجه به این موضوع، بازی تجربه روانی هم بر روی کنسولها برای بازیکنان به ارمغان میآورد. در نسخه بازسازی شده، بازی تغییری اساسی در زمینه موسیقی و صداگذاری داشته است. در نسخه اصلی بازی، بعضی از دیالوگهای بازی صداگذاری نشده بودند، اما در این نسخه، شاهد صداگذاری تمام و کمال آن هستیم. هم چنین بعضی از صداگذاران فرعی بازی هم تغییر کرده اند و اکنون شاهد کیفیت بهتری در ارائه گفتگوها از سوی آنان هستیم. بدون شک، این تغییر باعث افزایش کیفیت بازی شده و یکی از نقاط ضعف نسخه اصلی را برطرف کرده است.
تریلر بازی