گروه تاریخ و گردشگری شهرآرانیوز | تشابه اسم اتفاق تازهای نیست و برای بسیاری از ما پیش آمده است که نامونشانمان دقیقا تکرار شده باشد، اما تشابه اسم و سرنوشت، از آن تصادفهای جالب تاریخی است که کمتر به وقوع میپیوندد. درواقع هنگامی که به تاریخ مینگریم، حوادثی مییابیم که تکرار شده است؛ بهآتشکشیدن شهرها، قتلعام مردم، جنگهای بزرگ و... که همگی تقریبا از داستانهای یکسانی برخوردارند. اما اینکه در سرزمینی ۲ نام مشابه با فاصله بیش از ۱۰۰۰ سال وجود داشته باشند که مرگشان نیز کاملا بههم شبیه باشد، اتفاق عجیبی است!
اخبار روز ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، حاکی از خبر قتل مردی ۴۷ ساله به اسم بابک خرمدین بود که بهدست پدر و مادرش کشته و تکهتکه شد. این خبر بسیار تکاندهنده بود و نگاه همگان را متوجه خود کرد که چگونه پدر و مادری چنین کاری با فرزندشان کردهاند! اما در ۱۱۸۴ سال قبل چه اتفاقی افتاد؟
تاریخ، حادثه صبح روز ۱۷ دی ۲۱۶ را اینگونه ثبت کرده است: بابک خرمدین، رئیس اصلی مبارزان ایرانی خرمدین علیه خلیفه عباسی، بهدستور معتصم، ابتدا دستها و پاهایش قطع و سپس اعدام شد و پیکر تکهتکهشدهاش بر چوبه دار شهر سامرا تا مدتها باقی ماند که عبرت دیگران شود!
بابک خرمدین رهبر اصلی مبارزان ایرانی خرمدین بود که پس از مرگ ابومسلم بر خلافت عباسی شوریدند. خرمدینان مرگ ابومسلم را انکار کردند و معتقد بودند که ابومسلم باز خواهد گشت تا عدالت را در جهان برقرار کند. در دوران خلافت عباسیان آذربایجان کانون شورش طولانیمدت و خطرناک علیه خلافت بود که بابک خرمدین آن را رهبری میکرده و بر شمالغرب ایران تأثیر گذاشته است و بیش از ۲۰سال طول کشید.
نقاشی ای منسوب به بابک خرمدین
بابک زندگی گمنامی در آذربایجان داشت تا اینکه مورد توجه جاویدانبنسهل قرار گرفت؛ جاویدانبنسهل رهبر خرمیها بود که مدت کوتاهی بعد درگذشت. بابک ادعا کرد که روح جاویدان در کالبد او وارد شده است و تحریک ساکنان «بذ» را آغاز کرد. او قدرت جدیدی به جنبش دینیاجتماعیای بخشید که ریشه در مذهب مزدک داشت و از روشهای خشونتآمیز ویژهای بهره گرفت. بهنظر میرسد قیام او که از ۲۰۱قمری/۸۱۶میلادی آغاز و با نقشه حاتم، پسر هرثمه، یاری شده بود، با مشکلات مختلفی در استانهای شرقی، که بهدنبال آن مأمون به بغداد بازگشت، آسان شده بود.
سرانجام افشین ابودلف، سردار ایرانی متعصم، بابک را پس از مدتی مبارزه و بهزحمتانداختن دستگاه خلافت اسیر کرد و به سامرا فرستاد. روایت است که بابک قبل از اعدام صورت خود را با خون خویش قرمز کرد. خلیفه از او میپرسد چرا این کار را میکند. بابک در پاسخ میگوید: بیرونرفتن خون از بدن باعث رنگپریدگی میشود و من نمیخواهم کسی فکر کند که من از ترس رنگم پریدهاست. بابک سرانجام با بریدهشدن دستوپاهایش به دار آویخته میشود تا یکیدیگر از قیامهای ایرانیان علیه خلافت عباسی سرکوب شود.
۱۱۳۷ سال پس از اعدام بابک خرمدین، کودکی به همین نام در سال ۱۳۵۳ در تهران متولد میشود. حرفه او کارگردانی سینما بود. او دانشآموخته کارشناسیارشد سینما از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و چندین اثر داشت که معروفترین آن، سوگنامهای برای یاشار نام داشت. از بابک خرمدین ۵ اثر تصویری برجا مانده است که برای برخی از آنها جوایزی نیز کسب کرده است.
بابک خرمدین ۴۷ ساله، سرانجام بهدست پدرش و با مشارکت مادرش کشته میشود. ابتدا او را بیهوش میکنند، سپس با چاقو به قتل میرسانند و در ادامه او را تکهتکه میکنند تا بهراحتی جابهجایش کنند و از محل وقوع جرم خارج.
بابک خرمدین چند روز قبل به قتل رسید
بابک دیروز، مردی جنگاور بود که علیه خلافت عباسی و ظلم آنان به مردم ایران، جنگید و سرانجام بهدست یک ایرانی دیگر، افشین ابودلف، تحویل خلیفه داده شد تا کشته شود. بابک امروز، کارگردان سینما بود که بهدست پدرش کشته شد و فردا، تاریخ از شخصیتهایی متفاوت با سرنوشتی مشابه سخن خواهد گفت.