ساخت بزرگترین استودیوی تولید مجازی آسیا در ایران سید محمدرضا طاهری، شاگرد استاد شهریار، درگذشت (۱۵ آبان ۱۴۰۳) + علت بازگشت «سیدبشیر حسینی» به تلویزیون با «داستان شد» جایزه ۱۰ یورویی گنکور در دستان «گائل فایه»، نویسنده الجزایری-فرانسوی تصاویر نعیمه نظام‌دوست در سریال «لالایی» در باب اهمیت شناسنامه هویتی خراسان رضوی صحبت‌های مدیر شبکه نسیم درباره بازدید میلیونی «بگو بخند» پخش فصل جدید «پانتولیگ» با اجرای محمدرضا گلزار اعلام زمان خاک‌سپاری «محمدحسین عطارچیان»، خوش‌نویس پیشکسوت بازیگران «گلادیاتور ۲» در ژاپن پژمان بازغی با «ترانه‌ای عاشقانه برایم بخوان» در موزه سینما دلیل خداحافظی جشنواره برلین از رسانه اجتماعی ایکس چیست؟ سرپرست معاونت فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی: نفوذ فرهنگ بیگانه با ارتقای آگاهی‌های عمومی و ترویج اخلاق ایرانی‌اسلامی تدبیر می‌شود نبرد یک «سیاه‌ماهی» در دل میراثی کهن | درباره فیلم کوتاه مشهدی که به سومین جشنواره میراث فرهنگی شیراز راه یافته است بیش از ۲۹۰۰ اثر مستند متقاضی حضور در «سینماحقیقت» گرد پیری بر چهره «لگولاس» بازیگر ارباب حلقه‌ها + عکس
سرخط خبرها

صدایی از اتاق ویرایش

  • کد خبر: ۶۸۲۱۴
  • ۰۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۹
صدایی از اتاق ویرایش
یوسف بینا - مسئول واحد ویراستاری روزنامه شهرآرا

کار در واحد ویراستاری روزنامه از یک سو یکی از سخت‌ترین مشاغل در حوزه روزنامه‌نگاری است و از سوی دیگر تجربه‌هایی شگفت و به‌یادماندنی در انبان ذهن آدمی به‌یادگار می‌گذارد؛ تجربه‌هایی که می‌توانند واجد طیف گسترده‌ای از صفت‌های تلخ و شیرین باشند، اما بی‌گمان اگر علاقه و صبر در میان باشد، این شغل می‌تواند خلق‌کننده موقعیت‌های طنزآمیز بسیاری باشد. چه بسیار پیش می‌آید که خبرنگاری از روی عجله مطلبی را تنظیم کرده و برای ویراستاری فرستاده و همان عجله باعث شده است که آشفتگی‌هایی در نحو جمله‌هایش راه یابد و با توجه به معانی ثانویه اکثر فعل‌ها در زبان فارسی، این آشفتگی‌ها به القای ناخواسته معانی مضحک بینجامد. دوستی دارم که از حدود ۱۲ سال پیش تا کنون چنین جمله‌هایی را در دفتری قطور گرد آورده است و هرگاه خستگی بر او چیره می‌شود، فالی به این دفتر می‌زند و دقایقی می‌خندد.


اگر از جنبه دیگری به ماجرا بنگریم، این خود یکی از سختی‌های کار به‌شمار می‌آید و باعث می‌شود که مدیران تحریریه گاه اگر با غرولند‌های ویراستاران مواجه شوند، بگویند که «ویراستار مرده‌شوی است، چکار دارد که این مرده فقیر یا غنی است، باید کارش را بکند!» یک بار در پاسخ چنین سخنانی گفتم: «پس منتظر می‌مانم که شما حقیقت را ذبح کنید و من جنازه‌اش را غسل دهم و در کفن بپیچم!» و البته پیداست که این‌ها جز به‌مزاح گفته و شنیده نشده است.


اما یکی دیگر از سختی‌های کار ویراستاری این است که ویراستاران در حقیقت گمنامان عرصه رسانه‌اند. شاید مخاطب باورش نشود که گاه متن رسانه‌ای با چه کیفیت نازلی به ویراستاری می‌رسد و ویراستاران با چه زحمتی پیراسته و ویراسته‌اش می‌کنند و در نهایت نام تولیدکننده اولیه متن بالای آن نوشته می‌شود و اگر بازخورد و تقدیری در کار باشد، به همان نام نوشته‌شده می‌رسد که شاید درصدی در مجموع فرایند تولید متن نقش داشته باشد. اینجاست که اگر مدیران یک رسانه خود قدر کار ویراستاران را نشناسند، شاید جز دریغ بر عمر تلف‌کرده در دل این صنف باقی نماند؛ به‌علاوه مقادیر فراوانی درد و آسیب در چشم‌ها و دست‌ها و ستون
فقرات.


باری؛ ویراستاران را درست بشناسیم که نه مرده‌شویان متون رسانه‌ای‌اند و نه باید گمنامان این عرصه باشند، بلکه حقیقی‌ترین پاسداران زبان فارسی هستند؛ آن هم در زمانه‌ای که این زبان به‌عنوان سند هویت ما ایرانیان از هر سو و به هر وسیله‌ای در معرض هجوم و آسیب و خطر نابودی قرار دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->