عادل نجفی | شهرآرانیوز؛ زندگی در شهرها و تشکیل هستههای جمعیتی اگر چه برای انسانها دستاوردهای زیادی داشته است، به تدریج چالشهای زیادی نیز پدید آورد. تولید کالاهای مصرفی و محصولات غذایی مختلف و توزیع آن در سراسر دنیا موجب شده است جهان شاهد افزایش نجومی تولید پسماند باشد. براساس آمارهای بانک جهانی، تنها در نقاط شهری سالانه بیش از ۲ میلیارد تن پسماند خشک تولید میشود که ۳۳ درصد آنها به شدت خطرناک اند و به درستی و با شیوههای ایمن مدیریت نمیشوند. هر نفر از ما در روز به طور متوسط ۷۴ گرم زباله تولید میکند که این میزان در میان کشورهایی با سرانه درآمدی بالا و پایین بسیار متفاوت است.
در چشم انداز بیست ساله تولید پسماند به نظر میرسد میان تولید زباله و افزایش سرانه درآمدی شهروندان رابطه مثبتی وجود دارد. در حالی که سرانه تولید زباله برای شهروندان کشورهایی با درآمد بالا تا سال ۲۰۵۰ تا ۱۹ درصد افزایش خواهد یافت، اما این مقدار برای شهروندان کشورهایی با سرانه درآمدی پایین و متوسط ۴۰ درصد و بیشتر برآورد میشود. به طور کلی، پیش بینی میشود سرانه تولید پسماند در کشورهایی با سطح پایین درآمدی تا ۳ برابر افزایش پیدا کند.
نه تنها حجم تولید زباله و ترکیبات آن بلکه نحوه مدیریت آن نیز آثار بسزایی بر روی محیط زیست و کیفیت زندگی انسانها دارد. برآوردها نشان میدهد در سال ۲۰۱۶ تنها از محل سایتهای دفن زباله و فراوری پسماندها حجمی معادل ۶/۱ میلیارد تن گاز دی اکسید کربن تولید شده است که معادل ۵ درصد از کل آلایندههای جهان است. با ادامه این روند و در صورت تغییر نکردن روندها، در سال ۲۰۵۰ میلادی، حجم آلایندههای تولیدی تا ۲ میلیارد و ۳۸۰ تن نیز افزایش مییابد.
آگاه شویم تا کمتر تولید کنیم
با وجود رشد و توسعه فناوری در همه ابعاد زندگی، مسئله مدیریت پسماند نه تنها به شکل یکپارچه و اصولی حل نشده که به تدریج ابعاد سیاسی، اقتصادی و محیط زیستی آن نیز گستردهتر شده است. کشورهای در حال توسعه با چالشهای زیادی مواجه هستند که از مهمترین آنها میتوان به رشد و توسعه نامتوازن شهری اشاره کرد. اما در کنار مشکلات زیرساختی که از آن به عنوان چالشهای سخت افزاری نیز یاد میشود، مشکلات نرم افزاری زیادی نیز وجود دارند که کمتر به آنها پرداخته شده است. کمبود آگاهی عمومی در میان جوانان و بزرگ سالان به ویژه در کشورهای در حال توسعه نقش بسزایی در شدت یافتن مشکلات زیست محیطی و به تبع آن مدیریت پسماند دارد.
نتیجه ناآگاهی عمومی را میتوان در توسعه ناپایدار دنبال کرد که پیامدهای آن در شکل گیری حاشیه نشینی، فقر و بزهکاری و در آینده نزدیک آسیب رسانی به محیط زیست ملموستر میشود. اما نیمه پر لیوان نشان میدهد با کمک شبکههای اطلاع رسانی در فضای مجازی آگاهی نسبی در نسلهای جوانتر شکل گرفته است. این در حالی است که بررسی رویکردها و راهبردها در قبال مسئله مدیریت پسماند در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ در کشورهای در حال توسعه نشان میدهد مشکل در سمت بزرگ سالان است.
براساس یافتههای پژوهش سازمان ملل، اگرچه پذیرش و آگاهی بالایی در میان جوانان ردههای تحصیلی متوسطه و حتی ابتدایی دیده میشود، آموزشهای عملی از سوی معلمان و نظام آموزشی برای به کارگیری راهکارهای مدیریت پسماند به جوانان عرضه نمیشود. هم چنین ارتباط میان آگاهی دانش آموزان و معلمان و رویکرد آنان به مدیریت پسماند و به کارگیری آن در جامعه تا حدی مهم است که در جوامع کمتر توسعه یافته نیز میتواند اثرگذار باشد.
کمبود آگاهیهای زیست محیطی در جامعه بیشتر ناشی از فقدان آن در برنامههای آموزش عمومی به ویژه در مدارس گزارش شده است که این امر مبارزه با چالشهای نوین زیست محیطی را دشوارتر میکند. برای نمونه، تولید پاک به منزله مفهومی جدید برای به حداقل رساندن استفاده از مواد بازیافت نشدنی در چرخه تولید اگرچه از سوی نسلهای جوان درک میشود، ناآگاهی معلمان و ناتوانی آنان برای انتقال مفهوم و مصادیق به دانش آموزان مشکل آفرین است.