فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

صدایی از اتاق ویرایش

  • کد خبر: ۶۸۲۱۴
  • ۰۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۹
صدایی از اتاق ویرایش
یوسف بینا - مسئول واحد ویراستاری روزنامه شهرآرا

کار در واحد ویراستاری روزنامه از یک سو یکی از سخت‌ترین مشاغل در حوزه روزنامه‌نگاری است و از سوی دیگر تجربه‌هایی شگفت و به‌یادماندنی در انبان ذهن آدمی به‌یادگار می‌گذارد؛ تجربه‌هایی که می‌توانند واجد طیف گسترده‌ای از صفت‌های تلخ و شیرین باشند، اما بی‌گمان اگر علاقه و صبر در میان باشد، این شغل می‌تواند خلق‌کننده موقعیت‌های طنزآمیز بسیاری باشد. چه بسیار پیش می‌آید که خبرنگاری از روی عجله مطلبی را تنظیم کرده و برای ویراستاری فرستاده و همان عجله باعث شده است که آشفتگی‌هایی در نحو جمله‌هایش راه یابد و با توجه به معانی ثانویه اکثر فعل‌ها در زبان فارسی، این آشفتگی‌ها به القای ناخواسته معانی مضحک بینجامد. دوستی دارم که از حدود ۱۲ سال پیش تا کنون چنین جمله‌هایی را در دفتری قطور گرد آورده است و هرگاه خستگی بر او چیره می‌شود، فالی به این دفتر می‌زند و دقایقی می‌خندد.


اگر از جنبه دیگری به ماجرا بنگریم، این خود یکی از سختی‌های کار به‌شمار می‌آید و باعث می‌شود که مدیران تحریریه گاه اگر با غرولند‌های ویراستاران مواجه شوند، بگویند که «ویراستار مرده‌شوی است، چکار دارد که این مرده فقیر یا غنی است، باید کارش را بکند!» یک بار در پاسخ چنین سخنانی گفتم: «پس منتظر می‌مانم که شما حقیقت را ذبح کنید و من جنازه‌اش را غسل دهم و در کفن بپیچم!» و البته پیداست که این‌ها جز به‌مزاح گفته و شنیده نشده است.


اما یکی دیگر از سختی‌های کار ویراستاری این است که ویراستاران در حقیقت گمنامان عرصه رسانه‌اند. شاید مخاطب باورش نشود که گاه متن رسانه‌ای با چه کیفیت نازلی به ویراستاری می‌رسد و ویراستاران با چه زحمتی پیراسته و ویراسته‌اش می‌کنند و در نهایت نام تولیدکننده اولیه متن بالای آن نوشته می‌شود و اگر بازخورد و تقدیری در کار باشد، به همان نام نوشته‌شده می‌رسد که شاید درصدی در مجموع فرایند تولید متن نقش داشته باشد. اینجاست که اگر مدیران یک رسانه خود قدر کار ویراستاران را نشناسند، شاید جز دریغ بر عمر تلف‌کرده در دل این صنف باقی نماند؛ به‌علاوه مقادیر فراوانی درد و آسیب در چشم‌ها و دست‌ها و ستون
فقرات.


باری؛ ویراستاران را درست بشناسیم که نه مرده‌شویان متون رسانه‌ای‌اند و نه باید گمنامان این عرصه باشند، بلکه حقیقی‌ترین پاسداران زبان فارسی هستند؛ آن هم در زمانه‌ای که این زبان به‌عنوان سند هویت ما ایرانیان از هر سو و به هر وسیله‌ای در معرض هجوم و آسیب و خطر نابودی قرار دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->