عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز - ما همیشه به چیزهایی که میگوییم و اعتقاد داریم عمل نمیکنیم، اما این دلیلی بر نادرست بودن صحبتهای ما نیست. این اتفاق که در روان شناسی به آن «پارادوکس سلیمان» گفته میشود در منطق و فلسفه مغالطه است. در صورتی که استدلالی را بر همین اساس رد کنیم، دچار مغالطه حمله به شخص شده ایم. برای استفاده از این مغالطه، بازاریابان به سراغ رقیب میروند یا یک دشمن فرضی برای خود ایجاد میکنند تا با شکست آن مسیر قهرمان را پرشکوهتر نشان دهند. علاوه بر این، شناخت این مغالطه در راهبری استراتژیهای بازاریابی دیجیتال تأثیر زیادی خواهد داشت.
مغالطه حمله شخصی چیست؟
گاهی برای رد کردن یک استدلال، به جای آنکه دلایل را بررسی کنیم مستقیم به سراغ گوینده یا نویسنده آن ادعا میرویم و سعی میکنیم با بی اعتبار کردن او، استدلالش را نیز زیر سؤال ببریم. این رفتار مغالطه حمله شخصی یا توسل به شخص میگویند.
فرض کنید بعد از خواندن این یادداشت با بخشهایی از آن موافق نباشید و فکر کنید دنیای بازاریابی دست کم به این مغالطه بی ارتباط است. اما برای رد آن به جای مطرح کردن ادعاهای منطقی، به نویسنده، یعنی من، اشاره و از اخلاق من انتقاد کنید. بله، ممکن است نظر شما درست باشد، ولی روشی که انتخاب کرده اید قطعا مغالطه است.
مغالطه حمله شخصی مانند سایر مغالطهها در سیاست پرکاربرد است به خصوص به این دلیل که این سفسطه در مناظرههای انتخاباتی مورداستفاده قرار میگیرد و معمولا هم اثربخش است.
انواع مغالطه حمله شخصی
رشته تحصیلی، شغل یا وضعیت اجتماعی هر کس با درستی ادعاهایش بی ارتباط است. این مغالطه از انواع رایج سفسطه است که ما به طور مستمر در زندگی خود از آن استفاده میکنیم یا هدف آن قرار میگیریم. این زیر سؤال بردن مدعی میتواند انواع مختلفی داشته باشد.
توهین
گاهی ممکن است مغالطه گر از روی ناچاری راوی را هدف توهین قرار دهد. منتسب کردن فرد به گروه یا سازمانی خاص یا «بی عرضه» و «بی سواد» خواندن او توهین آمیز و مغالطه است. بحثهای ورزشی مثل کل کلهای رایج قرمز و آبی که به توهین یا تمسخر افراد ختم میشود هم مغالطه هستند.
ارجاع به شخصیتی مشهور
مغالطه گرها برای رد یک ادعا ممکن است منشأ آن را به یک شخص مذموم تاریخی نسبت دهند. مثلا رفتاری یا گفتهای را به «چنگیزخان» یا «هیتلر» وصل کنند و از این راه، حرف شما را زیر سؤال ببرند.
خودت چی؟
راحتترین و معمولترین شکل این مغالطه همین نوع است که به آن Whataboutism هم گفته میشود. کافی است از فرد مدعی بپرسید «خودت چی؟». گاهی این «خودت چی؟» به عضوی از گروهی اطلاق میشود که راوی جز آن است. فرض کنید من به عنوان طرف دار منچستریونایتد مطلبی در مذمت خشونت تماشاگران فوتبال مطرح کنم. اگر شما مدعی شوید که «چه طور میتوانی چنین چیزی بگویی وقتی تماشاگران منچستریونایتد بارها مسبب درگیریها بوده اند؟» دچار مغالطه شده اید.
صفهای آیفون، صفهای سامسونگ
سامسونگ برای عرضه مدل S۴ یک کمپین هیجان انگیز بر پایه مغالطه حمله به شخص اجرا کرد که بسیار هم موفقیت آمیز بود. هواداران رقیب، یعنی اپل، برای اینکه از اولین خریداران محصول جدید این برند باشند ساعتها و حتی روزها در صف منتظر میمانند.
سامسونگ برای نمایش برتری محصول خود همین صفهای طولانی اپل را نشانه گرفت. برند کرهای از هواداران خود خواست به جای ایستادن کنار خیابان در صفهای دیجیتالی حضور داشته باشند. افراد با اشتراک گذاری، لایک زدن و نظردادن درباره محصول سامسونگ در شبکههای اجتماعی به جلو صف حرکت میکردند. گیمیفیکیشن خلاقانه سامسونگ یک کمپین بزرگ تبلیغاتی بود که در قالبهای مختلف اجرا شد، اما همه آنها بر اساس مغالطه حمله به شخص (اپل) طراحی شده بودند.
کامنت مارکتینگ و روابط عمومی دیجیتال
یکی از بخشهای مهمی که کسب وکارها باید به شدت از آن مراقبت کنند بخش نظرات افراد در وب سایتها و شبکههای اجتماعی است. اگر محصول خود را در دیجی کالا میفروشید، حتما متوجه شده اید که نظرات کاربران در اولویت بررسی خریداران است. بسیاری از این نظرات ممکن است به جای بررسی محصول، حمله به برند باشند. اگر این مغالطه را بشناسید پاسخ مؤثرتری خواهید داشت.
مثلا نظرات افراد در شبکههای اجتماعی به ویژه توییتر، اینستاگرام و حتی لینکدین به شدت تأثیرگذار هستند. کافی است اتفاقی برای یک برند رخ دهد. برای نمونه، چندی پیش ادعایی درباره بی اخلاقی یکی از مدیران وب سایتی مشهور مطرح شد.
توییتر فارسی و لینکدین از زیر سؤال بردن خدمات این مجموعه لبریز شدند. رفع ورجوع این مشکلات گاه اجتناب ناپذیر بر عهده روابط عمومی دیجیتال است که با شناخت مغالطه حمله به شخص و راهکارهای مقابله با آن، بسیار سادهتر خواهد بود.
همیشه در خاطر داشته باشید که اگر دچار این مغالطه شدید، به طور مستقیم به جنگ آن نروید که موجهای بعدی حمله سهمگینتر خواهند بود. به جای آن، میتوانید از ضدحمله استفاده کنید. یعنی یک مثال واضح از مغالطه حمله به شخص مطرح کنید و اجازه بدهید مغالطه گر خودش به نادرست بودن استدلالش پی ببرد. برای نمونه، این جمله میتواند پاسخ مناسبی به یک نوع مغالطه باشد: «ترامپ رئیس جمهور بدی بود. شخصیت ناپسندی هم داشت، اما اگر او بگوید ۴=۲+۲ آیا اشتباه گفته است؟ درستی یک موضوع ارتباطی به راوی آن ندارد.»
♦ هنر سفسطه یا لطفا در محتوای تبلیغاتی خود مغالطه کنید | مغالطه شیب لغزنده یا بینی شتر