عاطفه همایونی | شهرآرانیوز - شواهد زیادی نشان میدهد که انسانها در دوران مختلف تاریخ بهدنبال اهلیکردن و آموزش گورخرها بودهاند. در دهه ۱۷۶۰ بوفون، طبیعتشناس فرانسوی، معتقد بود که گورخرها میتوانند جایگزین مناسبی برای اسبها باشند. در پاریس حتی شایعه شده بود که هلندیها چند گورخر را برای کشیدن گاری آموزش دادهاند.
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم استعمارگران اروپایی در آفریقا گمان میکردند که گورخرها ارزش آموزشدیدن را دارند. زیرا آنها در مقابل بیماریهایی که مگس تسهتسه به وجود میآورد، بسیار مقاوم بودند. علاوه بر این، استعمارگران ترجیح میدادند از حیوانات محلی برای مقاصد خود استفاده کنند. زیرا بیشتر دامهای وارداتی از اروپا در آفریقا دوام نمیآوردند. اما تلاش برای اهلیکردن گورخرها تا حد زیادی ناموفق ماند و سرانجام مشخص شد چرا آفریقاییها خود نتوانسته بودند گورخرها را رام کنند. برخلاف اسبها که طبیعتی آرام و دوستانه دارند، گورخرها در کل زندگیشان گوشبهزنگ خطر هستند و در حالتی تدافعی بهسر میبرند. گورخرها برای زندهماندن در اوضاع دشوار آفریقا با وجود درندگان قدرتمندی مثل شیر، ببر، یوزپلنگ، کفتار و تمساح، به خطر بسیار حساس هستند و درصورت بهدامافتادن، با همه توان از خود دفاع میکنند. به بیانی دیگر، انتخاب طبیعی، صفات هوشیاری و پرخاشگری را در گورخرها تقویت کرده است. آنها حتی میتوانند با ضربهای یک شیر را از پا درآورند. همچنین آشنایی گورخرها با گروه شکارچیان باعث میشود که آنها به انسانها واکنش تدافعی شدیدی نشان دهند.
شاید بتوان برخی گورخرها را اهلی کرد، اما بهطورکلی این گونه گزینه مناسبی برای این کار نیست. استعمارگران ناامید از گورخرسواری، در برهه دیگری تصمیم گرفتند که گورخرها را جایگزین قاطرها کنند. افسارزدن به گورخرها آسان بود، اما آنها استقامت کمتری نسبت به قاطرها داشتند و درصورت احساس خطر، بیش از آنها وحشتزده میشدند. در اقدامی دیگر، ارتش استعماری آلمان در آفریقایشرقی تلاش کرد تا ترکیبی از ۲ گونه اسب و قاطر به وجود بیاورد تا گونه جدید دربرابر بیماریهایی که اسبها به آنها مبتلا میشدند، مقاوم شوند. با این حال، هیچکدام از این راهها برای استفاده (یا سوءاستفاده) از گورخرها راه به جایی نبرد.
همانطور که در برخی عکسها مشاهده میکنید، در طول این مدت (۱۸۹۰-۱۹۴۰)، داشتن گورخر برای اشراف عجیبوغریب در سراسر جهان، معمول بود.
یک افسر آلمانی روی یک گورخر؛ شرق آفریقا، ۱۹۱۰.
کالسکه گورخری؛ کلکته (هند)، ۱۹۳۰.
«جیمی، تنها گورخری که میشد روی آن سوار شد»؛ برکشایر انگلیس، ۱۹۳۵.
کالسکه گورخری؛ لندن، ۱۸۹۸.
یک کمدین آمریکایی در نقش جنایتکاری که با یک گورخر موفق میشود از زندان فرار کند؛ آمریکا، ۱۹۳۳.