ریحانه صادقی | شهرآرانیوز؛ چارلز دیکنز، یکی از نوابغ ادبی دوره ویکتوریا و یکی از نویسندگان شناختهشده انگلستان بوده است. او خالق رمانهای پرآوازهای همچون دیوید کاپرفیلد، الیور توئیست، داستان دو شهر، آرزوهای بزرگ، سرود کریسمس، روزگار سخت و بسیاری آثار دیگر است. داستانهای پرفرازونشیبی که او مینوشت، تصویری روشن از زندگی در آن دوره دراختیار خوانندگان قرار میدهد.
او مانند شخصیتهای داستانهایش، زندگی پرفرازونشیبی را پشتسر گذاشته است. دیکنز در ماه فوریه سال ۱۸۱۲ در جنوب انگلستان، در شهر پورتسموث متولد شد. او در نهسالگی به مدرسه فرستاده شد، اما این اتفاق خوب، عمری کوتاه داشت. وقتی چارلز دوازدهساله بود، پدرش بهخاطر بدهکاری زیاد به زندان افتاد و همه خانواده بههمراه پدر به زندان مارشالسی فرستاده شدند، بهجز چارلز. او مجبور به ترک مدرسه شد و برای تأمین معاش خانواده به کارخانه واکسسازی وارن فرستاده شد. شرایط کار در کارخانه بسیار سخت بود و چارلز درکنار تحمل مشقتهای فراوان و ناامیدی، از تنهایی هم رنج میبرد. او سه سال در آنجا کار کرد تااینکه سرانجام پدرش از زندان آزاد شد و چارلز توانست به مدرسه بازگردد، اما خاطرات آن تجربه تلخ، هرگز از ذهن و روانش پاک نشد. تأثیر این دوره را میتوان در بسیاری از آثار او، بهویژه دیوید کاپرفیلد و آرزوهای بزرگ دید.
دیکنز مانند بسیاری دیگر از همعصرانش، نویسندگی را از روزنامهگاری آغاز کرد. او کارش را با نوشتن برای دو خبرنامه «آیینه پارلمان» و «خورشید حقیقی» شروع کرد و در سال ۱۸۳۳ خبرنگار امور پارلمانی «روزنامه صبح» شد. وی با تکیه بر روابط جدیدی که در مطبوعات پیدا کرده بود، موفق به انتشار مجموعهای از قطعات ادبی کوتاه با عنوان «طرحوارههایی از بوز» با نام مستعار Boz شد. در آوریل ۱۸۳۶، چارلز با کاترین هوگارت، دختر جورج هوگارت، ویراستار همین قطعات ادبی، ازدواج کرد. در همان ماه کتاب «یادداشتهای پیکویک» نیز به چاپ رسید. انتشار این کتاب با موفقیت بسیار روبهرو شد و مسیر زندگی دیکنز را برای همیشه تغییر داد.
او در کنار نوشتن رمان، به نوشتن خویشنامه (زندگینامهای که خود فرد مینویسد)، ویراستاری در نشریات دورهای، سفرنامهنویسی و مدیریت سازمانهای خیریه نیز میپرداخت. چارلز به تئاتر علاقه فراوان داشت و نمایشنامههایی هم نوشت و حتی یکبار در مقابل ملکه ویکتوریا (در سال ۱۸۵۱) نمایشنامهای اجرا کرد. دیکنز به سفر علاقه بسیار داشت و بخش زیادی از زندگیاش به سفر کردن در خارج از بریتانیا گذشت. از سفرهای مهم او میتوان به سفر و سخنرانیهای معروفش علیه بردهداری در ایالاتمتحده و تور ایتالیا بههمراه دوستانش آگوستین اگ و ویلکی کالینز اشاره کرد.
چارلز دیکنز در سال ۱۸۷۰ درگذشت و در کلیسای وستمینیستر به خاک سپرده شد. او بسیار فعال بود و تا آخرین لحظات عمرش، دست از نوشتن برنداشت. دیکنز در غروب روز ۸ ژوئن، درحالیکه به نوشتن آخرین رمانش، «اسرار ادوین درود»، (با الهام از زندگی ویلکی کالینز، نویسنده معاصری که در سفر ایتالیا همراهش بود) مشغول بود، دچار حمله قلبی شد. روزنامههای آن زمان در توضیح مرگش نوشتند که دیکنز وقتی بههمراه خانوادهاش مشغول صرف شام بود، احساس کرد حالش خوب نیست. او که تصور میکرد مشکلش یک دنداندرد ساده است و خیلی زود برطرف خواهد شد، اجازه نداد پزشک خبر کنند. اما کمی بعد از هوش رفت و روز بعد درگذشت.
وی میراثی درحدود ۸ میلیون پوند از خود بهجا گذاشت. دیکنز پیش از مرگ، ترتیبی داده بود که پس از مرگش، بخش اعظم داراییها و آثارش در حراج به فروش برسد. این حراج در مرکز کریستی، منسن و وودز (که این روزها به حراج کریستیز معروف است) در شهر لندن انجام شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد، با این حال میتوان گفت بزرگترین میراثی که دیکنز از خود بهجا گذاشته است، آثار ارزندهاش هستند و ۲۴۷ واژه در فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد که ورود آنها به زبان انگلیسی یا کاربری جدیدشان به او نسبت داده شده است.
منبع: کنت آنلاین/ ایندیاتودی/ بیبیسی